خمس در نامه ها و پیمانهای پیامبر

غنیمت معنای  وسیعی دارد که یکی از معنی و کاربرد آن را در نامه های پیامبر اسلام به مسلمانان دور از مدینه که در جهاد شرکت نداشتند می بینیم. در این نامه ها پیامبر اکرم (ص) مطالبه خمس می کند.در ادامه، به نمونه ای از این نامه ها اشاره می شود: 

1- نمایندگان اعزامی «قبیله عبدقیس» به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم گفتند: «میان ما و شما، مشرکان «قبیله مضر» قرار دارند و ما جز ماههای حرام وقت دیگری نمی توانیم به خدمت تو برسیم، به ما دستور بده که اگر به آن عمل کردیم، داخل بهشت شویم و دیگران را نیز به آن دعوت کنیم.» پیامبراکرم در پاسخ آنها فرمود: "آمـــرکم باربع و انها کم عن اربع: امــرکم بالایمان بالله و ثم فسرها لهم فقال شهاده ان اله الا الله و اقام الصلاه و ایتاء  الزکوه و ان خمس  ما غنمتم"، «شما را به چهار چیز امر و از چهار چیز نهی می کنم: شما را امر می کنم به اینکه به خدا ایمان بیاورید و سپس در مقام توضیح، به آنها فرمود: شهادت به وحدانیت خدا و اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم فرستاده  اوست، اقامه نماز، دادن زکات و دیگر اینکه یک پنجم آنچه به دست شما می رسد، بپردازید.» پیامبر از فرزندان «عبدقیس» نمی خواست که آنها خمس غنائم جنگی را بپردازند، زیرا آنها جهاد نکرده بودند که غنائم جنگی بدست آورند، حتی از ترس مشرکان قادر نبودند در غیر ماههای حرام از منطقه خود خارج شوند. بنابراین منظور پیامبر از «غنیمت» معنی لغوی آن بوده است یعنی هر درآمدی که بدون مشقت به دست آنها آمده بود، موظف بودند خمس آن را بپردازند.

2- در عده نامه ای که به «عمرو بن حزم» به هنگام اعزام او به یمن نوشت، چنین آمده است: این ابلاغیه ای است از طرف خداوند و پیامبر او محمد صلی الله علیه وآله وسلم برای «عمروبن حزم» استاندار یمن به هنگام اعزام او به یمن: پیامبر در طی این نامه او را به مراعات تقوی در تمام کارها توصیه می کند و نیز دستور می دهد از غنائم و درآمدهای مزدی خمس الهی و آنچه بر مومنان به عنوان زکات واجب شده است، دریافت دارد.

3- پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله وسلم طی نامه ای به فرزندن «کلال» روسای قبائل «ذی رعین» و «معافر» و «همدان» از مراجعت نماینده آنها و از پرداخت خمس اموال خود خبر داده است.

4- همچنین پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نامه ای به «سعد بن هذیم» از قبیله «قضاعه» و «جذام» نوشت و در آن نامه احکام صدقه واجبه را تعلیم، و دستور داد بدهی خود را بابت زکات و خمس به نمایند اعزامی او بپردازد. پیامبر هنگامی که از آنان می خواهد که خمس درآمدشان را به نماینده اش تسلیم کنند، مسلما نظرش به خمس غنائم جنگی نیست و هرگونه درآمدی را شامل است، اصولا تمام غنائم جنگی پس از کسر خمس میان سربازان اسلام تقسیم می شد و همه غنائم، چه آنجا که خود پیامبر در «جهاد» شرکت می کرد، و چه آنجه که سرپرستی از جانب خود پیامبر تعیین می گردید، در این موارد در اختیار رسول گرامی قرار می گرفت، آنگاه پس از کسر خمس و چیزهایی مانند «صفایا الملوک» ( چیزهای برگزیده پادشاهان) میان مجاهدان اسلام تقسیم می گشت و در حقیقت غنائم جنگی «تخمیس» شده در اختیار مجاهدان قرار می گرفت. اگر در این احادیث خمس اموال  را مطالبه می کند، طبعا مربوط به خمسی خواهد بود که در اختیار پرداخت کننده است.

5- همچنین به «فجیع بن عبدالله» و کسی که پیرو اوست نوشت: «این نامه ای است از محمد صلی الله علیه وآله وسلم پیامبر خدا به «فجیع» و کسی که از او پیروی نموده و اسلام آورده و نماز بپا داشته و زکات و خمس و درآمد خود را پرداخت نموده  است.

6- و همچنین پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله وسلم نامه ای به «جناده ازدی» قوم و پیروان او نوشت: "ما اقامــوا الصلوة و اتوالــزکوة و اطاعوا الله و رسوله و اعطوا من المغانم خمس الله" یعنی پیامبر اکرم «جناده» و قوم او را به این شرط تحت حمایت خود قرار می دهد که آنان نماز بخوانند و زکات بدهند و از خدا و رسول او اطاعت کنند و خمس غنائم و درآمد خود را بپردازند.

خلاصه نظیر این تعبیرات در نامه های پیامبرگرامی صلی الله علیه وآله وسلم زیاد است که همگی آنها حاکی از این است که «غنیمت» منحصر به غنائم جنگی نیست. از این نامه ها به طور روشن معلوم می شود که مقصود پرداختن خمس غنائم جنگی نیست بلکه منظور او خمس اموال دیگر آنها است. علاوه بر اینکه مطالبه خمس غنائم جنگی از قبائل مختلف معنی ندارد، زیرا  طبق قوانین شرع، حاکم اسلامی و یا نائب او، بعد از فتح و پیروزی موظف است تمام غنائم جنگی را در یک جا جمع  کند و قبل از تقسیم، خمس آن را جدا کرده و سپس باقی مانده آن را طبق ضوابطی، میان افراد سپاه تقسیم نماید و هیچ یک از افراد سپاه قبل از تقسیم غنائم مالک چیزی از غنائم نمی شود، جز لباس و وسائل جزئی مقتولی را که خود به قتل  رسانده است. بنابراین وقتی که اعلان جهاد، و اخراج از غنائم جنگی و تقسیم باقیمانده آن، میان مسلمانان از شئونات پیامبرگرامی باشد، برای چه، بار دیگر با تأکید و اصرار در نامه ها از مردم مطالبه خمس می نماید؟ از این معلوم می شود آنچه او مطالبه می کرد، مربوط به غنائم جنگی نبوده است.


منابع :

  1. آیت الله جعفر سبحانی- مبانی حکومت اسلامی- از صفحه 689 تا 691

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/401512