بررسی ویژگی ها و دریافتهای گرایش های فطری

دریافت ها و گرایش های فطری با دانسته های حسی و عقلی تفاوت دارند و از ویژگی هایی برخوردارند که آنها را از دریافت ها و دانسته های دیگر متمایز می سازد، از آن جمله:

الف. فراگیری و همگانی بودن

ب. همرنگی با شهود

ج. تأثیر ناپذیری از اوهام و محاسبات خطا

الف. فراگیری و همگانی بودن
از آنجا که معلومات فطری از جوهر مشترک انسانی، یعنی فطرت نشأت می گیرد، بنابراین همگانی است و در همه کس یافت می شود. همه مردم به زیبایی و زیبندگی عشق می ورزند و همه عدالت را دوست دارند و چندگانگی و چندگونگی ای که در مصادیق زیبایی، برحسب سلیقه ها و فرهنگ های متفاوت دیده می شود، منافاتی با اصل فراگیری و همگانی بودن گرایش ها و بینش های فطری ندارد. حکیم ابونصر فارابی در اشاره به این حقیقت می نویسد: «مردمانی که فطرت آنها سالم مانده، همگی فطرتی مشترک دارند که به اقتضای آن برای دریافت و پذیرش معقولات مشترک آمادگی یافته اند و به حکم آن به سوی امور و افعالی مشترک حرکت می کنند». گرایش به فضایل و ارزش های اخلاقی از گرایش فطری است که همواره مورد توجه دانشمندان بوده است. دکارت از این گونه گرایش به «حس اخلاقی» تعبیر کرده و می گوید: حس اخلاقی شناختی است که اولاً نیاز به اقامه دلیل و برهان ندارد و ثانیاً به روشنی و به شکل بدیهی و بدون ابهام به ذهن انسان راه می یابد و در آن جای می گیرد؛ به همین جهت است که هیچکس گرایش به فضایل اخلاقی را نادیده نگرفته و حتی در اوج دورانِ کلیساستیزی در عصر رنسانس نیز مخالفان کلیسا بر اهمیت اخلاق و ارزش آموزه ها تاکید می ورزیدند و این خود نشان آن است که گرایش های فطری، ویژه افراد یا گروه های خاص نیست؛ بلکه همه انسان ها از آن برخوردارند و بدین سبب است که گرایش های فطری را فرامکانی و فرازمانی دانسته اند.

ب. همرنگی و همگون ادراکات فطری از درون
این گونه ادراکات بسیار برتر و ارزشمندتر از ادراکات حسی و عقلی است؛ زیرا از درون انسان برمی خیزند و می جوشند و تردیدی نیست که شهود و حضور نافذتر و قوی تر از استدلال عقلی است. به سخن دیگر، فطرت به عیان می بیند، درحالی که عقل از طریق مقدمات به نتیجه دست می یابد و از این رو گاه به خطا می رود.

ج. تأثیر ناپذیری از اوهام و محاسبات خطا
ابن سینا  درباره ویژگی فطرت می گوید: «نفوس سالمی که بر فطرت خود باقی بود و از آلایش های مادی دور مانده اند، هرگاه ذکری روحانی بشنوند که به احوال عالم غیب و معنی اشاره داشته باشد، شور و شوقی ناشناخته آنها را فرامی گیرد و شیفته و دلباخته آن می شوند و چنان حالی از وجد و سرخوشی می یابند که آنها را به حیرت و سرگشتگی می کشاندو این حال ناشی از پیوند استوار میان سلامت فطرت و عالم غیب و طهارت است و این حال و حالت با تجربه قاطع به ثبوت رسیده است».

از آنچه گذشت، به روشنی معلوم می شود که ابن سینا این ویژگی های فطری را امری تجربی و قطعی می داند که بسیار برتر از برهان منطقی یا استدلال عقلی است. ملای روم نیز در مقایسه میان ادراکات فطری و معلومات عقلی می گوید که منبع و سرچشمه قابل اعتماد و دایمی ادراکات در درون و فطرت انسان وجود دارد و خودجوش است و آنجا که راه عقل بسته می شود، راه فطرت همچنان گشوده است و فطرت اگر آنچنان که خداوند در نهاد انسان نهاده، سالم و پاک بماند، به خطاهای عقل و حس گرفتار نمی شود؛ درحالی که حس و عقل همیشه در معرض خطا و اشتباه قرار دارند تا آنجا که کسانی از فلاسفه قدیم یونان با استناد به خطاهای حواس، منکر وجود هرگونه واقعیتی  در جهان بودند.


منابع :

  1. خط امان- پژوهشی در موعود ادیان- از صفحه 45 تا48

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/401062