نحوه هلاکت و نابودی آل فرعون (عذاب الهی)

فارسی 7286 نمایش |

فرعون

هربار که بلا می‎آمد، فرعونیان دست به دامن موسی (ع) می‎شدند، تا از خدا بخواهد بلا برطرف گردد و قول می‎دادند که در صورت رفع بلا، ایمان بیاورند، چندین بار براثر دعای موسی (ع)، بلا برطرف شد، ولی آنها پیمان‎شکنی کردند و به کفر خود ادامه دادند، سرانجام بلای عمومی غرق شدن فرعونیان در دریا و نجات بنی‎اسرائیل پیش آمد. سرانجام قطعی شد که آنان به هیچ قیمت ایمان نخواهند آورد و اینجا بود که باید این رشته سرطانی از سرزمین هستی قطع می شد و پیامبر رحمت، این بار مظهر خشم حق گردد، و از خداوند بزرگ بخواهد که اموال آنان را نابود و بر قلوبشان مهر بزند و به همین حالت بمانند تا عذاب قیامت را ببینند، چنانکه می فرماید: «و قال موسى ربنا إنک ءاتیت فرعون و ملأه زینة و أموالا فى الحیوة الدنیا ربنا لیضلوا عن سبیلک ربنا اطمس على أموالهم و اشدد على قلوبهم فلا یؤمنوا حتى یروا العذاب الألیم؛ و موسى گفت: پروردگارا! تو فرعون و مهترانش را در زندگى دنیا زینت و مال و منال داده اى، پروردگارا، تا [بندگانت را] از راه تو گمراه کنند. پروردگارا! اموالشان را نابود و دل هایشان را سخت گردان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند.» (یونس/ 88)
کلمه "زینة" بناء نوع از مصدر "زین" به معناى آراستن است، و آن حالت و وضعى است که موجودى، آن را به خود مى گیرد و باعث مى شود که موجودى دیگر جذب به آن شود. و نسبت بین زینت و مال نسبت "عموم من وجه" است، زیرا بعضى از زینت ها مال نیست و چیزى نیست که مورد معامله قرار گیرد و در مقابل آن، مالى بدهند، مانند خوش صورتى و قامت موزون، و بعضى از مالها هم زینت نیست، مانند چهار پایان و اراضى، و بعضى از زینت ها هم مال و هم زینت است، مانند زیور آلات. و اینکه در آیه شریفه بین زینت و مال مقابله شده و آن را در مقابل این قرار داده به ما مى فهماند که منظور از زینت تنها جهت زینت است، با قطع نظر از مالیت آن. و خلاصه کلام، منظورش چیزهایى از قبیل جواهرات و زیور آلات و جامه فاخر و اثاث تجملى و ساختمانهاى زیبا و امثال آن است. «ربنا لیضلوا عن سبیلک» بعضى از مفسرین گفته اند لام در جمله "لیضلوا" لام عاقبت است، و معناى آیه اینست که "خدایا! تو به فرعون و فرعونیان زینت و اموال دادى، و نتیجه و عاقبتش این شد که بندگانت را از راهت گمراه کنند"، نه لام تعلیل و یا به عبارتى لام غرض تا معنایش این شود که "تو به همین منظور مال و زینت به آنان داده اى" چون ما با ادله اى روشن مى دانیم که خداى تعالى چنین کارى نمى کند، یعنى به غرض گمراهى بندگانش به دشمنانش مال و زینت نمى دهد.
همانطور که مى دانیم هیچ رسولى را مبعوث نمى کند به اینکه مردم را به ضلالت وادار کند، و نیز مى دانیم که خداى تعالى از مردم ضلالت را نخواسته و به این منظور مال دنیا به آنان نمى دهد. کلمه "طمس"، به معناى آنست که چیزى به طرف پوسیدگى و کهنه شدن دگرگونى یابد. پس معناى اینکه موسى (ع) از خداى تعالى خواست: "اطمس على أموالهم" اینست که وضع اموال فرعونیان را به سوى فنا و زوال تغییر دهد.
اینکه درخواست کرد: "و اشدد على قلوبهم" منظور از "شد" (گره زدن و بستن) معنایى در مقابل "حل" (گشودن و باز کردن) است، و معناى گره زدن بر دلها اینست که خدایا دلهایشان را قساوت بده و آن چنان دلهایشان را ببند که به هیچ وجه راهى براى هدایت در آن نماند و گنجایش پذیرفتن حق را نداشته باشد و تا ابد ایمان نیاورند تا آنکه عذاب الیم را ببینند. و بنابراین، شد بر دلها همان طبع کردن دلهاست که در قرآن بسیار آمده است و براى کلام موسى دو معناى دیگر کرده اند که معانى بعیدى است، یکى اینکه گفته اند: منظورش از شد بر قلوب پاى بند کردن دلهایشان نسبت به اقامت در مصر است به طورى که به هیچ وجه از اقامت در آن منصرف نگردند تا بعد از طمس اموال بیشتر رنج ببرند، جاى خالى آن اموال را ببینند و پیوسته تاسف بخورند.
دوم اینکه گفته اند: منظور از شد بر دلها، کنایه از میراندن و هلاک کردن است. بنابراین معناى آیه چنین مى شود: موسى، بعد از آنکه از ایمان آوردن فرعون و درباریانش مأیوس شد و به طورى که از سیاق گفتارش در دعا استفاده مى شود یقین کرد که جز بر ضلات خود و اضلال دیگران ادامه نمى دهد، عرضه داشت: «پروردگارا! تو فرعون و هوادارانش را در برابر کفر و طغیانشان کیفر بدى دادى، و آن کیفر این است که به آنان زینت و اموالى در زندگى دنیا دادى. پروردگارا! و این اراده تو بود که آنان با این زینت و اموال مغرور گشته پیروان خود را از راه تو منحرف سازند، و اراده تو باطل شدنى نیست و غرضت هرگز لغو نمى باشد. پروردگارا! به همین اراده ات و خشمى که بر آنان گرفته اى ادامه بده و اموالشان را از مجراى نعمت بودن به مجراى نقمت و عذاب تغییر ده و دلهایشان را مسدود کن تا در نتیجه ایمان نیاورند و به کفر خود ادامه بدهند، تا برسند به موقفى که در آن موقف دیگر ایمان سودى به حالشان ندارد، و آن زمانى است که عذاب الهى را ببینند.»
این دعا از موسى (ع) علیه فرعون و درباریانش همانطور که گفتیم بعد از آن بود که به طور کامل از ایمان آوردن آنها مأیوس شد و یقین کرد که از زنده بودنشان انتظارى جز گمراهى و گمراه کردن وجود ندارد، نظیر دعایى که نوح (ع) علیه قومش کرد، و بنا به حکایت قرآن گفت: «رب لا تذر على الأرض من الکافرین دیارا إنک إن تذرهم یضلوا عبادک و لا یلدوا إلا فاجرا کفارا؛ پروردگارا از کافران کسى را بر روى زمین باقى مگذار که اگر باقى بگذارى محققا و حتما بندگانت را گمراه نموده و از نسلشان هم غیر از کافر و فاجر انسانى پدید نمى آید.» (نوح/ 27)
حاشا بر ساحت مقدس انبیاء (ع) که سخنى بگویند که منشاش صرف حدس و گمان باشد، آن هم در موقعى که با رب العالمین سخن مى گویند.

استجابت نفرین موسى و هارون علیه فرعونیان

به هر حال دعای موسی نیز مستجاب گشت، چنانکه می فرماید: «قال قد أجیبت دعوتکما فاستقیما و لا تتبعان سبیل الذین لا یعلمون؛ فرمود: دعاى شما دو تن اجابت شد، پس استقامت کنید و به راه جاهلان نروید.» (یونس/ 89)
به طورى که سیاق دلالت مى کند خطاب در این آیه به موسى و هارون (ع) است، مى فرماید: دعاى شما دو نفر مستجاب شد. با اینکه در آیه قبلى دعا را تنها از موسى حکایت کرد، و این خود مؤید گفته مفسرین است که گفته اند موسى هر زمان دعا مى کرد هارون آمین مى گفت، چون آمین هم خود دعا است، قهرا هر دو با هم دعا کرده اند، هر چند که متن دعا را تنها موسى (ع) گفته است.
کلمه "استقیما" تثنیه امر حاضر از مصدر "استقامت"، و استقامت به معناى ثبات به خرج دادن در کارى است که در حال انجام است، و کارى که موسى و هارون به عهده گرفته بودند دعوت به سوى خدا و احیاى کلمه حق بود. و منظور از جمله "الذین لا یعلمون" جاهلان از بنى اسرائیل است، و خداى تعالى در جاى دیگر همه آنان را جاهل خوانده و فرموده: «قال إنکم قوم تجهلون؛ گفت راستى شما نادانى مى‏ كنيد.» (اعراف/ 138)
معناى آیه این است که خداى تعالى موسى و هارون را مخاطب قرار داد و فرمود: «دعاى شما دو تن مستجاب شد، اینکه عذاب الیم را بر فرعون و در باریانش درخواست کرده بودید، و اینکه خواستید اموالشان را طمس و دلهایشان را سخت کنم پذیرفتم، پس استقامت به خرج دهید، و بر کارى که به عهده شما نهاده ام، یعنى دعوت به سوى الله و احیاى کلمه حق ثبات قدم داشته باشید، و زنهار، زنهار راه آنهایى را که نادانند پیروى مکنید، آنها مى خواهند که شما دو تن هر چه را که آنها به هواى دلشان و با انگیزه شهواتشان از شما خواستند برایشان انجام دهید.»
در این تعبیر نوعى اشاره است به اینکه چیزى نخواهد گذشت که نادانها چیزهایى از موسى و هارون خواهند خواست که جامع همه آنها زنده کردن سنت جاهلانه و سیره قومى آنهاست و کوتاه سخن، آیه شریفه اجابت دعاى موسى و هارون را ذکر مى کند، دعایى که متضمن عذاب فرعون و درباریان او و موفق نشدن آنها به ایمان آوردن است، و به همین جهت در آیه بعدى وفاى به این وعده را با خصوصیاتى که در آن بود ذکر مى کند.
و در دعاى موسى (ع) چیزى نبود که دلالت بر فوریت و یا تاخیر در نازل کردن عذاب داشته باشد، آیه بعدى هم که اجابت و قبول دعاى موسى را متضمن است، و همچنین آیه اى هم که از وقوع حتمى آن وعده خبر مى دهد، چیزى در این باب ندارد و روایات هم مطابق با آیات است.
صاحب مجمع البیان از ابن جریح روایت آورده که گفت: «فرعون بعد از نفرین موسى (ع) چهل سال زندگى کرد.»
آن گاه اضافه کرده که این معنا از امام صادق (ع) روایت شده، و در احتجاج همین روایت را از آن جناب نقل کرده و همچنین کلینى در کافى و عیاشى در تفسیر خود آن را از هشام بن سالم از آن جناب نقل کرده اند، و در تفسیر قمى از پدرش از نوفلى از سکونى از امام صادق (ع) همین معنا را روایت کرده است.
در آیه دیگر می فرماید: «فلما ءاسفونا انتقمنا منهم فأغرقناهم أجمعین؛ و چون ما را به خشم آوردند از آنها انتقام گرفتیم و همگى شان را غرق کردیم.» (زخرف/ 55)
کلمه "آسفوا" از مصدر "ایساف" است، که به معناى خشمگین کردن دیگرى است. و معناى آیه چنین است: بعد از آنکه با فسوق خود ما را به خشم در آوردند، از ایشان انتقام گرفتیم و همه شان را غرق کردیم. البته این نکته را باید در نظر داشت که خشم در خداى تعالى به معناى اراده عقوبت است.

نحوه غرق شدن آل فرعون و نجات موسی و بنی اسرائیل

خداوند در آیات مختلف نحوه هلاکت آل فرعون را بیان نموده است.
در سوره یونس می فرماید: «و جاوزنا ببنى إسر ءیل البحر فأتبعهم فرعون و جنوده بغیا و عدوا حتى إذا أدرکه الغرق قال ءامنت أنه لا إلاه إلا الذى ءامنت به بنوا إسر ءیل و أنا من المسلمین* ءالان و قد عصیت قبل و کنت من المفسدین* فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک ءایة و إن کثیرا من الناس عن ءایاتنا لغافلون؛ و بنى اسرائیل را از دریا عبور دادیم. پس فرعون و سپاهش از سر ظلم و تجاوز آنها را دنبال کردند، تا چون غرق شدنش در رسید، گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودى نیست جز همان که بنى اسرائیل به او ایمان آوردند و من از تسلیم شدگانم. آیا حالا [ایمان مى آورى؟] در حالى که پیش از این نافرمانى کردى و از تباهکاران بودى. ما امروز پیکرت را [از آب] مى رهانیم تا عبرت آیندگان شوى، و همانا بسیارى از مردم از آیت هاى ما بى خبرند.» (یونس/ 90- 92)
در این آیات آخرین مرحله مبارزه بنى اسرائیل با فرعونیان و سرنوشت آنها، در عباراتى کوتاه اما دقیق و روشن، ترسیم شده است، و آن چنان که روش قرآن است، مطالب اضافى را که از جمله هاى قبل و بعد فهمیده مى شود، ترک نموده است.
نخست مى گوید: "ما بنى اسرائیل را به هنگام مقابله با فرعونیان در حالى که تحت فشار و تعقیب آنها قرار گرفته بودند از دریا (شط عظیم نیل که به خاطر عظمتش کلمه "بحر" بر آن اطلاق شده) عبور دادیم".
"فرعون و لشگرش براى کوبیدن بنى اسرائیل و ظلم و ستم و تجاوز بر آنان به تعقیب آنها پرداختند، اما به زودى همگى در میان امواج نیل غرق شدند".
"بغى" به معنى ستم و "عدو" به معنى تجاوز است، یعنى آنها به خاطر ستم و تجاوز به بنى اسرائیل به تعقیبشان پرداختند.
جمله فاتبعهم نشان مى دهد که فرعون و لشکرش به اختیار خود به تعقیب بنى اسرائیل پرداختند، بعضى از روایات نیز این معنى را تایید مى کند و پاره اى دیگر چندان با آن سازگار نیست، ولى به هر حال آنچه از ظاهر آیه استفاده مى شود براى ما مدرک است.

 

 

منـابـع

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏18 ص 213- 214، جلد ‏15 ص 388، جلد 10 ص 169- 173

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏13 ص 257-258، جلد ‏12 ص 309، جلد ‏8 ص 376 - 377

ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد ‏5 صفحه 130

جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 12 صفحه 125-132

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد