امداد غیبی در جنگ بدر
فارسی 3691 نمایش |یکی از امدادهای غیبی خداوند در روز بدر این بود که در نخستین برخورد و رویارویی، افراد مشرک را کمتر از آنچه بودن، نشان مسلمانان داد، نه تنها آنان را کمتر نشان داد، حتی تعداد مسلمانان را نیز کمتر از آنچه بودند، به دشمن نشان داد، تا انجا که ابوجهل گفت: «إنما اصحاب محمد اکله جزور؛ یاران محمد به اندازه ی یک خوراک شترند.»
نکته ی هر دو تقلیل روشن است: کافران را کمتر نشان داد، تا در مسلمانان ایجاد رعب و وحشت نکند، مسلمانان را برای مشرکان کمتر نشان داد تا جنگ با آنان را جدی نگیرند، و بر آمادگی خود نیفزایند، و از اقدام به نبردی که سرانجام آن شکست آنها بود منصرف نشوند، «و إذ یریکموهم إذ التقیتم فى أعینکم قلیلا و یقللکم فى أعینهم لیقضى الله أمرا کان مفعولا و إلى الله ترجع الأمور؛ و در آن هنگام (که در میدان نبرد،) با هم روبرو شدید، آنها را به چشم شما کم نشان مى داد و شما را (نیز) به چشم آنها کم مى نمود تا خداوند، کارى را که مى بایست انجام گیرد، صورت بخشد (شما نترسید و اقدام به جنگ کنید، آنها هم وحشت نکنند و حاضر به جنگ شوند، و سرانجام شکست بخورند!) و همه کارها به خداوند باز مى گردد.» (انفال/ 44)
در این آیه خداى سبحان به رسول خود در عالم رؤیا بشارت به فتح داده، و آن جناب در خواب دید که همانطورى که خداوند در بیدارى وعده داده بود بر یکى از دو طائفه، قافله و یا لشکر قریش پیروز خواهد شد، و خداوند در آن خواب لشکر قریش را اندک و غیر قابل اعتناء به آن حضرت وانمود کرده و رسول خدا (ص) هم آنچه را که در خواب دیده بود براى مؤمنین بازگو کرد و به آنان وعده صریح و بشارت داده بود و به همین جهت همه آماده جنگ با ایشان شدند، به دلیل اینکه فرمود: معناى این آیه روشن است، و میان آن و آیه ی «قد کان لکم آیة فی فئتین التقتا فئة تقاتل فی سبیل الله و أخرى کافرة یرونهم مثلیهم رأی العین و الله یؤید بنصره من یشاء؛ قطعا در [داستان] دو گروهى که با هم رو در رو شدند براى شما درس عبرتى بود گروهى در راه خدا مى جنگید و دیگرى کافر بود که مؤمنان را به چشم سر دو برابر خود مى دید و خدا هر که را خواهد به نصرت خویش یارى مى دهد. یقینا در این امر اهل بصیرت را عبرتى است.» (آل عمران/ 13)
بنابر اینکه اشاره باشد به واقعه بدر هیچ منافاتى وجود ندارد. براى اینکه اندک نشان دادنى که در آیه مورد بحث است مقید شده به جمله «إذ التقیتم» و با همین قید تنافى برداشته شده، گویا خداى سبحان مؤمنین را در اولین برخورد به نظر مشرکین اندک نشان داده، تا مغرور شده و ایشان را غیر قابل اعتناء تلقى کنند و همین معنا ایشان را بر پیاده شدن و جنگیدن دلیر کند، ولى وقتى دست به کار جنگ شده و در هم آمیختند خداوند همان مؤمنین را که تا آن موقع به نظرشان اندک مى آمد در نظرهایشان بسیار و دو برابر وانمود، و همین معنا باعث شد که عزیمت هایشان سست گشته و دل از دست داده و در نتیجه شکست خوردند.
پس آیه مورد بحث ناظر به اول داستان است، و آیه آل عمران ناظر به بعد از انتقال و اختلاط «و یقللکم فی اعینکم؛ آنگاه که شماها را در نخستین برخورد در دیدگان آنها کم نشان می داد.» چرا «لیقضی الله أمرا کان مفعولا» برای این بود که مشیت الهی بر این تعلق گرفته بود که این نبرد تحقق پذیرد، کافران منکوب شوند، و راه طبیعی تحقق آن، این بود که تعداد افراد طرفین برای هم پوشیده شوند، و در غیر این صورت یک یا هر دو طرف، از نبرد منصرف شده و قضاء الهی تحقق نمی پذیرفت.
منـابـع
جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 6 صفحه 348
سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 9 صفحه 124
جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 6 صفحه 348
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها