پروانه ماده، هنگام تخمگذاری، به تکاپو، می پردازد، تا گیاهی را بیابد که نوزادش آن را دوست داشته باشد تا وقتی که سر از تخم بیرون می آورد، بی غذا نماند و زیست کند. آری نوزاد پروانه، از هر گیاهی خوشش نمی آید نوزاد پروانه هفت رنگ، خار و گل آفتابگردان را دوست می دارد. نوزاد پروانه گوگردی شبدر، نوزاد پروانه ابریشم برگ توت، نوزاد پروانه دیگر برگ بید و برگ نارون و نوزاد پروانه های دیگر، گیاهان دیگری را دوست دارند. پروانه مادر، پس از تخمگذاری، تخمها را به وسیله شیر مخصوصی به زیر برگها می چسباند، تا از خطر باران و آفتاب محفوظ بمانند. تخم پروانه به کوچکی سر سوزن است و نوزادش مانند کرم میباشد و سپس بال در می آورد. در میان انسانهائی که به حد اعلای ترقی و رشد مادی رسیده اند هنوز مادر باردار نمی تواند بداند که نوزادش چه چیز را دوست می دارد. آیا پروانه از انسان برتر است؟! هرگز. پس بی گمان موجودی دانا و توانا، پروانه را راهنمائی می کند. همان موجودی که به وی شیره میدهد و میگوید تخمهایت را به زیر برگهای درختان بچسبان، تا از گزند آفتاب و باران محفوظ بمانند. او با چه زبان با پروانه سخن میگوید؟