وقتی درباره کسی بحث از حق به میان می آید طبعا برای طرف مقابل او سخن از تکلیف خواهد بود. بدینسان به هنگامی که از حق یا حقوق کودکان سخن می گوئیم برای والدین در جنبه عهده دار شدن امر تربیت مسأله تکلیف مطرح است. عدم رعایت این تکالیف زمینه را برای حقوق والدین فراهم می کند و براساس آن مسئولیت شرعی و بازخواست خدائی در پی خواهد آمد. از مهمترین مسائلی که در بدو تولد باید مورد نظر والدین باشد عبارتند از:
1- پذیرش کودک:
اولین قدم در مورد طفل آن است که او را به همانگونه که هست از پسر یا دختر، چاق یا لاغر، زشت یا زیبا و.... بپذیریم. به عبارت دیگر جنسیت فرزند نباید زمینه و موجبی برای دگرگونی خلق و خوی ما گردد و یا زشتی و زیبائی او نباید عاملی برای تبعیض در بین او و دیگر فرزندان خانواده گردد زیرا کودک در زشتی و ز یبائی، در پسر یا دختر بودنش دخالت یا گناهی ندارد و هیچ دادگاهی فردی را که عامدا اقدام به عملی نکرده محکوم نمی سازد. برای پذیرش کودک از قبل باید زمینه فکری و روحی را آماده کرد و آگاهی های لازم را در این زمینه بدست آورد. اگر زن آگاهتر است شوهر را بیاآگاهاند و اگر اطلاع و آگاهی شوهر بیشتر است زن را حالی کند. در همه حال فراموش نکنیم که عدم پذیرش و یا تبعیض بین کودکان اثراتی نامطلوب در روحیه شان خواهد گذارد و حتی موجب تظاهرات، ریاکاری ها، زن نمائی پسران، مرد نمائی دختران، خواهد شد. روایات اسلامی ما نشان می دهند که حضرات معصومین (ع) نسل را به همانگونه که بود می پذیرفتند- فی المثل امام زین العابدین به هنگامی که مژده تولد فرزندی را می شنید از جنس او سوال نمی کرد و نمی پرسید که آیا پسر است یا دختر بلکه نخست می پرسید آیا او سالم است و به هنجار است یا نه؟ و به هنگامی که پاسخ مثبت بود می فرمود سپاس خداوندی را که از من نسلی گرفتار و ناقص نیافرید.
تفاوت گذاری در جنس
تحقیقات نشان می دهد که نه تنها در جامعه ما بلکه در بسیاری از جوامع از جمله امریکا پسران بیش از دختران بر روی والدین نفوذ دارند ( اگر چه گاهی به ندرت خلاف آن به چشم می آید) و به همین نظر بسیاری از آنان در خانه پذیرفته نیستند و با نظر کراهت به آنان نگریسته می شود. گاهی این کراهت و بی میلی تا سنین تمیز کودکان ادامه می یابد به گونه ای که فرزندان بدان پی می برند و حتی شاهد بیعتدالتی هائی از والدین در مقایسه وضع خود با دیگر افراد خانواده می شوند. این امر به هر گونه و صورتی که باشد روح کودک را افسرده می سازد و موجب زیان های روانی بسیاری برای آنان می شود تا حدی که برخی از کودکان به فکر انتقام جوئی از برادر، خواهر و حتی پدر و مادر خود می افتند و پیداست که در آن صورت چه ضایعاتی پدید خواهد آمد.
