فقها در توسعه و حد مفهوم قمار و برخی از موارد آن اختلاف دارند. صاحب معجم مقاییس اللغه در مفهوم قمار گروگذاری را شرط میداند، زیرا پس از بیان این که ماده (قمر) به معنای سفیدی هر چیزی است برخی قمار را از این ماده ندانسته اند و برخی دیگر از آن جهت که شخص مقامر همانند ماه در حال خود آرام آرام کم و یا زیاد میکند از این ماده دانسته اند: «القاف والمیم والراء اصل صحیح یدل علی بیاض فی شیء ثم یفرع منه... والقمار من المقامره فقال قوم: هو شاذعن الاصل الذی ذکرناه وقال آخرون بل هو منه وذلک ان المقامر یزید ماله وینقص ولایبقی علی حال». صاحب القاموس المحیط در صدق عنوان قمار، برد و باخت را قید کرده و آن را از باب مفاعله گرفته مینویسد: «قامره مقامره و قمارا فقمره... راهنه فغلبه» علامه طریحی از کسانی است که در صدق مفهوم قمار برد و باخت را شرط نمیکند. وی مینویسد: «اصل القمار الرهن علی اللعب بالشیء من هذه الاشیاء و ربما اطلق علی اللعب بالخاتم و الجوز؛ اصل قمار عبارت است از برد و باخت در بازی با یکی از این وسایل مخصوص و چه بسا قمار بر بازی با انگشتر و گردو نیز اطلاق گردد». صاحب المنجد (قمار) را هم فعل ثلاثی مجرد بر وزن فکعککلک و هم از فعل ثلاثی مزید از باب مفاعله و باب تفعل و تفاعل گرفته و قوام مفهوم قمار را برد و باخت دانسته است: «قمر- قمرا: راهن و لعب فی القمار... قامر مقامره و قماراه: راهنه ولاعبه فی القمار تقمر الرجل غلبه فی القمار تقامر القوم: تراهنوا و لعبوا فی القمار. القمار (مص): کل لعب یشترط فیه ان یاخذ الغالب من المغلوب شیئا سواء کان بالورق او غیره.» علامه دهخدا نیز از چند فرهنگ لغت نقل میکند که آنان در مفهوم قمار وجود برد و باخت را شرط کرده اند: قمار... مقامره بگرو چیزی باختن و نبرد کردن با هم بگرو. (منتهی الارب)... قمار هر بازی که در آن شرط و گروبندی باشد. صاحب لسان العرب نیز در صدق مفهوم قمار برد و باخت و گرو را شرط کرده است: «قامر الرجل مقامره و قمارا راهنه وهو التقامر». شرتونی نیز در معنای قمار رهن را شرط کرده مینویسد: «قمر الرجل قمرا: راهن ولعب القمار قامره مقمره ای راهنه و لاعبه فی القمار». از کلمات لغت شناسان فهمیده می شود که: جز علامه طریحی، دیگران در صدق مفهوم قمار برد و باخت و گروگذاری را شرط و مقوم مفهوم آن دانسته اند. بنابراین بازی بدون برد و باخت از نظر آنان قمار نیست و این نکته اثر زیادی در فقه دارد.
مفهوم قمار در اصطلاح فقها
فقها در مفهوم قمار اختلاف کرده اند: برخی قوام آن را به برد و باخت میدانند و برخی دیگر آن را بدون برد و باخت نیز صادق میدانند. محقق اردبیلی برای قمار مفهوم وسیعی قائل است و آن را بی برد و باخت صادق میداند: «القمار هو اللعب بالات المعده له کالنرد و الشطرنج؛ قمار عبارت است از بازی با وسایل ویژه قمار مانند بازی با نرد و شطرنج». شهید دوم نیز همانند محقق اردبیلی از ظاهر کلامش استفاده میگردد که برد و باخت را در آن شرط نمیداند. وی مینویسد: «القمار و هو اللعب بالات المعده له کالنرد و الشطرنج؛ قمار عبارت است از بازی با وسایل ویژه برای قمار مانند نرد و شطرنج». برخی دیگر از فقها در صدق مفهوم قمار افزون بر بازی با وسایل ویژه قمار وجود برد و باخت را شرط کرده اند. بسیاری از فقها این باور را که هماهنگ با نظر ارباب فرهنگ است ابراز کرده اند. از جمله صاحب جواهر پس از استدلال بر حرمت قمار و مالی که از آن نقل و انتقال میشود- چه از دو طرف قمار و یا از شخص سوم- مینویسد: «بل قیل: ان اصل القمار الرهن علی اللعب بشیء من آلاته کما هو ظاهر القاموس والنهایه او صریحهما وصریح مجمع البحرین؛ بلکه گفته