ممنوعیت افشای نشانه های نبوت پیامبر اسلام
فارسی 2562 نمایش |گروهی از یهود که دشمنی با حق نداشتند هنگامی که مسلمانان را ملاقات می کردند از آنچه در تورات پیرامون صفات پیامبر اسلام (ص) آمده بود به آنها خبر می دادند و به بازگویی نشانه های نبوت پیامبر (ص) در تورات و غیره پرداخته، و حقانیت او را تصدیق می کردند، بزرگان یهود از این امر آگاه شدند و آنها را از این کار نهی کردند، و گفتند شما صفات محمد (ص) را که در تورات آمده برای آنها بازگو نکنید تا در پیشگاه خدا دلیلی بر ضد شما نداشته باشند.
قرآن این حقیقت را در دو مورد یا بیشتر بازگو می فرماید: «أ فتطمعون أن یؤمنوا لکم و قد کان فریق منهم یسمعون کلام الله ثم یحرفونه من بعد ما عقلوه و هم یعلمون؛ شما چگونه انتظار دارید که این قوم به دستورات آئین شما ایمان بیاورند، با اینکه گروهی از آنان سخنان خدا را می شنیدند و پس از فهم و درک آن را تحریف می کردند، در حالی که علم و اطلاع داشتند.» (بقره/ 75)
بنابراین اگر می بینید آنها تسلیم بیانات زنده قرآن و اعجاز پیامبر اسلام (ص) نمی شوند نگران نباشید، اینها فرزندان همان کسانی هستند که به عنوان برگزیدگان قوم همراه موسی به کوه طور رفتند و سخنان خدا را شنیدند و دستورهای او را درک کردند، و به هنگام بازگشت، آن را تحریف نمودند.
از جمله «و قد کان فریق منهم...» چنین استفاده می شود که همه آنها تحریف گر نبودند بلکه این تنها کار گروهی بوده که شاید اکثریت را تشکیل می دادند. به هر حال در ابتدای ظهور پیامبر اسلام انتظار می رفت که قوم یهود پیش از دیگران با ندای اسلام لبیک گویند چرا که آنها اهل کتاب بودند (به خلاف مشرکان) به علاوه صفات پیامبر اسلام (ص) را نیز در کتابهای خود خوانده بودند ولی قرآن می گوید: با سابقه بدی که آنها دارند انتظار شما مورد ندارد، چرا که گاهی صفات و روحیات انحرافی یک جمعیت، سبب می شود که با تمام نزدیکی به حق از آن دور گردند.
آیه بعد پرده از روی حقیقتی تلخ پیرامون این جمعیت حیله گر و منافق بر می دارد که منظور نظر ماست، می گوید: «و إذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا؛ پاکدلان آنها هنگامی که مؤمنان را ملاقات می کنند اظهار ایمان می نمایند. (و صفات پیامبر را که در کتبشان آمده است خبر می دهند).» (بقره/ 76)
اما در پنهانی و خلوت، جمعی از آنها می گویند: چرا مطالبی را که خداوند در تورات برای شما بیان کرده به مسلمانان می گوئید؛ «و إذا خلا بعضهم إلی بعض قالوا أ تحدثونهم بما فتح الله علیکم؛ وقتى با همديگر خلوت مى كنند مى گويند چرا از آنچه خداوند بر شما گشوده است براى آنان حكايت مى كنيد.» «لیحاجوکم به عند ربکم أ فلا تعقلون؛ تا در قیامت در پیشگاه خدا بر ضد شما به آن استدلال کنند، آیا نمی فهمید.» (بقره/ 76)
این احتمال در تفسیر آیه نیز وجود دارد که آغاز آیه از منافقان یهود سخن می گوید که در حضور مسلمانان دم از ایمان می زدند و در غیاب انکار می کردند و حتی پاکدلان یهود را نیز مورد سرزنش قرار می دادند که چرا اسرار کتب مقدس را در اختیار مسلمانان قرار داده اید؟ به هر حال این تاییدی است بر آنچه در آیه قبل بود که شما از جمعیتی که چنین روحیات بر آنها حاکم است چندان انتظار ایمان نداشته باشید. جمله ی "فتح الله علیکم" ممکن است به معنی حکم و فرمان الهی باشد که در اختیار بنی اسرائیل قرار داشت، و ممکن است اشاره به گشودن درهای اسرار الهی و خبرهای آینده مربوط به شریعت جدید به روی آنان باشد.
قابل توجه اینکه از این آیه به خوبی استفاده می شود که ایمان این گروه منافق درباره خدا آن قدر ضعیف بود که او را همچون انسانهای عادی می پنداشتند و تصور می کردند اگر حقیقتی را از مسلمانان کتمان کنند از خدا نیز مکتوم خواهد ماند! لذا آیه بعد با صراحت می گوید: «أو لایعلمون أن الله یعلم ما یسرون و ما یعلنون؛ آیا اینها نمی دانند که خداوند از اسرار درون و برونشان آگاه است.» (بقره/ 77)
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 1 صفحه 313
جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 6 صفحه 284
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها