محدود بودن شریعت موسی علیه السلام به بنی اسرائیل
فارسی 7502 نمایش |محدودیت شریعت موسی (ع) از دیدگاه قرآن
در تاریخ و روایات اسلامی، دین پیامبر اسلام (ص) قبل از بعثت، دین حنیف كه شریعت حضرت ابراهیم (ع) بود ذكر شده است. در حالی كه بعد از ابراهیم (ع) خداوند پیامبرانی چند كه دو نفر از آنها یعنی حضرت موسی و حضرت عیسی (ع) صاحب كتاب و شریعت بوده اند، فرستاده بود. سؤالی كه در اذهان ایجاد می شود این است كه بر این اساس باید دین مقبول نزد خداوند در زمان پیش از بعثت پیامبر اسلام (ص) آخرین دین الهی یعنی مسیحیت باشد. به عبارت دیگر چگونه دین حنیف، با وجود شریعت های متاخرتر (مسیحیت و یهود) در عصر پیش از ظهور حضرت محمد (ص) مورد قبول خداوند قرار گرفته است؟
فرضیه ای كه برای پاسخ پرسش مذكور داریم این است كه دین حضرت ابراهیم (ع) دینی جهانی بوده [لا اقل نسبت به محدوده عراق، حجاز، فلسطین، شام و مصر] درحالی كه دین یهود و مسیحیت هر دو قومی و مربوط به بنی اسرائیل بوده اند.
اختصاص شریعت حضرت موسی (ع) به بنی اسرائیل در قرآن
1. خداوند متعال در قرآن می فرماید: «و آتینا موسی الكتاب و جعلناه هدی لبنی اسرائیل الا تتخذوا من دونی وكیلا؛ و كتاب آسمانى را به موسى داديم و آن را براى فرزندان اسرائيل رهنمودى گردانيديم كه زنهار غير از من كارسازى مگيريد.» (اسراء/ 2)
2. خداوند متعال می فرماید: «و لقد آتینا موسی الكتاب فلا تكن فی مریة من لقائه و جعلناه هدی لبنی اسرائیل؛ و به راستى [ما] به موسى كتاب داديم پس در لقاى او [با خدا] ترديد مكن و آن [كتاب] را براى فرزندان اسرائيل [مايه] هدايت قرار داديم.» (سجده/ 23) در این آیات كریمه پیامبری حضرت موسی (ع) و نزول كتاب بر او را مطرح كرده و در ادامه آیه آن حضرت را هادی بنی اسرائیل معرفی می كند. از آنجایی كه سخن از جعل (قرار دادن، تعیین كردن) است و لام جر در اینجا نمی تواند بر مالكیت دلالت داشته باشد پس به معنی اختصاص است یعنی اختصاص رسالت حضرت موسی (ع) به بنی اسرائیل.
3. و نیز می فرماید: «یا بنی اسرائیل اذكروا؛ ای بنی اسرائیل به یاد آورید.» (بقره/ 40) «و اذ آتینا موسی الكتاب و الفرقان لعلكم تهتدون؛ آنگاه كه موسى را كتاب و فرقان [جدا كننده حق از باطل] داديم شايد هدايت يابيد.» (بقره/ 53) در این آیه ی كریمه كه طی آن خداوند، نعمت های خویش بر بنی اسرائیل را می شمرد، یكی از نعمت های خود را، رسالت حضرت موسی (ع) ذكر كرده و حكمت این رسالت را هدایت بنی اسرائیل ذكر می كند.
4. همچنین می فرماید: «من اجل ذلك كتبنا علی بنی اسرائیل انه من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فكانما قتل الناس جمیعا؛ از اين روى بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را جز به قصاص قتل يا [به كيفر] فسادى در زمين بكشد چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد.» (مائده/ 32) در آیه، حكم قصاص را كه در تورات آمده است (و در تورات فعلی نیز عین عبارت محفوظ مانده) با عبارت «كتبنا علی بنی اسرائیل» معرفی كرده است. این نشانگر اختصاص خطاب تورات به این قوم است.
5. خداوند متعال در قرآن می فرماید: «قد جئتكم ببینة من ربكم فارسل معی بنی اسرائیل؛ من در حقيقت دليلى روشن از سوى پروردگارتان براى شما آورده ام پس فرزندان اسرائيل را همراه من بفرست.» (اعراف/ 105) در آیه كریمه علت بعثت حضرت موسی (ع) و محاجه او با فرعون، آزاد سازی بنی اسرائیل و هجرت قوم همراه موسی عنوان شده است.
6. همچنین در قرآن ذكر شده كه: «انی خشیت ان تقول فرقت بین بنی اسرائیل؛ من ترسيدم بگويى ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نكردى.» (طه/ 94) هارون علت سخن نگفتن خود بر بنی اسرائیل (در قضیه سامری) را ترس از ناراحتی موسی (ع) از تفرقه میان بنی اسرائیل آورده است.
7. خداوند متعال در جای دیگر می فرماید: «و لقد آتینا موسی الهدی و اورثنا بنی اسرائیل الكتاب؛ و قطعا موسى را هدايت داديم و به فرزندان اسرائيل تورات را به ميراث نهاديم.» (غافر/ 53) در این آیه ی، قرآن بنی اسرائیل را وارثان كتاب موسی و شریعت او معرفی می كند. علاوه بر این آیات، سراسر قصص بنی اسرائیل و موسی (ع) مشعر به قومی بودن شریعت آن پیامبر الهی است.
