موارد تعلق خمس از نظر شیعه

مطابق نظر ما شیعیان، خمس تعلق می گیرد به هر درآمد زائدی که صرفا درآمد و استفاده باشد. فرض کنید شما معامله ای می کنید؛ پنجاه هزار تومان می دهید و در مقابل، کالایی دریافت می کنید و این کالا را به همان قیمت می فروشید. در اینجا شما هیچ استفاده ای نبرده اید. حال اگر استفاده برده اید ولی در مقابل، نیروی کار صرف کردید، هر مقدار از استفاده مال که خرج خود شما و یا عائله شما بشود به شرط اینکه اسراف نکنید، جزء درآمد حساب نمی شود. آنچه را که علاوه بر سرمایه اصلی و مخارج عادی زندگیتان خالص به دست شما می آید، می گویند درآمد. درآمد به چند شکل ممکن است باشد، یکی به همین شکل که گفته شد. البته در مورد درآمد نامشروع خمس معنا ندارد.
یکی دیگر از اقسام درآمد گنج یا دفینه ای است که صاحبش به کلی مجهول است و به دست کسی می افتد. می دانیم که در قدیم الایام مؤسسه ای مثل بانک نبوده است که اگر مردم، پول یا جواهری قیمتی دارند در آنجا به امانت بسپارند و مطمئن باشند. البته در معابد این کار کمی معمول بوده ولی در غیر معابد معمول نبوده است. در نتیجه این گونه اشخاص اموال خود را زیر زمین مخفی می کردند و اغلب آن را از نزدیکان و محارم خود نیز مخفی می نمودند. مثلا به پسر کوچکش نمی گفت، می ترسید اگر به او بگوید من در فلان جا فلان مقدار اشرفی یا جواهر مخفی کرده ام، او به کسی بگوید و بعد دزد یا زورمندی بیاید آن را ببرد. گاهی توفیق پیدا می کردند که به پسرشان که بزرگ شده بود و به او اطمینان داشتند بگویند و گاهی اتفاق می افتاد که قبل از اینکه به وارث بگویند، از بین می رفتند و اینها زیر خاک می ماندند. برخی ثروتمندان و سلاطین نیز گنجهای بزرگی در زیر زمین دفن می کردند. بعد یک کسی به یک مناسبتی نقطه ای از زمین خود را می کند، می بیند گنجی پیدا شد. صاحب زمین که زمین مال اوست و او گنج را به دست آورده، این پول مفت به او تعلق دارد. این هم یک درآمد مجانی و بلاعوض است و باید خمس آن را بدهند. معادن و چیزهایی که از راه غواصی به دست می آید نیز از این قبیل است که اینها همه فلسفه های نزدیک به هم دارد. نظر ائمه ما که نقد شیعه ملهم الهام گرفته از روایات ائمه است این است که بطور کلی از هر چه که حکم درآمد خالص را داشته باشد درآمد منهای مخارج، چه مخارج تحصیل آن درآمد و چه مخارج شخصی که آن درآمد را تحصیل کرده است از هر چه که درآمد بلا عوض تلقی شود باید خمس داد. یکی از مواردی که به حسب فقه شیعه باید خمس داد غنائم جنگی است. مسلمانان با دشمنی می جنگند، دشمنی که خون مسلمان را حلال می داند و مسلمان نیز خون او را حلال می داند. قهرا وقتی که دو طرف به عقیده خودشان خونشان به یکدیگر حلال بشود، مالشان به طریق اولی حلال است. آنچه از اموال در میدان جنگ به دست مسلمانان می افتد برایشان حکم یک درآمد خالص را دارد و از چیزهایی است که باید 5/1 آن را به عنوان خمس خارج کنند و 5/4 دیگر میان آن سربازان تقسیم می شود.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 3- صفحه 66-64، سطر 4-2

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/2698