شده: اصل قمار عبارت است از گرو نهادن بر بازی با آلات قمار. همانگونه که ظاهر قاموس اللغه و نهایه بلکه صریح این دو و صریح مجمع البحرین این معنا است». لازم به یادآوری است هر چند صاحب جواهر این مطلب را با کلمه (قیل) بیان کرده لیکن نظر قطعی وی همین است، زیرا پس از بیان این نظر باور آنان که در قمار برد و باخت را شرط نمیدانند نمی پذیرد و بازی بدون برد و باخت را حرام نمیشمارد، به دلیل اصل و سیره قطعی و انصراف ادله حرمت به بازی از روی برد و باخت از سوی دیگر هدف او از کلمه (قیل) رد این نظر است که پول باید از سوی بازی کننده پرداخت شود. محقق نراقی از کسانی است که در صدق مفهوم قمار برد و باخت را شرط میکند و اما نسبت به این که گرو باید تنها از سوی بازیگران باشد تردید میکند. ایشان مینویسد: «ثم الظاهر ان القمار یکون فی کل لعب جعل للغالب اجرء مطلقا او اذا کان بما اعد لذلک عند اللاعبین؛ ظاهرا قمار بر بازی ای که برای برنده اجری باشد صادق است، مطلقا (چه اجر از بازیگران و برای بازیگران باشد یا نه) و یا زمانی که مزد از بازیگران و برای بازیگران باشد». شیخ انصاری نیز در صدق مفهوم قمار گرو را شرط میداند. وی مینویسد: «هو بکسر القاف کما عن بعض اهل اللغه الرهن علی اللعب بشیء من الآلات المعروفه؛ قمار به کسر قاف عبارت است از گروگذاری در بازی با وسایل معروف قمار همان گونه که برخی از ارباب لغت گفته اند». از ظاهر عبارت محقق کرکی معروف به محقق ثانی استفاده میگردد که در مفهوم قمار برد و باخت را شرط میداند، هر چند در پایان عبارت اشاره میکند که گاهی قمار بر هر گونه بازی اطلاق میگردد: «اصل القمار: الرهن علی اللعب بشیء من هذه الاشیاء و ربما اطلق علی اللعب بها مطلقا؛ اصل قمار عبارت است از گروگذاری بر بازی با وسایل ویژه قمار و چه بسا قمار بر بازی با آن وسایل هرچند برد و باخت نباشد اطلاق گردد».
احکام قمار در اسلام
به طور کلی در اسلام قمار و نیز بازی با آلات قمار حرام است. حرمت بازی با پاسور که یکی از ابزارهای قمار شناخته میشود، نیز از این باب است. بنابراین، وقتی چیزی ابزار قمار شناخته میشود، بازی با آن حرام خواهد بود. البته اگر مرجع تقلید در «آلت قمار بودن» پاسور تردید کند، فتوا به حرمت نمیدهد؛ چنان که از فتوای مرحوم آیت الله اراکی (ره) چنین به دست می آید. درباره شطرنج یک دیدگاه این است که: به طور کلی امروزه در سطح جهان آن را آلت قمار به شمار نیاورده، نوعی وسیله بازی فکری میشناسند. بر این اساس، شطرنج از نظر موضوع حکم شرعی تغییر ماهیت داده و به تبع آن حکمش نیز دگرگون شده است. چه اینکه هر موضوعی حکم مخصوص به خود دارد. برای توضیح بیشتر درباره حکم شرعی بازی با شطرنج، پاسور و... باید به نکات زیر توجه کرد:
1. بازیها به چهار گروه تقسیم میشوند:
الف) بازی با آلات قمار با شرط بندی
ب) بازی با آلات قمار بدون شرط بندی
ج) بازی با غیرآلات قمار با شرط بندی
د) بازی با غیرآلات قمار بدون شرط بندی
2. علما درباره تعریف «قمار» اختلاف نظر دارند؛ ولی بدون تردید حکم دو نوع بازی روشن است. قسم چهارم قمار نیست و به هیچ وجه حرمت ندارد؛ همان طور که در قمار بودن قسم اول و حرام بودن آن تردید نیست. نوع سوم نیز تقریبا محل اتفاق نظر علمای دینی است و بسیاری از فقها اصلا ملاک قماربازی را توام بودن آن با برد و باخت و شرط بندی میدانند، حتی اگر بازی با آلات قمار نباشد؛ مانند فوتبال که فی نفسه حرام نیست اما اگر با شرط بندی و برد و باخت مالی همراه باشد، قمار شمرده شده، حرام میگردد. پس شرط بندی در هرگونه بازی حرام است مگر در موارد استثنایی مانند شنا و تیراندازی و اسب سواری.
