اصل و نسب و خانواده حضرت سلیمان علیه السلام
فارسی 19870 نمایش |سلیمان نبی
یکی از پیامبران بزرگی که هم دارای مقام نبوت بود و هم دارای حکومت بینظیر و بسیار وسیع، حضرت سلیمان بن داود (ع) است که نام مبارکش هفده بار در قرآن آمده است. او با یازده واسطه به حضرت یعقوب (ع) میرسد و از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل میباشد. سلیمان (ع) حکومت وسیعی به دست آورد که در آن جن و انس و پرندگان و چرندگان و باد، همه تحت فرمان او بودند، و بر سراسر زمین فرمانروایی مینمود. حضرت سلیمان بن داود به سال 1169 ق م در بیت المقدس در خانواده ای بزرگ که پدرش داود هم پیامبر بود و هم صاحب حکومت، متولد شد. وی کوچکترین پسر حضرت داود بود که به سال 1182 در حالی که 13 سال بیشتر نداشت و به شغل چوپانی مشغول بود به حکومت و نبوت رسید، وی پس از استقرار سلطنت به خیال اجرای وصایای پدر افتاد تا کسانی را که باید بکشد.
از مشرکین و کفار و منکرین شریعت موسی به قتل برساند، برای اجرای این منظور حکامی را به شهرها فرستاد و «آصف بن برخیا» را وزیر خود نمود، او مردی قوی، دانشمند، کاردان، سپه سالار قشون و صدر اعظم دیوان عدالت سلیمان بود و امور لشگری و کشوری به او واگذار شده بود. سلیمان از انبیاء معروف بنی اسرائیل بود که شریعت موسی (ع) را ترویج می نمود و مروج احکام تورات بود، قلمرو حکومت او از پدر و از هر حاکم دیگری بیشتر بود. و دائما توسعه می یافت، منطقه شام و بیت المقدس و احتمالا بعضی از نواحی اطراف آن قلمرو اولیه حکومت او را تشکیل می داد که بعدا یمن که متعلق به ملکه سباء بود و نیز از کنار فرات تا سرحد مصر و نیز هندوستان به تصرف او در آمد، در حکومت او 550 حاکم و استاندار حکمرانی می کرد.
وی هر منطقه ای را تسخیر می کرد مردم آنجا را به شریعت موسی (ع) دعوت می کرد. حضرت سلیمان بنابر نقل دارای همسران زیادی بود که در بعضی نقل ها 70 و در بعضی دیگر تا 300 همسر ذکر کرده اند که از آنها دارای 43 دختر و 27 پسر شد. آن حضرت 53 سال عمر نمود که از این مدت چهل سال را حکومت کرد. در خصوص نحوه به حکومت رسیدن و نیز کیفیت حکومت او و نیز نحوه مرگ او مسائل اسرارآمیزی وجود دارد که بعضی آنها هنوز هم غیر مشخص است. اینکه یک پسربچه سیزده ساله در آن روزگار بتواند حکومت کند و اینکه در حکومتش بر انس و جن و شیاطین، و دیوان و پرندگان، باد و معادن و... مسلط باشد و از نیروی باد برای نقل و انتقال خود و سپاهیانش بهره مند باشد مسائل نهفته ای وجود دارد که هنوز بی پاسخ است.
در تاریخ حکایتهای مشهوری از زندگی و حکومت او نقل شده است که معمولا اصل و اساس آنها مورد اشاره، تصریح و تأیید قرآن کریم نیز واقع شده اگرچه در کیفیت و کمیت آن داستانها اباطیل نیز نقل شده که با مبانی قرآن کریم در خصوص شخصیت آن حضرت ناسازگار است: مثلا ماجرای تقابل قضاوت سلیمان با پدرش داود، قصه وادی نمل یا سرزمین مورچگان، قصه اسبان و سان دیدن سلیمان از آنها، قصه جسد، تسخیر جن، قصه هدهد، قصه سلیمان و بلقیس، ازدواج های سلیمان، حکایت بساط یا هواپیمای سلیمان، قصه وفات و...
ذریه نوح (ع)
خداوند در این مورد می فرماید: «و نوحا هدینا من قبل و من ذریته داود و سلیمان؛ و نوح را (نیز) پیش از آن هدایت نمودیم، و از فرزندان او، داود و سلیمان... را (هدایت کردیم).» (انعام/ 84) در این آیه به نام نه نفر از پیامبران و برگزیدگان الهی تصریح می کند، سپس به این نکته اشاره دارد که این افراد از موهبت خاص الهی برخوردار شدند و نیز به این نکته اشاره می کند که داود و سلیمان (و پیامبران دیگری را که نام برد و محل بحث ما نیست) از ذریه حضرت نوح (ع) می باشند و در پایان آیه که در تفاسیر خصوص کلمه «هدینا» بحثهای شده است که در این قسمت معترض آن نمی شویم زیرا مد نظر ما در اینجا تنها این است که بگوییم حضرت سلیمان از ذریه حضرت نوح (ع) است که در این ادعا صراحت کامل در آیه وجود دارد.
