آثار و اندیشه های ابوعبدالله نسفی، یکی از اندیشوران فرقه اسماعیلیه

ابوعبدالله نسفی، او که نام کاملش ابوعبدالله محمد بن احمد نخشبی ( نسفی) بر فرعی است از شاگردان برجسته حسین بن علی مروزی و از مردمان بخره از روستاهای اطراف نخشب بوده است. وی از رهبران نهضت فکری اسماعیلی در شرق بود که به ترتیب پس از ابوعبدالله خادم، ابوسعید عرانی و حسین بن علی مروزی داعی بزرگ اسماعیلیان شرق شدو رهبری فکری این گروه را در خراسان و فرارود در اختیار گرفت. او که اساسا از مردمان نخشب یا نسف بود مدتی به بخارا سفر کرد و سپس به نخشب برگشت. او در سفر بعدی خویش توانست امیر نصر سامانی را به کیش اسماعیلی در آورد. همین امر در جای خود سبب ناخرسندی سنیان شد و از همین رو امرای لشکر سامانی او را از حکمرانی خلع کردند و امیر نوح اول را جانشین او کردند. زمانی پس از بر کرسی نشستن نوح ( سال331ق./934م.) و در حالی که اسماعیلیان فرارود مورد تعقیب و آزار قرار گرفته بودند، نسفی و یارانش نیز در همان سال و به روایتی دیگر سال بعد، به قتل رسیدند. سنگینی این رخداد و ماجراهای پیشین و پسین بر اوضاع اسماعیلیان شرق آن اندازه که آن را «المحنه العظمی» نام نهادند. نسفی که از او به عنوان سرآمد فیلسوفان دوره اسماعیلی قدیم یاد می شود آثاری دربردارنده اندیشه های اسماعیلیان فراهم نهاده که عبارتند از: المحصول، عنوان الدین، الدعوة الناجیه (المنجیه)، اصول الشرع که کتابی فقهی استف عنوان الدین و کتاب المصابیح. از این میان مهمترین کتاب او همان المحصول است که ظاهرا اندکی پیش از استقرار خلافت فاطمی یا در سالهای آغازین آن تألیف شده و مشتمل بر دو بخش بوده است: بخش نخست آن به مباحث فلسفی درباره مابعد الطبیعه پرداخته و نوعی نظام مابعد الطبیعی نوافلاطونی را ترسیم می کرده و از رهگذر همین مباحث اندیشه های نوافلاطونی به فلسفه اسماعیلیان راه یافته است. بخش دوم این کتاب هم درباره ادوار هفتگانه در تاریخ بشر بوده است. هرچند این کتاب بسان دیگر کتابهای نسفی برجای نمانده، اما ظاهرا در روزگار خود و زمانی پس از آن مورد توجه دیگر اسماعیلیان و اندیشمندان مذهب قرار گرفته است، چونانکه ابوحاتم رازی کتابی در انتقاد از آن بویژه رویکرد اباحیگری آن با نام الاصلاح نوشت و در برابر، ابویعقوب سجستانی کتاب النصره را به دفاع از المحصول استاد خود نوشت. کتاب الریاض کرمانی هم که بخشی از المحصول را برای ما نقل کرده و به ما رسانده، خود ناظر به نزاع الاصلاح و النصره است و البته می کوشد از دیدگاههای ابوحاتم که بعدها در جناح موافقان دولت فاطمی قرار گرفته، حمایت کند. نسفی که در کنار ابوحاتم رازی و ابویعقوب سجستانی در شمار نمایندگان مکتب ایرانی یا مکتب اسماعیلی مخالف بود از کسانی است که دست کم در آغاز با ظهور امامت فاطمی مخالفت می ورزیدند و همچنان از امامت محمد بن اسماعیل و ختم امامت به او دفاع می کردند. او در کتاب المحصول خود که نخستین اثر فلسفی اسماعیلیان است برای بار دیگر از امامت محمد بن اسماعیل و از اینکه او به نام مهدی ظهور خواهد کرد، دفاع کرده و همین اثر توانسته است در وحدت بخشیدن به اسماعیلیان شرق که به امامت فاطمی روی خوشی نشان نمی دادند و خود نیز فاقد دستگاه رهبری مرکزی ای بودند اثر بسزایی داشته باشد. اهمیت نسفی افزون بر این نکته در این است که اندیشه های نوافلاطونی را به نظام تفکر اسماعیلی درآورد. این اهمیت آن اندازه است که از دیدگاه ساموئل استرن احتمالا وی موسس فلسفه اسماعیلی بوده است. دفتری در توضیح این مسأله می نویسد: «او قدیمترین متفکر اسماعیلی است که فلسفه نوافلاطونی یا به عبارتی دقیقتر نوعی فلسفه جدید الولاده نوافلاطونی اسلامی را وارد اندیشه اسماعیلی کرد. عقاید مابعد الطبیعی و جهانشناختی النسفی که ریشه های نوافلاطونی داشت شالوده نظامهایی را که ابوحاتم رازی و مهمتر از او السجستانی به وجود آوردند گذاشت. جهانشناسی جدید نوافلاطونی اسماعیلی که بعضی ازجزئیات آن بحث و منازعه در میان سه مولف مکتب ایرانی برانگیخت، عقیده  شایع جماعات اسماعیلی شرقی در طول قرن چهارم/ دهم و قرن پنجم/ یازدهم گردید. بعدها پایگاه مرکزی دعوت فاطمی در طی خلافت المعز آن را پذیرفت و جایگزین جهانشناسی اولیه اسماعیلیه کرد.»

آنگونه که از این تحلیل نیز پیداست نکته دیگر هم در اهمیت و جایگاه نسفی آن است که شیوه وی سنگ بنای تحقیقات و تأملات بعدی در فلسفه اسماعیلیان شد و از آن جمله یکی از کسانی که به طور مشخص روش او را پی گرفت و از اندیشه های او حمایت کرد شاگرد برجسته نسفی، یعنی سجستانی بود.


منابع :

  1. دکتر حسین صابری- کتاب تاریخ فرق اسلامی – از صفحه 162تا 164

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/402112