جایگاه عالمان دین در فرهنگ شیعه

عالمان دین در طول تاریخ از جایگاه اجتماعى والا و ارزشمندى برخوردار بوده و در چشم و دل مردم قداست و اعتبار فراوان داشته اند. این اعتبار معنوى و نفوذ اجتماعى، مخصوص روحانیون شیعه و عالمان مسلمان نبوده و نیست. در دیگر ادیان و مذاهب هم دین شناسان و پاسداران امور معابد و کلیساها و کنیسه ها و موبدان و پاپ ها و کشیش ها على رغم همه تبلیغات مخالفان و رفتارهاى نادرست برخى از آنان، از پایگاه معتبر مردمى و جایگاهى تأثیرگذار در صحنه فرهنگ عمومى برخوردارند. انسان ها، با فطرت پاک الهى، وجود خدا و قیامت و پیامبران و پیام هاى آسمانى را باور دارند و عالمان دین را به عنوان مفسران و مترجمان و امانتداران امانت آسمان و سخن خدا و پیام آوران او مى شناسند.
در منابع اسلامى و تفکر شیعى هم، عالمان دین، داراى بالاترین نقش در سعادت و شقاوت ملت ها، شناخته شده اند و در تاریخ پر فراز و نشیب هزار و چهار صد ساله اسلام، خانه عالمان دین و مساجد و پایگاه فعالیت آنان از مهمترین مراکز تصمیم سازى و نقش آفرینى در صحنه تحولات بزرگ تاریخى بوده است.
در احادیث گران بهاى نبوى مى خوانیم:
- «العلماء امناء الله على خلقه؛ عالمان امینان خدا نسبت به بندگان اویند.»
- «العلماء امناء الرسل ما لم یخالطوا السلطان؛ عالمان امانتداران پیامبران اند، تا وقتى با قدرت و قدرتمندان دنیوى در نیامیزند.»
- «العلماء امناء امتى؛ عالمان، امانتداران امت من هستند.»
بى شک این سه جایگاه رفیع اجتماعى -امانتدارى خدا، امانتدارى از سوى رسولان الهى و امانتدارى براى امت- از یک سو امتیاز و مقام و فضیلت معنوى و اجتماعى است و از سوى دیگر مسئولیت و وظیفه اى بزرگ از سوى خدا و بندگان خدا بر عهده عالمان و دین شناسان. دانش ها عموما هدیه آسمان به زمین و از الطاف الهى است که انسان راز و رمز سنت ها و قوانین تکوینى او را کشف مى کند. اما دانش دینى و علوم اسلامى، امانت و ودیعه الهى در دست پیامبران و اولیاء الله و عالمان دین است.
در حدیث شریف نبوى (ص) آمده است: «العلم ودیعة الله فى ارضه والعلماء امنائه علیه، فمن عمل بعلمه ادى امانته و من لم یعمل بعلمه کتب فى دیوان الخائنین؛ دانش ودیعه خدا در زمین است و عالمان امانتداران او، هر کس به دانش خویش عمل کند امانت را پاس داشته و هر کس به آن عمل نکند نامش در دفتر خیانت کاران ثبت خواهد شد.» امانتدارى، نگهبانى، دیدبانى و پاسدارى از گوهر آسمانى وحى و انتقال سالم و کامل آن به جامعه بشرى، رسالتى دشوار و سنگین است که هر کس توان حمل این بار سنگین و گران را ندارد.
قرآن شناسى و معرفت کلام خدا و پیامبران و قرآن آموزى و تفسیر و تبیین سخن خدا و پیامبران، انسان زمینى را آسمانى و ملکوتى مى کند و به وى قداستى فراتر از فضیلت دیگر علوم و دانش ها مى بخشد. هیچ کس منکر فضیلت دیگر علوم و دانش هاى ضرورى در زندگى دنیاى انسان نیست، ولى دانش ها با توجه به میزان تأثیر آن در زندگى دنیوى و اخروى انسان ها، داراى ارزش هاى متفاوتى هستند و دانشمندان بر پایه اهمیت و کارآیى دانش آنان در صحنه اندیشه و جامعه از اعتبار و احترام خاص بهره مند مى شوند.
عالمان دینى بدون تردید یکى از ارکان سه گانه قدرت در جوامع بشرى بوده و هستند و حذف و نفى آنان از برنامه ریزى هاى اجتماعى امکان پذیر نیست. همانگونه که محو مذهب و دین از اندیشه بشرى و صحنه جامعه مقدور نبوده و نیست، محو روحانیت و نفى عالمان دین هم على رغم همه تلاش هاى مخالفان و معاندان و جاهلان و فریب خوردگان، آرزویى است که بسیارى از صاحبان زر و زور به گور برده اند. اگر قدرتمندان و سرمایه داران، زمام امور دنیاى مردم را در دست داشته و دارند و بر جان و مال مردم مسلطند، روحانیان زمام زندگى معنوى و اندیشه و ایمان مردم را در دست دارند و بر قلب ها و عواطف توده ها، حکومت مى کنند.
روحانیت مدافع محرومان
این حقیقت جامعه شناسى، درست است که «ملک» و «مالک» و «ملا» اضلاع مثلث قدرت بوده اند، ولى این حقیقت هم بسان خورشید مى درخشد که در دنیاى تشیع همیشه عالمان دین و ملایان بیدار و مبارز، بزرگترین حامى توده هاى محروم و عامل کنترل «ملک» ها و «مالک» ها بوده و غالبا روحانیت شیعه در دفاع از مظلومان و پا برهنگان با سلاطین ستمگر در حال جنگ و ستیز بوده است. روحانیت شیعه همیشه قدرتى الهى و مردمى بوده که با عنایت الهى و حمایت مردمى، قدرت هاى استبدادى و استعمارى و صاحبان زر و زور را در دنیاى اسلام مهار کرده و با شیوه هاى گوناگون، مظلومان را از چنگ ظالمان رهایى بخشیده است.