وارث حضرت داود (ع)
خداوند می فرماید: «و ورث سلیمان داود؛ و سلیمان از داود (هم از مال و دارائی و هم از خلافت و جانشینی و نبوت و پیغمبری و سلطنت و پادشاهی) ارث برد.» (نمل/ 16)
پیام صریح این جمله از آیه شریفه چنین است که حضرت سلیمان (ع) از پدرش حضرت داود (ع) ارث برد، در این مسئله که ارث برده جای شک و تردید نیست، لکن آنچه مورد بحث قرار گرفته این است که، چه چیزی را ارث برده مال را یا مقام را؟ در پاسخ می توان گفت هیچ دلیلی ندارد ارث بردن را که مطلق هر آنچه منقول است شامل می شود، مقید به امری خاص نماییم بلکه چنانچه بسیاری از مفسرین می فرمایند، سلیمان از پدر بزرگوار خود داود (ع) هم میراث مالی و هم نبوت و سلطنت و حکومت را برد، اگرچه بعضی تلاش کرده اند که ثابت کنند سلیمان، مقام پدرش (یعنی نبوت و سلطنت و حکومت) را به ارث برد نه مال او را، تا بدین وسیله فرزند پیامبر خاتم (ص) را از ارث مالی محروم نمایند لکن این ادعا ثابت نشدنی و بدون دلیل است.
این قول جبائی و خلاف ظاهر آیه و مخالف تفسیر اهل بیت است. در مقابل قول دیگری نیز ارث را مخصوص مال داشته و گفته اند «حقیقت میراث در مال و ملک باشد نه علم و نبوت» و نیز گفته اند، «این جمله (آیه شریفه) دلالت دارد بر اینکه پیامبران مانند دیگران مال به ارث می گذارند، که قول حسن (نیکو) هم همین است.»
در تعریف وراثت در این آیه گفته اند: وراثت عبارت است از انتقال مال و منال و جاه و حکومت و فرمانروایی و امثال آن که به مجرد فوت مورث این امر اعتباری که قابل نقل و انتقال بدیگری است از مورث سلب شده و شخص وارث انتقال می یابد، بنابراین وراثت به امور اعتباری و فرضی اختصاص دارد که قابل نقل و انتقال باشد، اما درباره مناصب الهی مانند نبوت، وصایت، رسالت، حکمت و سایر مواهب الهی که به هر یک از رسولان و پیامبران ارزانی فرموده هرگز قابل نقل و انتقال نخواهد بود. زیرا رابطه ای است میان آفریدگار و شخص رسول و یا وصی، بنابراین مفاد آیه شریفه آن است که سلیمان پیامبر (ع) پس از فوت و رحلت داود پیامبر (ع) آنچه از مال و منال، حکومت و نفوذ و فرمانروایی که داود به عهده داشت به سلیمان (ع) که فرزندش بود انتقال یافت. از این آیه به دست می آید که پیامبران نیز از خود ارث مالی به جای می گذارند.
فرزند حضرت داود (ع)
خداوند می فرماید: «و وهبنا لداود سلیمان؛ ما سلیمان را به داود بخشیدیم.» (ص/ 30)
این جمله از آیه شریفه با صراحت کامل می فرماید ما به داود فرزندی دادیم به نام سلیمان. با توجه به توصیفی که در ادامه همین آیه از سلیمان شده است و نیز با استناد به آیات دیگر بی تردید سلیمان فرزند داود (ع) همان سلیمان نبی است. که صاحب ملک و حکومت وسیع بوده است. به طوری که با این ادعا هیچ مخالفتی وجود ندارد.
منـابـع
ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد 18 صفحه 87 -88، جلد 20 صفحه 217
سید محمد حسینى همدانى- تفسیر انوار درخشان- جلد 12 صفحه 118
حسین بن على الخزاعى النیشابورى- تفسیر روض الجنان و روح الجنان- جلد 15 صفحه 20، جلد 16 صفحه 54
بهاالدین محمد شیخ على الشریف لاهیجى- تفسیر لاهیجى- صفحه 410
عین الله ارشادی- سیمای الگویی پیامبران در قرآن کریم
سایت اندیشه قم- مقاله مشخصات سلیمان (ع) و نمونههائی از عظمت او
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 15 صفحه 432
کلیــد واژه هــا
1 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها