نتیجه اعمال سلیقه در عبادات

در آیه 35 سوره انفال آمده است: «و ما کان صلواتهم عند البیت الامکاء و قصدیه» (انفال/آیه 35)؛ «و نبود نمازشان در کنار خانه خدا چیزی جز سوت کشیدن و کف زدن». قرآن عمل کفار قریش را که خودشان را صاحب اختیار کعبه می دانستند نشان می دهد که با کعبه چه کردند. ابراهیم (ع) به دستور خدا خانه را ساخت و خداوند در ضمن آیه ای فرمود خانه مرا پاکیزه کنید برای طواف کنندگان، برای توحید و عبادت خدای یگانه. سرنوشت این را به کجا کشاندند؟
«و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی»؛(بقره/آیه 125) «و دستور داده شد که مقام ابراهیم را جایگاه پرستش خدا قرار دهید». یکی از کارهایی که باید انجام می شد نماز بود. آنقدر از سر و ته آن زدند و بر آن افزودند که به صورت سوت کشیدن و کف زدن در آمد، و در حال آنکه عبادت ها توفیقی هستند یعنی در عبادت خدا از نظر کیفیت و کمیت نباید اعمال سلیقه شود، بلکه باید همانطور که برای ما بیان کرده اند، بدون کم و زیاد اجرا شود. چون و چرا بردار نیست. این که عده ای عربی بخوانند، عده ای فارسی، عده ای ترکی و خلاصه هر کس به زبان ملی خود بخواند اعمال سلیقه است. یا بگوییم در مسافرتها، قدیم نماز دو رکعتی بوده ولی اکنون چون با هواپیما مسافرت می کنند باید چهار رکعتی بخوانند زیرا این سفر مشقت ندارند. اگر در عبارتها سلیقه را دخالت بدهیم به تدریج چیزی از آب در می آید که مصداق این شعر می شود:
بس که ببستند بر او برگ و ساز *** گر تو ببینی نشناسیش باز

نمازی که به شکل سوت کشیدن می خواندند، یک مرتبه این طور نشد بلکه اول یک گوشه آن را تغییر دادند، بعد گوشه دیگر و همین طور در طول نسلهای متوالی به این شکل در آمد، زیرا هر نسلی از نسل قبل خبر ندارد و فکر می کند آنچه به دستش رسیده از اول به همین صورت بوده است. بعد از چندین نسل به چیزی شبیه می شود که با اصل آن شباهتی ندارد. راجع به این که قرآن و نماز را مثلا به زبان فارسی بخوانند، ذکر تجربه ای که خارجی ها در مورد ترجمه پی در پی یک جمله به زبان های مختلف کرده اند بی فایده نیست. اگر سخنی مثلا به زبان فارسی باشد و کسی آن را به زبان عربی ترجمه کند، بعد ترکی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی، روسی و ... تجربه کرده اند دیده اند از جمله اول یک ذره در جمله چهلم باقی نیست. ممکن است بپرسید چرا انسان در بعضی مسائل، فهمیده یا نفهمیده باید متعبد باشد، مانند اخفات (آهسته خواندن)، نماز ظهر؟ البته فلسفه دارد، تأمل کن، اما هیچ وقت فکر نکن که بخاطر فلسفه انجام می دهی، بلکه بگو انجام می دهم و سعی می کنم بیشتر بفهمم. نمازی که ابراهیم (ع) می خواند به صورت کف زدن نبود، تدریجا به این صورت بدعت در آمد. قرآن می گوید متولین کعبه نمازشان به جز سوت کشیدن و کف زدن چیز دیگری نیست، عذاب الهی را بچشند به موجب کفر و عنادی که در مقابل حق و حقیقت داشتند.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 3- صفحه 44-45- سطر 2تا18

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/2672