بر خلاف اندیشه برخى جامعه شناسان، دین ترمزى زمینى نیست که محرومان براى مهار ستمگران ساخته باشند بلکه مهارى ملکوتى و آسمانى است که خداوند براى کنترل هر گونه ستم فردى و اجتماعى در تمام اقشار محروم و مرفه فرستاده است. ایمان فردى جلوى انحرافات فردى را مى گیرد و عالمان دین و مساجد و حسینیه ها و تشکل هاى دینى و مذهبى، قدرت صاحبان زور و زر را محدود مى سازند.
حقیقت این است که قدرت معنوى و اجتماعى دین در کاهش ستم و افزایش مبارزه با یغماگران اقتصادى و غاصبان سمت هاى سیاسى، بزرگترین نقش را داشته است و سرمایه داران و رسانه داران و زورمندان عالم همیشه دین و عالمان دین را بزرگترین مزاحمان اهداف و نقشه هاى استعمارى خویش مى دانسته اند.
«طلا» و «تیغ» و «تسبیح» در کنار هم قرار ندارند بلکه همیشه تسبیح داران بیدار و مؤمن، تیغ را از دست ستمگران سیاسى گرفته و طلاپرستان را به تسلیم و پذیرش حق وا مى دارند و از رباخواران و نهادهاى غارت بین المللى اعلام برائت و نفرت بلکه اعلام جنگ مى کنند و با اتهام خشونت گرایى و ... عقب نشینى نخواهند کرد. دین باید به عنوان یک کانون قدرت الهى، «زر» و «زور» را مهار کند و شریعت باید بر دولت و دولتیان حاکم شود. بشر روزى راه عدالت و آسمان و آزادى و ملکوت را در پیش مى گیرد، که دولت مردان و سرمایه داران و صاحبان سهام کلان، تسلیم قانون خدا و فتواى فقهاى راستین و مراجع بزرگ تقلید شوند.
سوء استفاده از روحانیان
فرعون ها به خوبى مى دانند که براى شکست موساى کلیم و همه موسویان تاریخ به «بلعم باعورا» نیاز فراوان دارند و براى ایجاد انحراف دینى و توجیه انحراف هاى خویش به کعب الاحبارها و ابو هریره ها و شریح قاضى ها و ابوموساهاى اشعرى سخت محتاج اند. دنیاگرایان از عالمان دین و مبلغان اسلام «فتواى بغیر ما انزل الله» مى خواهند، «فتواى بدون علم» را توقع دارند، تطهیر کفر و شرک جهانى، تبرئه غارتگران و ظالمان و مرتدان و کنترل حزب الله و تحقیر و تکفیر مؤمنان و لااقل سکوت و بى طرفى در جنگ حق و باطل را تقاضا مى کنند.
سیاست اختلاف افکنى بین عالمان دین، تلاش براى خریدن عالم نمایان بى تقوا، استفاده از غفلت و اشتباه عالمان پارسا، آلوده کردن روحانیان و وابستگان آنان به رفاه و تجمل و زندگى اشرافى، جست وجوى راهکارهاى فقهى-حقوقى براى تداوم سلطه سرمایه دارى، حساسیت زدایى و غیرت شکنى نسبت به منکرات اجتماعى، مأیوس کردن عالمان دین از اجراى قوانین الهى، وادار کردن عالمان دین به سکوت و فراموشى امر به معروف و نهى از منکر، تلاش در جهت تغییر بنیادى تفکر دینى و رسمیت بخشیدن به قرائت هاى مختلف دینى و ضد دینى، پرورش و تربیت عالمان و مدرسان و محققانى که گوش به فرمان سرمایه داران جهانى باشند و چون آنان بیاندیشند و با رسانه داران و قدرت هاى جهانى سازش کنند و به سیاست تساهل و تسامح پایبندى نشان دهند، از بنیادى ترین طرح هاى استکبار براى امروز روحانیان شیعه است.
با توجه با این اهداف و نقشه هاى دشمنان، ضرورت هوشیارى و مراقبت و تقویت نیروى تقوا و فضایل اخلاقى در عالمان و مبلغان دینى روشن مى شود. در احادیث علوى مى خوانیم:
- «زلة العالم کانکسار السفینة تغرق و تغرق؛ لغزش عالم هم چون شکستن کشتى است که غرق مى شود و غرق مى کند.»
- «زلة العالم تفسد عوالم؛ لغزش عالم، عوالمى را به فساد و تباهى مى کشد.»
- «لا زلة اشد من زلة عالم؛ هیچ لغزشى چون لغزش عالم نیست.»
تلاش براى سوء استفاده از حوزه و روحانیت و مبلغان و عالمان دین، حرکتى کاملا سابقه دار و شناخته شده است و دنیاگرایان همیشه آرزو داشته و دارند که دین و دین شناسان و دینداران را ابزار دستیابى به اهداف دنیایى خویش قرار دهند. این وظیفه روحانیت و حوزه ها و عالمان راستین است که براى مقابله با این ترفندها، برنامه ریزى و تلاش کنند.


منابع :

  1. محمد محمدی ری شهری- میزان الحکمه جلد 2- صفحه 2088 و صفحه 2099

  2. مجله مبلغان شماره21- مقاله سوء استفاده از عالمان دین

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/29301