تفسیر آیاتی از سوره هود در بیان مدت زمان ساخت کشتی نوح(ع) و معرفی سرنشینان آن

خداوند متعال در آیه 40 سوره مبارکه هود می فرماید: «حتی اذاجاء أمرنا وفارالتتور قلنا احمل فیها من کل زوجین اثنین وأهلک إلا من سبق علیه القول ومن ء امن وماء من معه الا قلیل»، «]نافرمانی قوم نوح علیه السلام همچنان ادامه داشت[ تا فرمان ما صادر شد و تنور فوران نمود. ]به نوح علیه السلام [ گفتیم از هر نوعی از حیوانات یک جفت] نر و ماده[ در کشتی حمل کن، همچنین خاندانت را جز آنان که قبلا وعده ی هلاکشان داده شده است و همچنین مومنان را. اما جز عده ی کمی به او ایمان نیاوردند».

سبب طولانی شدن ساخت کشتی حضرت نوح علیه السلام

وقتی بنا شد طوفان فراگیر بیاید و طاغیان نابود شوند و مومنان بمانند، به جناب نوح علیه السلام دستور داده شد کشتی بساز که اهل ایمان از آسیب طوفان در امان باشند. مدت ساختن کشتی هم طولانی شد و این طول مدت مختلف نقل شده است. بعضی هشتاد سال و بعضی دویست سال نوشته اند. و البته این نه برای این بود که نمی شد در زمان کوتاهی ساخته شود و یا احتیاج به نقل و انتقال مواد و مصالحی از جاهای دور بود تا یک کشتی بسیار مجهز با تشکیلات عظیم به وجود آید زیرا آنگونه که قرآن نشان می دهد آن کشتی متشکل از چند قطعه تخته و چوب و چند عدد میخ بوده است که در سوره ی قمر می فرماید: «و حملناه علی ذات الواح ودسر» (قمر/13) «ما نوح ]و همراهانش[ را سوار بر مرکبی کردیم که دارای چند قطعه چوب و چند عدد میخ بود». تشکیلات و جهازاتی نداشت و دیگر اینکه قادر است در یک لحظه هر نوع کشتی که می خواهد ایجاد کند: «انما امره اذا اراد شیئا أن یقول له کن فیکون» (یس/82«همانا فرمان او جز این نیست که هرگاه چیزی را اراده کند، به او می گوید: موجود شو، آن نیز فورا موجود می شود». پس احتمالا طول زمان به منظور تنبه دادن مردم کافر بوده است که شاید در این ایام مهلت، به خود بیایند و تکانی بخورند و لااقل اتمام حجتی در نهایت درجه اش شده باشد. چون کشتی در مرثی و منظر مردم ساخته می شد و هر روز در گذرگاه خود می آمدند و می دیدند جناب نوح علیه السلام و همراهانش دارند تخته و چوب می آورند و میخ می کوبند و در میان بیابان کشتی می سازند؛ حداقل اندکی بیندیشند، آخر این آدم، دیوانه که نیست! سالهاست در میان بیابان خشک این همه به خود رنج می دهد و کشتی می سازد و می گوید: طوفان خواهد آمد! شاید این طور باشد!! احتمال هم نمی دادند که به فکر بیفتند و چاره ای بیندیشند! و به هرحال کشتی ساخته شد و آماده برای افتادن روی آب. اما کو آب و کو دریا و کو طوفان؟!

شروع بارش باران و جوشش آب از زمین

«حتی اذاجاء أمرنا وفارالتتور»، سرسختی و لجاجت کافران در مقابل نوح علیه السلام همچنان ادامه داشت تا این که فرمان ما صادر شد. «فارالتتور» تنور فوران کرد و آب از آن بالا زد. کلمه ی تنور لفظ مشترک میان فارسی و عربی است. یعنی همان جاییکه در آن آتش می افروزند و نان می پزند. در فارسی تنور گفته می شود (بی تشدید) و در عربی تنور گفته می شود (با تشدید). برای اولین بار آب از تنور جوید. تنور آتش کجا و چشمه ی جوشان آب کجا؟! این خود آیت و نشانه ی قهر و خشم خدا بود اما کوردلان نفهمیدند و تنبهی نیافتند! حال کلمه ی «التنور» به اصطلاح اهل ادب الف و لامش احتمالا الف و لام عهد است و اشاره به تنور مشخصی دارد که معهود بین خدا و نوح علیه السلام بوده و فوران آب از آن، علامت آغاز طوفان بوده است که نوح علیه السلام و همراهانش مشغول سوار شدن بر کشتی شوند! احتمال این نیز هست که الف و لام جنس باشد یعنی از همه ی تنورها آب جوشید. به هر حال اعلام آمادگی برای جناب نوح علیه السلام و مومنان بود که خود را از آسیب طوفان بر حذر دارند.

