بعضی اساسا هیچ همتی در جمع کردن ثروت ندارند، هدفشان فقط این است که شکمشان سیر بشود، نانی به دست بیاورند ولو از راه نوکری باشد، ولو از راه دریوزگی باشد ولو از راه تن به ذلت دادن باشد. ولی یکی می خواهد داشته باشد، می خواهد گرد بیاورد. حال آنهایی که همت جمع کردن ثروت را دارند با هم مساوی هستند؟ ابدا.
برخی اساسا یک ادعیه جمع کردن ثروت در وجودشان هست که به کم قانع نیستند. این نکته را هم عرض بکنم که گاهی بعضی از افراد بی همت به دلیل اینکه عرضه ندارند، به دلیل اینکه همت ندارند، به دلیل اینکه مرد نیستند، وقتی آدمی را می بینند که دنبال جمع کردن ثروت می رود هی تحقیرش می کنند، به او می خندند، آیات زهد را می خوانند، دم از تقوی و زهد می زنند، می خواهند مغالطه کنند.
نه آقا! او که دنبال جمع کردن ثروت می رود، با همان حرص و حالت دنیا پرستی هم می رود، از توی ضعیف همت و دون همت گدا صفت بالاتر است، از تو با شخصیت تر است. او نسبت به آن مردی که همتش از این بالاتر است مذموم است. یک زاهد واقعی می تواند او را مذمت بکند که مرد همت است مثل امام علی (ع)، مرد کار است مرد پیدا کردن ثروت است اما آزمند نیست، حریص نیست، برای خودش نگه نمی دارد، خودش را به آن پول نمی بندد. پول را به دست می آورد ولی برای چه؟ برای خرج کردن، برای کمک کردن. اوست که حق دارد این مذمت کند و بگوید ای آزمند! ای حریص! ای کسی که همت داری، عزیمت داری، تصمیم داری، شور در وجودت هست، نیرو در وجودت هست چرا نیرویت را در راه جمع کردن ثروت مصرف می کنی، چرا ثروت برای تو هدف شده است؟
ثروت باید برای تو وسیله باشد. اما من دون همت پست نظر که همان مال و ثروت را با نکبت و دریوزگی از دست دیگری می گیرم، دست او را می بوسم، پای او را می بوسم که یک هزارم، یک میلیونیم ثروتش را به من بدهد، حق ندارم از او انتقاد بکنم.