تفاوت گذاری به خاطر زیبائی
گاهی عدم پذیرش والدین فرزندان خود را، به خاطر آن است که آنان تولد طفلی زیبا و قشنگ همانند پسر یا دختر همسایه را که دارای چشم و موی قشنگی است انتظار داشتند، ولی طفلی خلاف انتظار به دنیا آمده است و والدین گوئی او را در این زمینه مقصر می دانند و به همین خاطر ناخودآگاه او را مورد بی مهری قرار می دهند. این بی مهری ها اغلب از آنجا منشاء می گیرد که والدین کودک را به خاطر خود او و به خاطر اینکه امانت پروردگار است نمی خواهند بلکه دوست دارند او را نیز چون مال و منال، اسباب و وسایل زندگی و تجملات خانوادگی خود به رخ دیگران بکشند و کمبودها، عقده ها، نارسائی ها و ضعف های خویش را با به رخ کشیدن او جبران نمایند. به هنگامی که آدمی که از خود چیزی برای عرضه کردن نداشته باشد سعی دارد با عاریه گرفتن از اشخاص و یا اشیاء این کمبودها را جبران کند. آنها با تصورات رویائی خود قبل از تولد فرزند، منتظرند کودکی با چهره چنین و چنان، با زیبائی های خیره کننده، با قامت تراشیده شده و مرمرین به دنیا آید، نه تنها بدان خاطر که محفل خانوادگی را گرم کند بلکه بدان نظر که در مجالس مهمانی و شب نشینی مایه آبروی شان شود و بتوانند او را به عنوان ثمره لیاقت و عرضه خود ارائه دهند و بی شخصیتی خود را در سایه شخصیت زیبای او پنهان دارند. پیداست که وقتی فرزندی خلاف چنین تصور به دنیا آید تا چه حد آنها را افسرده و دلتنگ خواهد ساخت. در چنان صورتی است که کودک را ناخودآگاه مورد بی مهری و کم لطفی قرار می دهند. این امر به هنگامی شدیدتر و خطرناک تر خواهد بود که طفل زشت، ناقص و نارسا و با کمبودهائی به دنیا آید، در چنان صورتی کار به مراتب زارتر و نگران کننده تر خواهد شد.
نظر اسلام در برابر این حساسیت ها
اسلام مطلق حساسیت ها را در این زمینه مطرود می داند و توصیه می کند که فرزند را از زشت و زیبا، پسر یا دختر به عنوان امانت خدائی بپذیرند. نظر به شدت حساسیت مردم در زمینه جنس اسلام حتی به حمایت از دختران برخاست و دستور داد که مردم از خدا دختر بخواهند. و این توصیه ها در آن زمان که به گفته قرآن وقتی برای مردی خبر می آوردند همسرش دختر زائیده چهره اش از شدت خشم سیاه می شد، از میان مردم به علت شرمساری می گریخت و یا دختر را زنده به گور می کرد، ( سوره نحل/آیه58 ) چه تحولات مثبتی را به نفع دخترکان موجب شد. مردی در محضر پیامبر بود و برایش خبر آوردند که همسرش دختر زائیده است، آن مرد رنگش پرید و پریشان شد. پیامبر به عنوان دلداری او فرمود: زمین بار سنگینی او را تحمل می کند، آسمان بر سر او سایه می اندازد، خدای روزی او را می رساند، تو چرا نگرانی؟ دختر تو چون گلی است که او را استشمام می کنی، این که ناراحتی ندارد!
دلگرمی های اسلامی
دلگرمی هائی که اسلام برای حفظ و حراست دختران، نجات آنان از تیره روزی ها و بدبختی ها و احیانا در خاک دفن شدن ها داده است آنقدر بسیار است که حتی ذکر همه مورد آن دفتری جداگانه لازم دارد. امام صادق (ع) می فرمود: «دختران چه خوب فرزندانی هستند. پاکیزه، پرمهر، همدم و برکت آفرینند.» پیغمبر اسلام فرمود: «آنکس که سه دختر یا سه خواهر را سرپرستی کند بهشت سرای او و بر او واجب است». شخصی پرسید که اگر دو دختر باشد چطور؟ پیامبر همان پاسخ را داد. آن شخص پرسید اگر یک دختر چگونه است پیغمبر همان پاسخ را فرمود. در اهمیت نگهداری دختر، پیامبر اکرم (ص) فرمود: «اگر کسی دارای سه دختر باشد حکم جهاد از او ساقط می شود و اگر چهار دختر داشته باشد مردم موظف به حمایت و کمک او، ملاطفت و دلسوزی با او هستند.» در سخنی می فرمود: «دختر همچون گلی خوشبوست او را می بویم و روزیش با خداست.» در سخنی دیگر از معصوم آمده است که دختران حسنه اند و پسران نعمت. در روز واپسین برای حسنات پاداش داده می شود در حالی که برای نعمت ها از شما بازخواست می شود. روایات دیگر اسلامی بدخواهی، بداندیشی، بی مهری و یا کم مهری را درباره دختران ممنوع اعلام و حتی تمنای مرگ را برای دختران حرام ذکر کرده اند.
2- احترام به کودک
طفل امانت خدا و هدیه اوست. و چون وابسته به اوست قابل احترام و صاحب کرامت و مقام بزرگی استف پس او را هرگز چون عروسک بازی نمی توان پنداشت و هرگز چون مومی اسیر دست خود نباید دانست. گریه و فریادش باید مورد توجه باشد، روزی که سخن می گوید باید به گفتارش گوش فرا داده شود. در کار و تنهائیش دخالت نشود مگر آنگاه که زیانی متوجه او باشد، حکومت و تسلطش بر اسباب بازی ها از میان نرود مگر آنگاه که خطری او را تهدید کند. طوری با او رفتار شود که او حس کند که شخص بزرگی است، در نزد دیگران احترام دارد و او را می پذیرند. هوس ها و خواسته هایش نباید تحقیر گردد، خلوت او نباید بر هم بخورد، راز او نباید برملا شود و در حال از دوران کودکی و نوجوانی و سنین بعد با او باید چون آدمی بزرگ رفتار شود.
احترام به کودک به مبنای تربیت اسلامی
احترام به کودک مبنای تربیت اسلامی است و اساس آن توجه به او به عنوان یک موجود گرامی و یک انسان است. در اسلام طرق مختلفی برای رعایت این احترام ذکر شده و سعی شده است که از هر بهانه ای برای احترام به او استفاده شود. گاهی به بهانه اسم او که مثلا محمد یا فاطمه است، زمانی به خاطر این که او امانت خدا و ودیعه الهی است. گاهی بدین علت که او در پاره تن آدمی و جزئی از والدین است و بالاخره زمانی بدین خاطر که احترام بدو وظیفه است و تخلف او آن کیفر و عقو بت دارد. در همه حال درک او، رعایت وضع حال و رفتار او، خوش روئی و نیکی در معاشرت با او، درهم نکردن چهره، رو ترش نکردن، به فریاد و ناله اش توجه کردن جلوه هائی از ابراز محبت و احترام به کودک است و در سایه رفتار والدین است که او احترام به دیگران و رعایت حرمت حقوق انسان ها را می آموزد. فراموش نخواهیم کرد احترام به کودک آن نیست که او را چون عروسکی انگاشته و بر روی طاقچه بنشانیم و یا در پرده و لباس حریر بپوشانیم و بر روی تشک پر قو و بالش کاملا راحت بخوابانیم بلکه احترام به او رعایت حقوق او و انجام وظایفی است که والدین درباره او دارند و از نظر شرع و عقل و عرف موظف به انجام آن هستند.
اهمیت احترام به کودک
احترام به کودک و حسن روابط والدین با کودک از اساسی ترین و مهمترین عامل رشد شخصیت در کودکان است. احترام به کودک او را فردی دارای اعتماد به نفس و با شخصیت بار می آورد و کودک در سایه آن در می یابد که عضوی مستقل و لایق برای جامعه است. وجود این احساس باعث می شود که طفل خود را در برابر جامعه موظف و در افعال و رفتار مقید و تحت کنترل بداند. در اسلام احادیث متعددی در این زمینه وارد شده است از جمله حدیث معروف و منقول از پیامبر است که فرمود "اکرموا اولادکم"- فرزندانتان را محترم و گرامی بدار ید. همانگونه که عمل و سیره پیامبر هم بر این اصل استور بوده، و تا آن جا که ضرورت ایجاب می کرد پیغمبر سعی داشت جنبه احترامی را نسبت به کودکان مرعی دارد و به آنها در حدود ظرفیتشان شخصیت دهد- طوریکه آنان خود را آقا و بزرگ احساس کنند.
3- حمایت از کودک
حمایت کودک از اولیه ترین وظایف والدین و از ضروری ترین نیازهای طفل است. این ضرورت و نیاز بیشتر از آنجا سر چشمه می گیرد که او ناتوان و در برابر مسائل و جریانات محیط بی اطلاع است و قادر به جلب نفع و دفع ضرر نیست. بدینسان خداوند از یک سو محبت او را در دل های پدر و مادر انداخت که حامی او باشند و از سوی دیگر امر حمایت و سرپرستی او را وظیفه و تکلیفی برای آنان معین کرد. امر حمایت و سرپرستی کودک فوق العاده مهم و ضروری است. به حقیقت اگر ولایت و سر پرستی بر کودک مخصوصا در سال های اول زندگی نباشد آیا او هرگز بزرگ خواهد شد؟و آیا رنگ زندگی نباشد آیا او هرگز بزرگ خواهد شد؟ و آیا رنگ زندگی انسانی و حتی حیوانی را در سنین بعدی خواهد دید؟ قطعا نه. او محکوم به فنا و مرگ است، اگر والدین به سر پرستی و حمایتش اقدام نکنند او هرگز رشد نخواهد کرد، شرور بر او غلبه کرده و او را فانی می سازد.
توصیه های اسلامی در امر حمایت فرزندان
در عین اینکه مسأله حمایت فرزند براساس علاقه خدادادی تا حدودی فطری است باز هم این امکان وجود دارد که این علاقه و فطرت زیر توده هائی از غبار فزونخواهی ها، رفاه طلبی ها، خودخواهی های والدین قرار گیرد و کودک آنچنان که باید از آن حمایت نبیند. و یا ممکن است حمایتی غیرمتعادل و نادرست باشد که کودک بر اثر موجودی اتکالی و شدیدا وابسته به کمک غیر در آید. برای جلوگیری از پیدایش این عوارض اسلام از یک سو به والدین امر حمایت را توصیه کرده و از آن به عنوان حقی از کودکان یاد می کند و از سوی دیگر توصیه می کند که میزان حمایت متعادل باشد. رعایت اعتدال در امر حمایت ضروری است از آن جهت که اگر مراقبتش افراط شود کودک لوس و ننر و از خودراضی خواهد شد. موجودی می شود اتکالی، وابسته به دیگران و دور از اعتماد به نفس. و پیداست که چنین امری تا چد حد به زیان اوست.
نکته ها در حمایت از کودک
امر حمایت از طفل را ضروری ذکر کردیم ولی این سخن بدین معنی نیست که والدین چون نگهبانانی دائما مراقب و همیشه بیدار برای طفل باشند و بکوشند زمینه حفظ و آسایش او را از هر حیث فراهم نمایند. برای رعایت اعتدال در امر حمایت گاهی لازم می شود که او را در بن بست ها تنها بگذارند تا خود راه چاره اش را پیدا کند و بکوشد تا بیندیشد. ابتکار به خرج دهد و... هشدارهائی چون آی مواظب باش! و از پنجره نیافتی! این کار فوق العاده خطرناک است! بپا زمین نخوری و... او را تباه می سازد. او در بعضی موارد باید مزه زجر و زحمت را بچشد. تجارب نشان می دهد که کودکانی که درباره حمایت آنها افراط شده در بزرگسالی اغلب بیمار و یا نابهنجارند، سطح توقع آنها بالاست، حسودی در آنها بیشتر است، گزافه گو هستند درباره خود و شأن خود غلو می کنند.
اسلام و حمایت دختران
مراقبت از فرزندان چه پسر و چه دختر وظیفه والدین است ولی اسلام دختران را بیشتر از پسران مورد نظر داشته است مخصوصا در جنبه عاطفی کوشیده است که احساسات و عواطف او جریحه دار نشود. توصیه اسلامی این است که والدین دختر را بیشتر از پسر مسرور کنند. به وی شفقت و رقت و مدارای بیشتری داشته باشند. حتی سفارش شده است که در خرید وسایل و تقسیم آن بین فرزندان، دختران را بیشتر مورد نظر داشته و نخست هدیه را به او بدهند.