روش و رفتار امام زمان (ع) در دوران غیبت

حضرت مهدی (ع) شوونی دارد؛ شأن هدایت و رهبری، حفظ  مسلمین و شعیان، ایجاد زمینه و تهیه یاور برای انقلاب جهانی خود و... آن حضرت به تمامی شوون و وظایف خود به بهترین وجه اقدام می کند، و جز آنچه با «غیبت» ناسازگار باشد، تماما مورد عنایت آن حضرت می باشد. هم چنان که در روایتی نیز آمده است: «الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبها عن الابصار السحاب»، بهره بردن از من در عصر غیبتم، مانند بهره بردن از آفتاب است هنگامی که زیر ابرها باشد.

اصولا آن حضرت را غایب نامیده اند چون «ظاهر» نیست، نه آن که «حاضر» نیست. غیبت به معنای «حاضر نبودن»، تهمت ناروایی است که به آن حضرت زده اند، و آنان که بر این پندارند، فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمی دانند. آمدن آن حضرت به معنای «ظهور» است، نه «حضور» و شیفتگان آن حضرت، ظهورش را از خدا می طلبند نه حضورش را. همین است که وقتی ظاهر می شود همه انگشت حیرت به دندان می گزند و با تعجب می گویند که او را پیش از این هم دیده اند. برای به دست آوردن «سیرت» آن حضرت در دوران غیبت می توان از برخی روایات، دعاها، زیارت نامه ها، توقیعات و نامه های آن حضرت به بعضی از شیعیان و یا نقل قول های متواتر از افراد کاملا مورد وثوق  که به شرف حضور نائل آمده اند، استفاده برد. آنچه بیش از همه در میان ادعیه، توقیعات و... به چشم می خورد، عنایت خاص آن حضرت به وضعیت شیعیان و گرفتاری های آنان در «عصر غیبت» است. به برخی از نکاتی که در این متون آمده اشاره می شود:

1- آگاهی از وضعیت و احوال شیعیان

در توقیعی که برای «شیخ مفید» صادر شده، آمده است: «فانا نحیط علما بأنبائکم ولایعزب عنا من اخبارکم»، ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع  شما برما پوشیده و مخفی نمی ماند.

2- حفظ و نجات شیعیان از گرفتاری ها و شر دشمنان

نیز در همان توقیع این گونه آمده است: «انا غیر مهملین لمراعاتکم و لاناسین لذکرکم، و کولاذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الاعداء»، ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود، دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد، و دشمنان، شما را ریشه کن می نمودند. از جمله این موارد، نجات مردم «بحرین» از دست نوکران و دست نشاندگان استعمار است، آنگاه که نخست وزیر این کشور حیله و نقشه ای ریخت تا با شیعیان همچون کفار حربی از اهل کتاب رفتار شود، یا «جزیه» پرداخته و ذلت پرداخت آن را تحمل کنند، و یا مردانشان کشته و زنان و کودکانشان به اسارت گرفته شوند که آن حضرت در خنثی ساختن این توطئه نقش بزرگی داشت.

3- حضور در میان مردم

«.....ان یکون صاحبکم المظلوم ، المجحود حقه، صاحب هذا الامر یتردد بینهم و یمشی فی اسواقهم و یطافرشهم و لایعرفونه حتی یأذن الله ان یعرفهم نفسه..»، صاحب این امر.... در میان آنها راه می رود، در بازارهایشان رفت و آمد می کند، روی فرش هایشان گام برمی دارد، ولی او را نمی شناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به آنان معرفی کند. در روایتی دیگر از امام امیر المومنین علیه السلام نیز چنین آمده است: «فورب علی ان حجتها علیها قائمه، ماشیه فی طرقاتها، داخله فی دورها و قصورها، جواله فی شرق الارض و غربها، تسمع الکلام  و تسلم علی الجماعه، تری..»، سوگند به خدای علی، حجت خدا، در میان آنان هست، در کوچه و بازار آنها گام بر می دارد و بر خانه های آنان وارد می شود و در شرق و غرب جهان به سیاحت می پردازد و گفتار مردمان را می شنود و بر اجتماعات آنان وارد شده، سلام می دهد. او مردمان را می بیند... در دعای ندبه نیز چنین می خوانیم: «بنفسی انت من مغیب لم یخل منا، بنفسی انت من نازح ما نزح عنا»، جانم فدایت تو آن غاییی هستی که از میان ما بیرون نیستی، جانم فدایت! تو آن دور شده از وطنی هستی که از ما دور نیستی.

4- حضور همیشگی در مراسم حج

«یحضر الموسم کل سنه فیری الناس فیعرفهم و یرونه ولا یعرفونه»، آن حضرت هرسال در موسوم حج حضور می یابد، همگان را می بیند و می شناسد، اما دیگران او را می بینند ولی نمی شناسند.

5. 6 - و....
دستگیری درماندگان، راهیابی گمشدگان، شفای بیماران لاعلاج، خیرخواهی و دعا برای مومنان، شرکت در تشییع برخی از آنان، حل بعضی از مشکلات علمی علما، خبردادن از پاره ای رویدادهای مهم، دستگیری باطنی افراد و.... از جمله کارهای آن حضرت در این دوران است، چه او را بشناسند و چه نشناسند و چه مستقیما توسط خود آن حضرت صورت گیرد و یا توسط برخی یاران و خواص آن حضرت.


منابع :

  1. پورسید آقایی، جباری، عاشوری و حکیم- تاریخ عصر غیبت– از صفحه 423 تا 426

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/401859