سرنشینان کشتی حضرت نوح علیه السلام

در این موقع: «قلنا احمل فیها من کل زوجین اثنین»، به نوح دستور دادیم که سرنشین ها را مشخص کن. چند گروه را اسم می برد که باید در کشتی جا داده شوند. گروه اول: «من کل زوجین اثنین»، از هر نوعی از انواع حیوانات، یک جفت نر و ماده، از حیوانات اهلی، از حیوانات وحشی، از پرندگان،از خزندگان و.... برای اینکه پس از طوفان نسل حیوانات در روی زمین باقی بماند آن هم از هر جفت نر و ماده، «اثنین» دو تا و نه بیشتر که مثلا ده جفت و صد جفت و هزار جفت از هر نوعی از حیوانات در کشتی جا بدهی، خیر «من کل  زوجین اثنین»، «از هر حیوانی دو زوج نر و ماده»، پس کلمه ی «زوجین» کافی نبود که تعداد جفت ها را نشان بدهد زیرا در ده جفت و صد جفت هم «زوجین» یعنی نر و ماده وجود دارد. کلمه ی «اثنین» که آمد تعداد را مشخص کرد که از هر نر و ماده ای دو تا بیشتر نباشد، یک نر و یک ماده، و توجه به این داریم که به هریک از نر و ماده، زوج گفته می شود. حال آیا از نبات هم داخل کشتی برده اند یا نه؟ فخر رازی که از مفسران سنی است می گوید: ظاهر آیه نشان نمی دهد ولی از روی اعتبارات عادی می شود گفت از نباتات نیز داخل کشتی برده اند؛ چون هدف، تأمین نیازمندی های سرنشینان پس از پیاده شدن از کشتی بوده است و بدیهی است که انسان ها در زندگی، علاوه بر حیوانات، احتیاج به نبات نیز دارند. نقل شده کشتی سه طبقه داشت: طبقه ی پایین جای حیوانات وحشی و درندگان، طبقه ی وسط جای حیوانات اهلی و چهارپایان و طبقه بالا جای انسان ها و در هر طبقه ای نیازمندی های ساکنانش تأمین شده بود. گروه دوم از سرنشینان را معین کرده و فرموده است: «وأهلک إلا من سبق علیه القول»، «افراد خاندانت را هم ]که قطعا طی صدها سال جمعیت زیادی شده اند[ به کشتی داخل کن به استثناء کسانی که قبلا وعده ی هلاکتشان داده شده است». منظور همسر و پسر نوح است که در آیات بعدی اشاره به آن می شود و به راستی این چه بدبختی است که همسر یک پیامبر بزرگوار خدا که از همه کس به او نزدیک تر هستند؛ محکوم به عذاب و محشور با کفار گردند! این زن بدبخت در سوره ی تحریم ضرب المثل برای کافران معرفی شده است که می فرماید: «ضرب الله مثلا للذین کفروا امرات نوح» (تحریم/10)، خدا برای کافران مثل زده به همسر نوح که چگونه بر اثر انحرف از صراط مستقیم حق، جهنمی شد و همسر بودنش برای پیامبر بزرگواری همچون نوح علیه السلام هیچگونه نفعی به حال او نبخشید و به قول معروف زمان ما (که ظاهر فریبنده ای دارد) روابط تأثیری در ضوابط ندارد. گروه سوم از سرنشینان کشتی به این عنوان معرفی شدند: «ومن ء امن»، «کسانی که ایمان آورده اند» آنگاه می فرماید: «وما امن وماء من معه الا قلیل» ]نوح علیه السلام[ ایمان نیاوردند جز افراد کمی»!!

تعداد افراد مومن به حضرت نوح علیه السلام

در روایات تعداد آن افراد مومن، مختلف نشان داده است، حداقل شش نفر و حداکثر هشتاد نفر، در طول این مدت قریب به هزار سال به آن پیامبر بزرگوار ایمان آورده اند! بعض مفسران نهصد و پنجاه سال را تقسیم بر هشتاد کرده و گفته اند: برای ارشاد هدایت هریک نفر به طور متوسط ده یا دوازده سال زحمت کشیده و خون دل خوررده است و به راستی که سلام و درود خدا بر آن روح پرحوصله و استوار همچنان که خدا فرموده است: «سلام علی نوح فی العالمین»، «سلام بر نوح در جهانیان»، ولی این افراد کم که ایمان آورده اند در نزد خدا بسیار بزرگند که خدا مومن بودن آنها را تصدیق کرده و یک جا فرموده است: «و اوحی الی نوح انه لن یومن من قومک الا من قد آمن»، با جمله ی «قد آمن» تحقق ایمانشان را نشان داده است. در این آیه هم می فرماید:«و ما آمن معه الا قلیل»؛ با کلمه ی (معه) ایمان آن افراد قلیل را همدوش با ایمان جناب نوح علیه السلام ارائه فرموده است و همین شرف برای آنها بس.


منابع :

  1. سیدمحمد ضیاء آبادی – تفسیر سوره هود – از صفحه 213 تا 214 و صفحه 217 تا 221

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/402649