اگر پزشکی، بیماری بیماران را بخوبی تشخیص دهد و داروی صحیح هر بیماری را بداند، عقلا او را دانشور و خردمند می خوانند. اگر داروشناسی داروهای بیماریها را خوب بشناسد و یکایک آنها را برای بهره برداری بیماران، آماده داشته باشد، عقلا وی را دانا و عاقل می دانند. اگر کسی هم پزشک باشد و هم داروشناس، هم پزشکی را بداند و هم دارو پزشکی، عقلاً وی را بسیار دانا دانسته و در برابر دانش او سر تعظیم فرود می آورند. اگر موجودی هم پزشک باشد و هم داروشناس و هم سازنده دارو و پدید آورنده دارو و هم گذارنده داروها بطور رایگان در دسترس بیماران، چنین موجودی بسیار بسیار دانا خواهد بود، بسیار بسیار توانا خواهد بود. بسیار بسیار حکیم خواهد بود، بسیار بسیار کریم و مهربان خواهد بود.
آیا وجود گیاهان داروئی در این جهان، از آغاز تاکنون و آینده، به ما نمی گوید که پدید آورنده آنها، دانا است، توانا است، حکیم است، کریم است، مهربان است. او است که بیماریهای بشر را یکایک دانسته و داروهای آنها را یکایک شناخته و داروها را یکایک ساخته و پرداخته و از نیستی به هستی آورده و بطور رایگان تحت اختیار بشر قرار داده است ولی بشر خود را به نادانی می زند! این دانش نامتناهی را نادیده میگیرد! این قدرت نامتناهی را نمی بیند! این حکمت نامتناهی را به هیچ می انگارد! این کرم نامتناهی را نمی فهمد! این مهر نامتناهی را درک نمی کند!.
برای کاشف پنی سیلین و مانند آن بسیار احترام و ارزش قائل است ولی آفریننده پنی سیلین و مانند آن را منکر می شود! نمک را می خورد و نمکدان را می شکند! بزرگواری و رحمت او اقتضا می کند که برای مدتی از این گناه بزرگ بشر، چشم پوشی کند.