تنها مورد اختلاف قسم دوم است؛ یعنی بازی با آلات قمار بی آن که با برد و باخت و شرط بندی همراه باشد. قبل از هر چیز باید یادآور شد، قمار و بازی با آلات قمار متفاوت است؛ زیرا همان طور که گفته شد، ممکن است قمار بدون آلات قمار نیز صورت پذیرد. از سوی دیگر، بازیها تنها به خاطر قمار بودن حرمت ندارند. براساس روایات و فتوای فقها، بازی با آلات قمار نیز حرام است. مراد از آلت قمار، ابزاری است که نوعا با آن قمار بازی میکنند؛ به عبارت دیگر، چیزی که در عرف متدینان و کسانی که تقید شرعی دارند، ابزار قمار بازی شمرده میشود؛ هر چند به قصد سرگرمی یا پرورش فکر بدون برد و باخت نیز مورد استفاده قرار میگیرد. این کار بازی با آلت قمار شمرده میشود و طبق روایات حرام است؛ اگر چه قمار نام نگیرد.
3. دلیل تغییر حکم برخی بازیها بدان جهت است که، ممکن است یکی از آلات قمار به تدریج تغییر ماهیت دهد و دیگر در عرف متدینان ابزار قمار شمرده نشده، ابزار تفریح و سرگرمی یا پرورش فکر خوانده شود -. چنان که برخی درباره شطرنج اظهار میدارند - در این صورت حکم آن تغییر میکند؛ زیرا حکم تابع موضوع است و با دگرگونی موضوع دگرگون میشود. بنابراین، بهتر است در این موارد به جای «تغییر حکم» از عبارت «تغییر موضوع» استفاده کنیم تا آنها که دقت کافی ندارند نگویند اگر حلال و حرام پیغمبر (ص) ابدی است، چرا حکم خدا دگرگونی می یابد و حرمت به حلیت تبدیل میشود.
4. گاه مرجع تقلید که کارشناس امور دینی است، یقین دارد وسیله ای ابزار قمار شمرده میشود. در این صورت، بازی با آن را حرام اعلام میکند. گاه ممکن است مرجع تقلید در صدق این عنوان تردید داشته باشد. بنابراین، فتوای هر مرجع تقلید برای مقلدان خودش اعتبار دارد؛ همان طور که بیمار به دستور پزشک خود عمل میکند. پس ممکن است یک مرجع تقلید مانند حضرت آیت الله سیستانی یا صافی گلپایگانی بازی با شطرنج را مطلقا حرام بداند؛ ولی برخی مراجع دیگر مانند امام خمینی، مقام معظم رهبری، آیات عظام فاضل، مکارم و بهجت به شرط آن که آلت قمار باشد، حرام به شمارش آورند. بر این اساس چنانچه از آلت قمار بودن خارج شود، حرمتش نیز پایان می یابد. بنابراین، هرگونه بازی اگر همراه شرط بندی و یا با آلات قمار باشد، حرام است؛ مانند تخته نرد و شرط بندی در فوتبال. چنانچه وسیله ای قبلا آلت قمار بوده و اکنون در آلت قمار بودنش تردید داریم، باید برای شناختن حکم آن به مرجع تقلید خود مراجعه کنیم.
خداوند متعال قمار را، در ردیف می گساری و بت پرستی، از کارهای پلید شیطانی دانسته و به اجتناب از آن فرمان داده است: «یا ایها الذین آمنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، بدانید که شراب، قمار، بتها و چوبهای مخصوص برد و باخت، پلید و ناپاک و از کارهای شیطانی است، پس از این کارها بپرهیزید تا رستگار شوید.» (مائده/ 90) «میسر» یعنی قمار. ریشه این واژه «یسر» به معنای آسانی است. قمار را از آن جهت «میسر» میخوانند که سبب گرد آمدن آسان و بیزحمت مال میگردد. امام رضا (ع) میفرماید: «المیسر هوالقمار؛ میسر همان قمار است.» البته در روایات متعدد، بازی با آلات قمار نیز در ردیف «میسر» شمرده شده است. امام باقر (ع) فرمود: وقتی (آیه 90 سوره مائده) نازل شد، از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: «قیل یا رسول الله! ما المیسر؟ فقال (ص): کل ما تقومر به حتی الکعاب و الجوز؛ یا رسول الله میسر چیست؟ فرمود: هر آنچه که با آن قمار بازی کنند حتی مانند قاب یا گردو».
