نظرکاترین، دانشمند آلمانی درباره حقوق

کاترین بعد از تحقیق از مقصد و مفهوم حقوق در مبادی و منابع آن، به تحقیقات پرداخته و توضیح می دهد: این مطلب به موضوع حقوق برون ذاتی (عینی) مربوط است، زیرا حقوق درون ذاتی از آن پدید آمده و مبنای حقوق را باید از عقاید علمی مکتب حقوق طبیعی- خصوصا از حقوق طبیعی به معنای برون ذاتی- جستجو نمود. از این جهت، حقوق طبیعی بر حسب ذات طبیعت، عبارت از مقداری قواعد اجباری برای همة انسانیت خواهد بود، بی آن که قواعد و اصول  تحققی، خواه از طرف خداوند و خواه از طرف انسان ها، در آن مداخله نماید. این حقوق، قواعدی راجع به زندگانی اجتماعی افراد انسانی مقرر داشته که طبق آن: باید رد نمود به هرکس آن چه را که به او تعلق دارد؛ دیگر آن که تو نباید در خصوص کسی مرتکب تقصیر بشوی. نتایج منطقی این دو دستور، بی آن که به اشراقی از مافوق الطبیعه و یا احکام تحققی احتیاج افتد، معلوم و مشخص است، مانند این که:  تو نباید کسی را به قتل برسانی، تو نباید دزدی نمایی، تو نباید شهادت دروغ بدهی، همچنین تو باید وام خود را بپردازی، تو باید امانت را بازگردانی، تو باید به عهد خود وفا نمایی، تو باید از حکومت قانون اطاعت بورزی.

بنابراین، حقوق طبیعی به معنای برون ذاتی، نه تنها حقوق ذهنی و غایی نیست، بلکه حقوقی است واقعی که وجود خارجی دارد. این حقوقی است طبیعی و کلی و جهانی، و در تمام کشور و در تمام ازمنه ارزش واقعی دارد، بی آنکه اراده عالیتری در آن دخالت نماید. حقوق طبیعی تنها برای این نیست که نقیصه های قانون را رفع کند، بلکه زمینه ای است که بر روی آن، سازمان حقوقی بنا گذاشته شود و توسعه یابد.

بنابراین، حقوق طبیعی بنیاد ضروری برای حقوق تحقیقی است که بدون آن هیچگونه سازمان مرتب و یا تأمین قضایی که حکومت برای نگاهداری آن وسیله لازمی است، وجود نخواهد داشت و بدون حقوق طبیعی، هیچ برای سنجش عدالت در قوانین انسانی و نظام اجتماعی امکان پذیر نخواهد بود. و بدون آن، نه حقوق میان ملت ها و نه معنی و مفهومی از این همه مباحث برای شناختن حقوق انسانی متصور خواهد بود. به هر جهت، حقوق طبیعی برای نگاهداری نظم وترتیب در زندگی و ترقی و توسعه اجتماعات انسانی ضروری می باشد.


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- حقوق جهانی بشر – صفحه 39

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/402324