اختصاص شریعت موسی (ع) به بنی اسرائیل در تورات
تورات در سفر خروج باب سوم در بیان سخن گفتن خدا با موسی (ع) از میان آتشی بر شاخه درخت در آیات 139 می گوید: «و الان اینك استغاثه بنی اسرائیل نزد من رسیده است و ظلمی را نیز كه مصریان بر ایشان می كنند دیده ام،. پس اكنون بیا تو را نزد فرعون بفرستم و قوم من بنی اسرائیل را از مصر بیرون آوری،.... گفت البته با تو خواهم بود و علامتی كه من تو را فرستاده ام این باشد كه چون قوم را از مصر بیرون آوری خدا را بر این كوه عبادت خواهید كرد، موسی به خدا گفت اینك چون من نزد بنی اسرائیل برسم و بدیشان گویم خدای پدرانشان مرا نزد شما فرستاده است و از من بپرسند كه نام او چیست بدیشان چه گویم؟»
در این عبارات، علت رسالت موسی (ع) را نجات بنی اسرائیل و غایت آن را عبادت بنی اسرائیل و خطاب آن را به بنی اسرائیل بیان می كند. و در سفر خروج باب ششم می گوید: «بنابر این بنی اسرائیل را بگو من یهوه هستم و شما را از زیر مشقت های مصریان بیرون خواهم آورد و... و شما را خواهم گرفت تا برای من قوم شوید و شما را خدا خواهم بود... و شما را خواهم رسانید به زمینی كه درباره آن قسم خوردم كه آن را به ابراهیم و اسحاق و یعقوب بخشم.» در این عبارات سخن از قوم برگزیده است كه یهوه خدای آنان است و آنان را از ظلم ما نجات داده و به وعده اش به پدران آنها وفا می كند.
در همان سفر در باب هشتم می گوید: «و او را بگو خداوند چنین می گوید: قوم مرا رها كن تا مرا عبادت كنند. زیرا اگر قوم مرا رها كنی همانا بر تو و بندگانت و قومت و خانه هایت انواع مگسها فرستم و خانه های مصریان و زمینی كه بر آنند از انواع مگسها پر خواهند شد و در آن روز زمین جوشان را كه در آن مقیمند جدا سازم كه در آنجا مگسی نباشد تا بدانی كه من در میان این زمین یهوه هستم و فرقی در میان قوم خود و قوم تو گذارم... و فرعون، موسی و هارون را خوانده گفت بروید و برای خدای خود قربانی در این زمین بگذرانید. موسی گفت چنین كردن نشاید زیرا آنچه كه مكروه مصریان است برای یهوه خدای خود ذبح می كنیم [مصریان گاو را خدا می دانستند و آن را تقدیس و عبادت می كردند] اینك چون مكروه مصریان را پیش روی ایشان ذبح نماییم آیا ما را سنگسار نمی كنند.»
این عبارت تورات، قوم بنی اسرائیل را قوم خدا، در مقابل قوم فرعون، خوانده است كه خدا نیز این تبعیض را اعمال می كند. آنگاه در قسمت دیگر احترام (یا لا اقل عدم تعرض و تهاجم فكری موسی) به معتقدات و رسوم مصریان (یا كار نداشتن به آنها) را می آورد. در باب دوازدهم همان سفر می گوید: «این همان شب خداوند است [فصح] كه بر جمیع بنی اسرائیل نسلا بعد نسل واجب است كه آن را نگاه دارند. و خداوند به موسی و هارون گفت این است فریضه فصح كه هیچ بیگانه از آن نخورد و اما هر غلام زر خرید او را ختنه كن و پس آن را بخورد. نزیل و مزدور آن را نخورند.»
ملاحظه می گردد خطاب تشریع در این عبارت صریحا به بنی اسرائیل است و همچنان كه می دانیم عید فصح را یهودیان و مسیحیان [دو دین بنی اسرائیل] اجرا می كنند. در بابهای بیستم و بیست و یكم تا بیست و سوم و سی و پنجم از سفر خروج، احكام شریعت كه همگی خطاب به بنی اسرائیل و به مناسبتها و شرایط آنهاست بیان گشته است. در آخر باب بیست و سوم تصرف زمین های اقوام مجاور به دست اسرائیلیان و بردگی آنها برای اسرائیلیان وعده شده است. سفر لاویان نیز در جای جای به بنی اسرائیل خطاب كرده و احكام و دستورهای مذهبی و اجتماعی بنی اسرائیل را بیان می كند. در این سفر هارون و فرزندانش به منصب كهانت بنی اسرائیل نصب شده اند. در سفر اعداد كه قسمت اعظمی از آن به شمارش طایفه های بنی اسرائیل و شجره هایشان اختصاص دارد، در باب دوازدهم اعتراض هارون و مریم به موسی به خاطر ازدواج با زن حبشی ذكر شده كه وضعیت قومی این دین را نشان می دهد.
در سفر تثنیه باب پنجم می گوید: «و موسی تمامی بنی اسرائیل را خوانده به ایشان گفت: ای اسرائیل! احكامی را من امروز به گوش شما می گویم بشنوید تا آنها را یاد گرفته متوجه باشید كه آنها را به جا آورید.» در همان سفر باب چهاردهم می گوید: «شما پسران، یهوه خدای خود هستید پس برای مردگان، خویشتن را مجروح منمایید و ما بین چشمان خود را متراشید زیرا تو برای یهوه خدایت قوم مقدس هستی و خداوند تو را برای خود برگزیده است تا از جمیع امتهایی كه بر روی زمینند به جهت او قوم خاص باشی.» این عبارات كه از جاهای مختلف تورات آورده شده، تنها نمونه هایی هستند كه شاهد مدعای ما از نظر توراتند.
منـابـع
محمود احمدى- مقاله نظريه اى درباره محدود بودن شريعت حضرت موسى و حضرت مسيح به بنى اسرائيل- مجله كلام اسلامي- شماره 27
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها