انگیزه مخالفان از نظر امام علی علیه السلام

عنصر جاه‏ طلبی و دنیاپرستی، اساسی ‏ترین انگیزه مخالفان و معارضان مولا علی (ع) بود، زیرا که حکومت الهی امام علی (ع) به تصریح دوستان ‏و دشمنان، چیزی جز اجرای عدالت و احکام الهی را دنبال نمی ‏کرد. تمام هدف مولا را این جمله خلاصه می‏کند «... الا ان اقیم حقااو ادفع باطلا؛ برای من حکومت آن گاه ارزش دارد که بتوانم حقی‏ را برپا داشته و باطلی را کنار بزنم».
پرواضح است که در  حکومتی این چنین نورانی، خالص و الهی، مخالفت‏ها و معارضه‏ ها جز انگیزه‏ مادی و شیطانی ندارد. خود حضرت انگیزه مخالفان خویش را چنین ‏بیان می‏کند: «فلما نهضت‏ بالامر نکثت طائفة و مرقت اخری و قسط آخرون کانهم ‏لم یسمعوا کلام الله یقول تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لایریدون‏ علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین بلی و الله لقد سمعوها و دعوها و لکنهم حلیت الدنیا فی اعینهم و راقهم زبرجها؛ ولی هنگامی که قیام به امر خلافت کردم، جمعی پیمان خود را شکستند و گروهی سر از اطاعتم برتافتند و از دین خدا بیرون ‏پریدند و دسته دیگری راه ظلم و طغیان را پیش گرفتند گویی که ‏آن‏ها این سخن خدا را نشنیده بودند که سرای آخرت را برای کسانی ‏قرار می‏ دهیم که نه خواهان برتری ‏جویی و استکبار روی زمین ‏اند و نه طالب فساد و عاقبت نیک برای متقیان است. آری به خدا سوگند آن را شنیده بودند و خوب آن را حفظ داشتند، ولی زرق و برق دنیا چشمشان را خیره کرده و زینتش آن‏ها را فریفته بود.»
این سخن کوتاه عصاره تمام تحلیل‏هایی است که‏ می‏توان در مورد سه نبرد مولا علی (ع) داشت و انگیزه مخالفان‏ همان است که مولا فرمود: «دنیاپرستی‏»! و متأسفانه این خطر همانند خوره ‏ای به جان انقلاب بزرگ اسلامی پیامبر (ص) افتاد و آسیب‏های جبران‏ ناپذیری بر امت اسلام زد.
«دنیاپرستی‏» اساسی ‏ترین و مهم‏ترین عامل انحراف پس از پیامبر بزرگ اسلام بود. اساس تمام چرخش‏ها از حق، فتنه‏ ها، بحران‏ها همین رذیله است؛ همان که پیامبر اکرم (ص) آن را اصل و بنیان بر نافرمانی و سرآغاز گناهان نامید: «حب الدنیا اصل کل معصیة و اول کل‏ذنب.» همان که امام علی (ع) آن را اساس فتنه ‏ها و ریشه مشکلات‏ خواند «حب الدنیا راس الفتن و اصل المحن‏». «دنیاپرستی‏» خود را در پوشش «خودپرستی‏»، «مال پرستی‏»، «ریاست ‏طلبی‏» و... نشان می‏دهد.
و این مجموعه مهم‏ترین علل مخالفت‏ها با حق و جبهه‏ گیری‏ها در مقابل آن است‏ به تعبیر امام علی (ع) طلحه و زبیر و... دقیقا می‏دانستند حق با کیست؟ و جبهه حق کجاست. دنیاپرستی‏ آن‏ها را به درگیری با حضرت کشاند. و آفت دنیاپرستی تنها محدود در گرفتاری‏های چندساله حکومت مولا و سرانجام شهادت خونین حضرت ‏در محراب نیست، بلکه همین آفت کار را به آن جا رساند که فرزند عزیز همین امام، حسین بزرگ، نیز به شهادت رسید و سرانجام زمام امر حکومت اسلامی به‏ دست ‏یک مشت هرزه و فاسد افتاد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «ما عبد تحت السماء الله ابغض الی الله من الهوی؛ هرگز در زیر آسمان، معبودی مبغوض ‏تر نزد خداوند، از هوای نفس نیست.» بی ‏تردید در این روایت مبالغه نیست، چرا که بتهای معمولی‏ موجوداتی بی‏ خاصیت‏ اند، ولی بت هوی و هوس و دنیاپرستی اغواکننده ‏و سوق ‏دهنده به سوی انواع گناه و انحراف است و نگرانی عمده‏ پیامبر (ص) حاکمیت همین بت‏ بود. در روایات فراوانی که می‏توان ادعای استفاضه آن‏ها را کرد، پیامبر (ص) بیش‏ترین نگرانی خویش را دو امر معرفی کرده است، یکی ‏پیروی از هوای نفس و دیگری آرزوهای طولانی.
این عمده‏ ترین انگیزه مخالفان امام علی (ع) بود. دوره خلافت کوتاه امیرالمؤمنین پر از فتنه و آشوب است و در یک جریان بحرانی عظیم در کشور اسلامی بود که امیرالمؤمنین زمام امور را به دست گرفت، تخمهای فتنه و آشوب از سالها پیش کاشته شده بود، روزگار آبستن حوادث ناگواری بود که نوبت خلافت به علی (ع) رسید. راجع به اینکه منشأ و ریشه آن همه فتنه ها چه بود و چطور شد که جامعه اسلامی بعد از آن اتحاد و اجتماع و تا حد زیادی خلوص نیت، گرفتار تشتت و تفرق و اغراض شد و مخصوصا با توجه به اینکه این فتنه انگیزیها از طرف خود اعراب و مسلمین اولین شروع شد و آتشش دامن زده شد و سایر ملل که به اسلام گرویده بودند خود را از این فتنه ها دور نگه می داشتند و بلکه آنها مدافع قوانین اسلام بودند، راجع به این مطلب خود امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه بیاناتی دارد که علت و موجب اصلی بروز این فتنه ها را نشان می دهد.
در یکی از خطبه ها می فرماید: «ثم انکم معشر العرب اغراض بلایا قد اقتربت فاتقوا سکرات النعمة و احذروا بوائق النقمة؛ شما ای مردم عرب هدف بلیاتی قرار گرفته اید که نزدیک است کاملا شما را فرا گیرد، از اثرات سکر و مستی نعمتها و ثروتها و از مصیبتهای انتقامها بپرهیزید»، «و تثبتوا فی قیام العشوه و اعوجاج الفتنه عند طلوع جنینها و ظهور کمینها و انتصاب قطبها و مدار رحاها؛ آنجا که گرد و غبار شبهات بر می خیزد منحرف نشوید، هنوز اول کار است، تازه نطفه این جنین بسته شده و تازه این آسیای خونین نصب شده و تدریجا بالا خواهد گرفت».
مطابق این بیان امیرالمؤمنین، نطفه این فتنه ها را در طغیان و سکر نعمتها در میان یک عده و کینه و عقده و انتقام در میان یک عده دیگر باید جستجو کرد. باز رسول اکرم فرمود: «یا علی! بعد از من امت من مال دنیا به چنگ می آورند و همان مال آنها را گرفتار فتنه ها خواهد کرد و با این حال بر خدا منت می گذارند که دین دارند، تمنای رحمت او را دارند و از عذاب او ایمن اند، احکام و مقررات الهی را با تأویل و شبهه پامال می کنند، حرامهای خدا را حلال می کنند، شراب را به نام نبیذ و مال حرام و رشوه را به نام هدیه و ربا را به نام بیع می خورند.»
مسلمین بعد از رسول اکرم موفق شدند فتوحات زیادی بکنند و کشور اسلامی توسعه یافت، اموال و ثروتهای بی حسابی به دستشان افتاد و متأسفانه تقسیم این اموال به طور عادلانه ای صورت نگرفت و تخم فتنه ها در همین جا کاشته شد و بعد هم اشخاص نامناسبی از امویها زمام کارها را در دست گرفتند و به تعبیر امیرالمؤمنین أثره پیش آمد، مظالم زیادی واقع شد، عده ای را نعمت باد آورده و رنج نبرده مست کرد و از هوش برد و عده ای دیگر که محروم و مظلوم بودند، عکس العمل انتقام نشان دادند و کشمکش شروع شد که اینها در همان دو جمله امیرالمؤمنین خلاصه می شود: «اتقوا سکرات النعمة و احذروا بوائق النقمة». دو عامل نعمت و نقمت کار خودش را کرد.
علی (ع) که به خلافت رسید نطقهای افتتاحیه اش در اطراف همین موضوعات دور می زد، برنامه دولت حضرتش اصلاحات داخلی در همین زمینه ها بود، زمینه سکرات نعمت و بوائق نقمت. مخالفین حضرت راهی و بهانه ای برای مخالفت نداشتند جز موضوع خون عثمان که آن را بهانه کنند و کردند. امیرالمؤمنین در دوره خلافتش مورد دو اتهام واقع شد که در هر دوی آنها از همه مردم بری تر از آن اتهام ها او بود، و عجب تر این که متهم کنندگان همانهایی بودند که خودشان مسؤول مستقیم آن دو تهمت بودند. آندو یکی داستان قتل عثمان و یکی داستان حکمین بود.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- حکمت ها و اندرزها- صفحه 126-137

  2. سیداحمد خاتمی- ماهنامه پاسدار اسلام شماره 210- مقاله امام على (ع) و مخالفان

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25992