مهمترین صفتی که باید حاکم اسلامی- بعد از رشد سیاسی- دارا باشد، صفت عدالت و پاکی و پیراستگی از گناه است. حاکم اگر عدالت نداشته باشد چگونه می تواند مقدرات امت را به دست بگیرد و به تعالیم دینی عمل و مصالح امت را مراعات نماید؛ زیرا عدالت یک حالت نفسانی است که انسان را از ارتکاب گناه باز می دارد و از اکتساب معاصی از جمله: دروغ، مکر، حیله و بدخواهی منع می کند، و شاید روشن ترین دلیل بر لزوم این صفت در حاکم آیه ای است که مردم را بر مراعات و ملاحظه این صفت در حاکم به هنگام انتخاب او، فرا می خواند: «و لاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار و مالکم من دون الله من اولیاء ثم لا تنصرون» (سوره هود/ آیه 113)، «به آنان که ستم کردند تمایل نکنید، که آتش دامنگیر شما می شود و جز خداوند برای شما دوستانی نیست، آنگاه یاری نمی شوید.»
کدام تمایل به ستمگر بزرگتر از مسلط کردن حاکم فاسق و پذیرش ولایت او و سپردن مقدرات مردم به دست اوست، خداوند می فرماید: «و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا واتبع هواه و کان امره فرطا» ( سوره کهف / آیه 28)، «از آنکس که قلب او را از یاد خود غافل کرده ایم، اطاعت مکن زیرا که او از هوی و هوس خود پیروی کرده و کارش تباه می باشد.» در آیه دیگر پیروی از حکمرانان فاسد و آلوده را موجب گمراهی دانسته و از زبان گمراهان که در اثر اطاعت از حکام فاسد، گمراه شده اند چنین نقل می کند: «و قالوا: ربنا انا اطعنا سادتنا و کبرائنا فــاضلونا السبیلا» (سوره احزاب/ آیه 67)، «پروردگارا ما از بلندپایگان و بزرگانمان پیروی کردیم و آنان ما را از راه ( درست) دور ساختند.»
پیامبر گرامی ضمن بیان شروط پیشوائی، تقوی و پرهیزگاری را شرط اساسی آن دانسته و می فرماید: «پرهیزگاری که او را از ارتکاب گناه باز دارد.»
علی علیه السلام درباره صفت های منفی رهبری می فرماید: شما می دانید آنکس که بر نوامیس، خونها، غنائم، احکام و امامت مسلمانان حکومت می کند 1- نباید بخیل باشد تا در ثروت این قوم خیال خام بنماید. 2- نباید، جاهل باشد که ملتی را به نادانی و بلاهت های خویش مبتلا سازد. 3- نباید ستمگر باشد، تا با ستم خود آنان را از هم بگسلد و به نیازهای آنها پاسخ نگوید. 4- نباید در تقسیم اموال غیرعادل باشد تا از طریق ظلم گروه قوی دست را بر قبیله ای ضعیف مقدم بدارد. 5- نباید رشوه خوار باشد، تا حقوق مردم را تباه سازد. 6- نباید حکم شرع را پایمال نماید و با بی حرمتی به سنت پیامبر، امتی را به ورطه هلاکت بیاندازد. باز علی علیه السلام فرمود: «حکمرانی و اجرای حدود و اقامه نماز جمعه، بدون پیشوای عادل انجام پذیر نیست.»
رسول اکرم فرمود: «حکمرانی خاکم عادل یک روز بهتر و مفیدتر از باران چهل روز است. و حدی که در روی زمین اجراء شود از عبادت یکسال شایسته تر است.» پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به تمام ولات وأمراء و فرماندهان شدیدا هشدار می دهد و می فرماید: «هرکس بعد از من ولایت و منصبی را بپذیرد، روز قیامت او را در کنار صراط نگه می دارند، و فرشتگان نامه اعمال او را می گشایند، اگر عادل بوده خدا او را به برکت عدالتش نجات می دهد و اگر جائر و ظالم بوده باشد، صراط آن چنان فشاری بر او وارد می کند که تمام مفاصلش از هم جدا می شود، سپس در آتش سرنگون می گردد.»
علی علیه السلام فرمود: «دادگستری حاکم بهتر از فراوانی روزگار است.»
حضرت سید الشهداء علیه السلام در نامه ای به اهل کوفه نوشت: «سوگند به جانم، امام کسی است که به کتاب خدا حکم بنماید و با مردم به عدالت رفتار کند و به دین حق پایبند باشد.»
علی علیه السلام فرمود: «از خدا بترسید و از پیشوایان خود اطاعت کنید زیرا رعیت شایسته به وسیله امام عادل نجات می یابد همچنان که رعیت فاسق نیز به وسیله پیشوای فاسق هلاک می شود.»
امام کاظم علیه السلام فرمود: «والیان عادل، بالاترین عزت و سرافرازی است.»
علی علیه السلام به نمایند خود «مصقله بن هبیره شیبانی» نوشت: «بالاترین خیانت، خیانت به امت است و بزرگترین نیرنگ، نیرنگ به امام است.»
امیرمومنان علی علیه السلام خطبه ای در حضور گروهی از مسلمانان انقلابی که عثمان هم در آنجا حضور داشت ایراد فرمود. آنگاه که مردم از عثمان به آن حضرت شکایت نمودند و تقاضا کردند که عثمان را نصیحت نماید، که چنین فرمود: «برترین بندگان خدا در نزد خداوند امام عادل است که هم خود هدایت شده است و هم دیگران را هدایت می نماید. بر پا می دارد سنت روشن را و می میراند بدعت مجهول را.» البته سنتها روشن است و دارای علائم و نشانه هائی است و بدعت ها هم آشکار است و دارای علائمی است و بدترین مردم نزد خداوند امامی است جائر و ظالم که هم خود گمراه است و هم دیگران به واسطه او گمراه می گردند، سنت و قانون الهی را می میراند و بدعت های ترک شده و از یاد رفته را زنده می کند، سپس می فرماید: از پیامبر شنیدم که فرمود: «در روز قیامت امام ستمگر را می آورند در حالیکه هیچ یار و یاوری با او نیست که از او عذرخواهی کند و آنگاه او را در آتش جهنم می اندازند، در آتش دور می زند، آن چنان که آسیا می چرخد، بعدا در قعر جهنم محبوس می شود. «از حکومت بپرهیزید زیرا حکومت و زمامداری فقط از آن کسی است که عالم به احکام و عادل در میان مسلمانان باشد، مانند پیامبر یا وصی پیامبر.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: «محبوبترین و مقربترین مردم روز قیامت در پیشگاه خداوند پیشوای عادل است همچنان که مبغوضترین و دورترین مردم در پیش خداوند امام ظالم است.»
برخی از این روایات هرچند درباره قاضی وارد شده است ولی از آنجا که مقام زعامت بالاتر و برتر از مقام قضاوت است، قطعا در او نیز چنین شرطی لازم خواهد بود. جائی که پبیشوای مردم در حال نماز (که فقط مقام پیشوائی را چند دقیقه آن هم در خصوص نماز اشغال می کند) باید عادل باشد، قطعا زمامدار مسلمانان که زمام امور آنان را در کلیه شئون به دست می گیرد، به طریق اولی باید عادل و پاکدامن باشد.