ایمان به غیب شرط ترقی در مراتب اخلاص و ایمان

قرآن کریم در سوره إسراء پس از آنکه منکران برای رسالت رسول خدا شواهد مادی و ثروت های طبیعی طلب می کنند و ایمان خود را منوط بدان میدانند، این از تقاضای مورد بحث را می نمایند و میفرماید: «أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاء كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللّهِ وَالْمَلآئِكَةِ قَبِيلًا* أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاء وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَّقْرَؤُهُ؛ میگویند ما ایمان نمی آوریم مگر زمانی که تو آسمان را به صورت قطعه هائی همانطور که می پنداری بر سر ما فرود آری، یا آنکه خداوند و فرشتگان را به شکل دسته جمعی بیاور* یا آنکه یک خانه از طلا داشته باشی، یا آنکه به آسمان بالا روی، و ما بدین بالارفتن و پرواز نمودن نیز اکتفا نکنیم مگر آنکه ببینیم از آسمان یک کتاب به دست گرفته و برای ما پائین می آوری که ما بتوانیم در آن کتاب خارجی نگریسته و آنرا قرائت کنیم» (اسراء/ 92-93).
ای پیامبر بگو: «سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنتُ إَلاَّ بَشَرًا رَّسُولًا* وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن يُؤْمِنُواْ إِذْ جَاءهُمُ الْهُدَى إِلاَّ أَن قَالُواْ أَبَعَثَ اللّهُ بَشَرًا رَّسُولًا* قُل لَّوْ كَانَ فِي الأَرْضِ مَلآئِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَّسُولًا؛ پروردگار من از این نسبت ها پاک و منزه است؛ مگر من غیر از یک بشری هستم که مرا به عنوان و مُهر رسالت برگزیده اند؟* و چیزی منع نکرد مردم را از اینکه ایمان آورند در وقتیکه هدایت به ایشان رسید مگر آنکه میگویند: آیا خداوند بشری را به رسالت برانگیخته است؟* ای پیامبر بگو: اگر در روی زمین به جای مردم فرشتگانی بودند که به حال اطمینان و استقرار زیست نموده و راه میرفتند، ما هم از آسمان برای هدایت آنان فرشته سماوی را به عنوان پیامبر و رسالت میفرستادیم» (اسراء/ 93-95).
«قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم انه کان بعباده خبیراً بصیراً؛ بگو: خداوند کافی است که خود او بین من و شما گواه باشد و او به بندگان خود دانا و بیناست» (اسراء/ 96). «یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلَـ'ئِکَةَ لاَ بُشْرَی' یَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِینَ وَ یَقُولُونَ حِجْرًا مَحْجُورًا؛ روزی که فرشتگان را ببینند، بشارتی در آن روز برای مجرمان نخواهد بود و (به التماس) می گویند: ما را امان دهید و (عذاب را از ما) دور دارید» (فرقان/ 22). آن وقتی که انسان ملائکه را می بیند، زمانی است که انسان از دنیا رفته و موت بین او و این عالم فاصله انداخته است، در آن هنگام برای افراد مجرم هیچگونه بشارتی نیست، راه بسته شده و اختیار یکسره شده است. در آنجا ملائکه غلاظ و شِداد را می بیند که با خود نشانه هائی از حمیم جهنم دارند و میگویند: ما منع می کنیم ورود شما را به عالم قرب و بهشت با شدتی هر چه بیشتر. شما میخواستید در دنیا ما را ببینید و ایمان آورید، این ایمان به درد نمی خورد، آن کس که ندید و ایمان آورد فائده برد: «الذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ آن کسانی که به غیب ایمان آوردند» (بقره/ 3).
در روایت است که هر که چشمش به زن نامحرم افتد و او برای خدا فورا سرش را پائین افکند، خداوند به پاس این عمل یک حوریه بهشتی در بهشت عنایت می نماید. کسی که حوریه را در مقابل این عمل خود ندیده، به او حوریه میدهند، وگرنه اگر کسی اول حوریه را ببیند و سپس سر خود را فرو افکند، هنری ننموده است؛ کیست که این کار را نکند و حوریه را به یک نگاه مبادله ننماید.
اگر بنا شود انسان در اول وهله بهشت را ببیند و بعدا نماز بخواند و زکات دهد و جهاد کند و در شدائد و مشکلات پای صبر و استقامت محکم دارد و قدم راستین نهد، در تمام جهان یک نفر دوزخی یافت نشود و تمام افراد بر اساس این معامله، بهشتیِ محض و با تقوا و با صلاح و با ایمان خواهند بود. ولی این بهشت، بهشت عالم قبل از این عالم است، بهشت عالم ذر است، نه بهشت عالم تکلیف. در بهشت دنیا با اراده و اختیار و صبر و تحمل باید بر اغراض شیطانیه فائق آمد، و لذا مردم به دو گروه سعید و شقی منقسم میگردند.
باید اجمالاً به غیب ایمان آورد و عمل کرد، این عمل موجب ازدیاد ایمان میشود و ایمان بیشتر موجب ازدیاد عمل، و همینطور هر یک از مراتب ایمان و عمل پیوسته یکدگر را تأیید و تقویت می کنند تا به مرحله اخلاص و عالم قرب برسانند؛ رسول اکرم فرمود: «مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ وَرثَهُ اللَهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَمْ؛ هر کس عمل کند به دانسته های خود، خداوند علم به آنچه را که نمیداند به او عنایت خواهد فرمود».


منابع :

  1. سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی- صفحه 21-25

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25709