اثبات قیامت از نظر حکمت خلقت

اندکی تفکر در نظام خلقت موجودات جهان ما را به این اصل مسلم معترف می سازد که آفرینش هر موجودی به منظور نیل به هدف و غایتی است که آفریدگار حکیم، آن را با حسابی دقیق در نظر گرفته و آن موجود را برای رسیدن به آن غایت تجهیز نموده است. آفتاب با طلوع و غروب منظمش گواهی می دهید که خودش مقصود و هدف نیست، بلکه آلت موقتی است که به منظور نورافکنی و حرارت بخشی آفریده شده است و پس از انقضاء مدت کارش سرد و بی نور خواهد شد. این کره خاکی که ما روی آن زندگی می کنیم و از دامن آن میوه های لطیف و شیرین می خوریم و آب های صاف و خوشگوار می نوشیم، پیداست که آسایشگاهی است موقت و موجل و گذرا برای عائله ی آدمیان که سرانجام به ویرانی می گراید، و محتویاتش شادابی و طراوت خود را از دست داده و همچون ذرات پراکنده ی در هوا ازهم می پاشد و نابود می گردد و همچنین دست و پا و چشم و گوش و زبان و جمیع جهازات داخل و خارج وجود انسان و بالاخره مجموعه ی مخلقات جهان با کمال وضوح، همه شاهد گویایی هستند بر اینکه خود، دارای اصالت در خلقت نمی باشند و مقصود اصیل از آفرینش نیستند. بلکه همه جنبه ی آلیت و مقدمیت دارند و طبعا در مسیر هدف و مقصدی به جریان افتاده و رو به غایت و ذی المقدمه ای در حرکت می باشند و این همان اصل «حکمت» و قانون «اتقان صنع» است که کاشف از وجود مدبری علیم و حکیم می باشد که کارگاه عظیم خلقت را منزه از هر گونه عبث کاری و بیهوده سازی نشان داده و خالق حکیم را اجل و اکرم (بالاتر و برتر) از این معرفی می کند که اینچنین دستگاه مجهز به جهازات شگفت انگیز  آسمان ها و زمین را با تمام محتویات فوق العاده معجب و محیرش، لغو و بی هدف آفریده باشد و آخرالامر این همه سازمان های عظیم را درهم بریزد و تبدیل به عدم سازد. درست مانند کودکان بی عقل و تمیزی که برای سرگرمی و بازی، دور هم جمع  می شوند و خاک و گل روی می چینند و به گمان خود خانه می سازند و پس از پایان مدت بازی، همه را بر هم می زنند و تمام ساخته های خود را ویران می کنند و می روند! تعالی الله و حاشا که خدای حکیم اینچنین کار کند، دائم و لایزال بسازد و ویران نماید، انسان بیافریند و سپس بمیراند و باز از سر بگیرد. پیوسته کارش همین ساختن و ویران نمودن، زنده کردن و میراندن باشد بی آنکه هدف و مقصد عاقلانه ای مناسب با این اساس عظیم و پی ریزی متین در نظر گرفته باشد. «سبحان الله عما یصفون» و حال آنکه ذات اقدسش خود در کتاب کریمش می فرماید: «و ما حلقنا السماوات والارض وما بینهما الاعبین* ما خلقنا هما الا بالحق ولکن اکثرهم لا یعلمون» (دخان/39-38«آسمان ها و زمین را و آنچه را که ما بین آنهاست، به بازی نیافریده ایم، بلکه اساس خلقت عالم حق است ]ملازم با ثبات و بقاء است و هدف و غایت مستقر و باقی در کار است[ ولکن اکثر آنان نمی دانند».

آری، این کاروان معظم خلقت که با این طنطنه و طمطراق و جوشان و خروشان به حرکت افتاده و بی هرگونه وقفه ای با تجهیزات عجیب حیرت زا، پیش می رود و بر سر راه  خود حوادثی عظیم به وجود می آورد و غلغله ها برپا می سازد، حتما و قطعا هدفی بسیار عالی و درخشان دارد و رو به مقصدی بی نهایت وسیع و دامنه دار می رود که آنجا باید بار خود را فرو نهد و زندگی و حیات اصلی خود را آغاز نماید. چنانکه خالق  حکیم می فرماید: «افحسبتم انما خلقنا عبثا و انکم الینا لا ترجعون» (مومنون/115)، «آیا گمان کرده اید که شما را لغو و عبث آفریده ایم و شما به سوی ما بازگشت داده نمی شوید؟» نه، به حقیقت قسم که چنین نیست. ما را در این عالم سراسر حکمت، لغو و عبت نیافریده اند و در ابن باغستان وجود، درخت هستی ما را بیهود و بی هدف نگاشته اند.

«یاایها الانسان ماغرک بربک الکریم*الذی خلقک فسواک فعددلک * فی ای صوره ما شاء رکبک»‌ (انفظار/8-6 «ای انسان! چه باعث شده که نسبت به پروردگار کریمت که تو را در خلقی تام و معتدل آفریده و صورت و اندامی حکیمانه و موزون به تو عنایت کرده است، مغرور گشته ای؟»
«کلا بل تکذبون بالدین» (انفظار /9«نه چنین است ]اغترار به کرم در کار نیست[ بلکه اساس کار و علت انحراف شما تکذیب روز جزا و انکار قیامت کبری است». ولی مطمئن باش ای انسان که روز «لقاء خدا» خواهد رسید.

«یاایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملا قیه» (انشقاق/6ای انسان، تو به طور مسلم با رنج و کوشش دائم به سوی پروردگارت در تکاپو هستی و سرانجام به دیدار او خواهی رسید ]ثواب و عقاب او را خواهی دید.

پس مشاهده ی قانون «حکمت» در سراسر عالم که هر موجودی برای نیل به «غایت» مطلوبی به وجود آمده است، دلیلی است روشن بر اینکه مجموعه ی عالم، برای هدف و غایت مقصود، صورت هستی به خود گرفته که بعد از انفقاء مدت عمر طبیعی، سر از جهانی بی نهایت وسیع و درخشان و بی پایان  برمی آورد و هر انسانی به میزان سرمایه های  روحی که از این عالم برده است، به حیات خود در آن جهان ادامه می دهد و درغیر این صورت، یعنی اگر مرگ، پایان زندگی انسان باشد، بی شک دستگاه خلقت، دستگاهی لغو و بیهوده و بی هدف خواهد بود و این، خلاف حکمت پروردگار حکیم است.


منابع :

  1. سیدمحمد ضیاء آبادی – تفسیر سوره قیامت – از صفحه 60 تا 62

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/402582