خداوند متعال در آیه بعدی میفرماید: شیطان همواره در صدد ایجاد دشمنی میان شما اهل ایمان و نیز بازداشتن شما از یاد خدا و برپایی نماز است و قماربازی و می گساری ابزار شیطان در نیل به این هدف شمرده میشود: «انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلاة فهل انتم منتهون؛ همانا شيطان می خواهد با شراب و قمار ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد پس آيا شما دست برمی داريد.» (مائده/ 91) خداوند متعال هم چنین می گساری و قماربازی را در یک ردیف و از گناهان کبیره میداند. البته ممکن است قمار و می منافعی نیز داشته باشد؛ اما قطعا آثار زیانبار آن از سودش بیشتر است: «یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما و...؛ در باره شراب و قمار از تو می پرسند بگو در آن دو گناهى بزرگ و سودهايى براى مردم است و[لى] گناهشان از سودشان بزرگتر است». (بقره/ 219)
آیه سوم سوره مائده: «حرمت علیکم المیتة و الدم و لحم الخنزیر و ما اهل لغیر الله به و المنخنقة و الموقوذة و المتردیة و النطیحة و ما اکل السبع الا ما ذکیتم و ما ذبح علی النصب و ان تستقسموا بالازلام ذلکم فسق...؛ بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشت خوک و آنچه به نام غير خدا كشته شده باشد و [حيوان حلال گوشت] خفه شده و به چوب مرده و از بلندى افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را [كه زنده دريافته و خود] سر ببريد و [همچنين] آنچه براى بتان سربريده شده و [نيز] قسمت كردن شما [چيزى را] به وسيله تيرهاى قرعه اين [كارها همه] نافرمانى [خدا]ست...» - نشان میدهد که تقسیم با «ازلام» نوعی قمار و حرام است. اعراب دوگونه ازلام (تیرهای مخصوص) داشتند: «ازلام» امر و نهی و «ازلام قمار». «ازلام قمار» عبارت بود از ده چوب تیر به نامهای فذ، توام، مسبل، نافس، حلس، رقیب، معلی، سفیح، منیح، وغد. هفت تای اولی به ترتیب از یک تا هفت سهم داشتند و سه تای اخیر بی سهم بودند. و کیفیت آن - آن گونه که در تفسیر مجمع البیان آمده است، چنان بود که شتری را سر بریده، 28 قسمت میکردند. آنگاه تیرها را مخلوط کرده، هر یک از ده قمار باز تیری برمیداشت. صاحب هر تیر از سهمی خاص بهره مند میشد و آنان که سه تیر سفیح، منیح و رغد را به دست می آوردند، بی آن که بهره ای از شتر ببرند، پول شتر را می پرداختند.
خداوند این کار را فسق میداند؛ یعنی «قمار» و بازی با آلات قمار که همراه برد و باخت باشد، گناه بزرگ و خروج از طاعت خداوند سبحان است. بی تردید نه تیرهای قمار خصوصیتی در تحریم داشتند و نه حیوان و گوشت آن. بنابراین، اموال به دست آمده از هر نوع برد و باخت و قمار بازی حرام است؛ جز در مواردی مانند مسابقه شنا، تیراندازی و اسب سواری. خلاصه این که بازی قمار و آمیخته با برد و باخت مالی - با هر وسیله ای که انجام گیرد - حرام است. به دست آوردن مال به وسیله قمار، تصرف ناروا در مال دیگران است و بر اساس آیه «و لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل و...؛ و اموالتان را ميان خودتان به ناروا مخوريد.» (بقره/ 188؛ نساء/ 29) و روایات متعدد حرام شمرده میشود.
نکته مهم دیگر بازتاب روانی قمار است. قمارباز همیشه بازنده است؛ چون اگر ببرد، حریصتر میشود و در قمار فزونتر فرو میرود که به معنای افزایش احتمال باخت است. او سرانجام همه آنچه را در دفعات قبل برده، خواهد باخت؛ به ویژه آن که چون ثروت باد آورده است، قدر نمی داند و بر نگهداری آن پای نمیفشارد. بی تردید به دست آوردن اموال و زندگی و خانه آشنایان و فرو افکندن آنان در فقر، قساوت قلب بسیار نیاز دارد. چنان که در برخی روایات وارد شده است. قریشیان آن قدر به قماربازی ادامه میدادند که حتی زن و فرزند خود را نیز میفروختند. بازی با آلات قمار حتی اگر بدون برد و باخت باشد، حرام شمرده شده است تا کسی به این وادی خطرناک که شبکه ای شیطانی است، نزدیک نشود. آنکه می بازد نیز میکوشد برای جبران شکست روحی و مادی اش به بازی ادامه دهد؛ و چون اعصابش خرد شده است، چه بسا تمام زندگی اش را می بازد و برای تسکین خویش به مواد مخدر و مشروبات الکلی پناه برده، در منجلاب مفاسد فرو می غلتد. شاید بدین جهت شراب و قمار با هم در این آیات آمده است. در خصوص برخی بازیها، مانند شطرنج - هر چند از نظر فقهی اشکال آن برطرف شود - باید دانست «فقه» مرز نهایی میان حرام و واجب را مشخص می سازد. اما به آثار وضعی آن مانند پیامدهای روانی، قساوت قلب و اتلاف عمر نمی پردازد.