خطابه رسول الله برای لشگر اسلام در جنگ بدر
فارسی 5454 نمایش |رسول خدا (ص) در روز بدر لشکر خود را بیاراست و سپس براى مسلمانان خطبه اى خواند و بعد از حمد و ثناى پروردگار فرمود: «اما بعد، پس اینک من شما را به چیزى دعوت و تحریص مى کنم که خداوند بر آن تحریصتان کرده است، و از چیزهایى نهیتان مى کنم که خداوند از آن نهى فرموده، شان خداوند عظیم است، همیشه به حق امر مى کند، و صدق را دوست مى دارد، و اهل خیر را به خاطر همان نیکى هایشان به اختلاف مراتب نیکیشان جزا مى دهد، به خیر یاد مى شوند، و به همان از یکدیگر برترى پیدا مى کنند، و شما اى مردم در منزلى از منزل ها (و مرحله اى از مراحل) حق قرار گرفته اید، خداوند از احدى از شما قبول نمى کند مگر آن عملى را که صرفا براى خاطر او انجام شده باشد، صبر در مواقف دشوار و خطرناک از وسائلى است که خداوند آدمى را با آن وسائل گشایش داده و از اندوه نجات مى دهد، و صبر در این موقف شما را به نجات اخروى مى رساند، در میان شما است پیغمبر خدا، شما را زنهار مى دهد، امر مى کند، پس در چنین روزى شرم کنید از اینکه خداوند به گناه و یا نقطه ضعفى از شما خبردار شود، و به کیفر آن شما را مورد خشم شدید خود قرار دهد، زیرا او مى فرماید: «لمقت الله أکبر من مقتکم أنفسکم؛ خشم خدا بزرگتر از خشمى است که شما به یکدیگر مى گیرید.» (غافر/ 10)
پس امورى را که او در کتاب خود به آنها امر فرموده در نظر بگیرید (تا همه را به کار ببندید) دلائل روشنش را از یاد نبرید، مخصوصا این آیت را که شما را بعد از ذلت به عزت رسانید، پس در برابرش اظهار مسکنت کنید تا از شما راضى شود، و در این مواطن، خداى خود را امتحان کنید، و آن شرطى را که کرده رعایت کنید ببینید رحمت و مغفرتى که در برابر آن شرط به شما وعده داده آیا عملى مى کند یا نه (و مطمئن بدانید که اگر به شرطش وفا کنید او نیز به وعده اش وفا مى کند) چون وعده او حق و قول او صدق است، هم چنان که عقابش هم شدید است.
مردم! جز این نیست که قوام من و شما به خداى حى قیوم است، و اینک ما به سوى او پناه برده و به او تکیه مى کنیم، و از او مى خواهیم که ما را از آلودگى حفظ کند، و بر او توکل جسته بازگشت ما به سوى او است، و خداوند مرا و مسلمین را بیامرزد.»
سخنی با کشته شدگان
در امالى به سند خود از ابن عباس روایت کرده که گفت رسول خدا (ص) بعد از خاتمه جنگ بدر بر سر کشته هاى کفار رفت و به ایشان فرمود: «خداوند به شما جمعیت جزاى شر مى دهد، شما مرا تکذیب کردید در حالى که راستگو بودم، و خیانتم کردید در حالى که امین بودم.» آن گاه متوجه کشته ابى جهل بن هشام شد، و فرمود: «این مرد در برابر خدا یاغى تر از فرعون بود، چون فرعون وقتى یقین کرد که غرق خواهد شد به وحدانیت خدا اقرار کرد، اما این مرد با اینکه یقین کرد که هم اکنون کشته مى شود مع ذلک متوسل به لات و عزى شد.»
در کتاب مغازى واقدى است که رسول خدا (ص) در روز بدر دستور دادند تا لشکریان چاهى حفر کرده و کشتگان را در آن ریختند الا امیة بن خلف را که چون مرد فربهى بود جسدش همان روز باد کرد و وقتى مى خواستند حرکتش دهند گوشت بدنش جدا مى شد و مى ریخت، رسول خدا (ص) فرمود: «همانجا که هست خاک و سنگ رویش بریزید تا پنهان شود.»
آن گاه بر سر چاه آمد و کشته ها را یک به یک صدا زد و فرمود: «آیا یافتید و دستگیرتان شد که آن وعده اى که پروردگارتان مى داد حق بود؟ من آنچه را که پروردگارم وعده ام داده حق یافتم، چه خویشاوندان بدى بودید براى پیغمبرتان، مرا تکذیب کردید، و بیگانگان تصدیقم کردند، مرا از وطنم بیرون کردید، و بیگانگان منزلم دادند، با من به جنگ برخاستید، بیگانگان یاریم کردند.»
اصحاب عرض کردند: «یا رسول الله با مردگان سخن مى گویى؟»
فرمود: «مسلما بدانید که ایشان فهمیدند که وعده پروردگارشان حق بود.»
در روایت دیگرى دارد که رسول خدا (ص) فرمود: «شما زندگان آنچه را که من گفتم بهتر و روشن تر از این مردگان نشنیدید، چیزى که هست ایشان نمى توانند جواب مرا بدهند.»
منـابـع
سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 9 صفحه 36
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها