علت محرومیت از لطف پروردگار در قیامت

اگر نور خدا و توحید او و عظمت او و علم او در عوالم پس از مرگ برای همه ظاهر و روشن میگردد، پس چرا در بعضی از آیات قرآن می بینیم مردمان مجرم در آن روز محجوبند: «کلا´إنهم عن ربهم یومئذ لمحجوبون؛ اینطور نیست؛ این افراد ستمگر و ظالم در روز بازپسین از نور خدا و تماشای خدا و لقاء خدا در زیر پرده و حجاب هستند» (مطففین/ 15) اگر لازمه عالم آخرت که عالم معاد است اعتراف و اقرار به قدرت و وحدت خدا و سایر اسماء حسنای اوست، این حجاب مردم کافر و مشرک یعنی چه؟

تجلیات جمالیه و جلالیه حضرت حق بر مؤمنان و کفار در قیامت
برای توضیح یک مثال می زنیم: فرض کنید پادشاهی است که در تحت حکومت او جماعاتی زندگی می کنند. یک عده افراد مطیع و فرمانبردار و اهل صلاح و پاکیزگی هستند، و یک عده اهل ظلم و طغیان و تعدی و تمرد میباشند. پادشاه بار میدهد و تمام افراد مطیع و اهل صلاح را در بارگاه خود به دعوت فرا میخواند. همه حاضر میشوند و پادشاه به همه آنان جایزه می دهد، صله می دهد، لباس و خلعت می دهد، با آنها می نشیند و هم صحبت میشود، و گفتگو میکند و می خندد، و همه را در پرتو توجهات و عنایات خود مورد تجلیل و تکریم قرار میدهد. برای این افراد، پادشاه ظهور نموده، و اینان در دربار، نظر بر قدرت و عظمت او دارند. در آن روز پادشاه نیز فرمان میدهد که افراد ظالم و خائن و متقلب را بگیرید و در بند کنید! به فرمان او خدم و حشم، به دنبال دستگیری افراد متمرد می روند، و آنان را در زنجیر نموده و می  گیرند و می آورند. در آن روز قدرت پادشاه بر آنان نیز ظاهر میشود، چون خود را به تمام معنی در دست او گرفتار می بینند و دیگر نمی توانند بگویند: ما فرار می کنیم و ما خود را نجات میدهیم، و دسته بندی های ما موجب رهایی ماست.
باری، قدرت و عظمت سلطان برای هر دو دسته؛ مطیع و متمرد ظهور و بروز دارد، اما این کجا و آن کجا؟ آنها در برابر جمال سلطان و در کنف مهر و عنایت او و در پرتو احسان و إنعام او در باغ ها و نسیم ها آرمیده اند. و اینان در سجن و عذاب، و زنجیر و زندان، معذب، و در گلخن عفن زندگی به سر می برند. آنها در برابر مراحم و عنایات، و اینان در برابر نقمات و نکایات. آری، هر دو دسته در برابر تجلیات سلطان واقعند؛ ولی تجلیات دسته اول جمال است و تجلیات دسته دوم جلال. جمال لطف است و احسان، تجلیل است و اکرام، مرحمت است و إنعام. جلال قهاریت است و غضب، جبروتیت است و شدت، بأس است و نقمت.
ای آخر هر اول، وی اول هر آخر *** ای ظاهر هر باطن، وی باطن هر ظاهر
انوار جمال تست در دیده هر مؤمن *** آثار جلال تست در سینه هر کافر
قد صار لنا الطرف فی وجهکم واله *** قد ظل لنا العقل فی حسنکم حآئر
« ما در سیمای شما واله و شیدا ایم و عقل ما در زیبایی شما سرگردان است.»
(دیوان مغربی، ص71 و 72)
مؤمنین که از دنیا میروند پیوسته در مظاهر جمال حضرت حق جل و علا هستند؛ آن به آن مورد سلام و تکریم و تجلیل و تعظیم می باشند، که قرآن کریم این واقعیت را در سوره های مختلفه -بر حسب سیر و مقامی که هر کدام در دنیا داشته اند، و بر حسب مقدار قرب با پروردگار- برای ما بیان میکند. و کافران نیز در تحت بروز و ظهور اسم قهار، و جبار، و شدید المحال، و اشد المعاقبین بوده و در تحت ظهور و بروز اسماء جلالیه هستند. و این ظهور و تجلی به اندازه ای قوی است که شرکاء مشرکین، انکار عبادت آنها را نسبت به خود می نمایند و می گویند: «ما کنتم إیانا تعبدون؛ (در حقیقت) شما ما را نمی پرستیدید (بلکه هوای نفس خود را می پرستیدید)» (یونس/ 28) و مشرکین نیز انکار عبادت خود را نسبت به آنها می کنند و می گویند: «و الله ربنا ما کنا مشرکین؛ به خدایی که پروردگار ماست (سوگند) ما مشرک نبودیم» (انعام/ 23). توحید بر همه منکشف؛ ولیکن تجلیات جلال، موجب محجوبیت مشرکان و کافران از تجلیات جمال است.


منابع :

  1. سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی جلد 5- صفحه 130-134

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25558