خداشناسی در اوستا

فارسی 5354 نمایش |

خداشناسی

اساس و بنیان هر دین و آیینی، به معنی اخص کلمه در خداشناسی و الوهیت آن آیین مستتر و پنهان است. در اسلام، برای مثال، بایستی گفت که شکل نهایی ربوبیت و خدایی از لحاظ مفاهیم مجرد، در یک قالب مستحکم و استوار توحید بیان شده است. شرق شناسان بزرگ اروپایی که برای نخستین بار با کار توانفرسا و از خود گذشتگی تا پای جان، راز و رمز اوستا و خط و زبان آن را گشوده و ترجمه کرده اند آیین مزدیستی را مبتنی بر توحید ندانسته اند. در جهان تا پیش از ترجمه های اوستا، توحید مطلق مترادف بود با دین اسلام. اما پس از دوران نخست ترجمه های اوستا، تا نزدیک به 150 سال پیش، زردشتیان هند و پس از آن ایران، خواستند از این ویژگی اسلام سود جویند و خود را نخستین پیروان یکتاپرستی در جهان معرفی کنند. از این جا بود که دستبردهای ناشیانه ای در ترجمه اوستا زدند و به تعبیراتی دور از عقل و فهم اقدام کردند و در این زمینه هم شایعات بسیاری پراکنده ساختند که خاورشناسان اروپایی مغرض و بیسواد و دشمن ایران و سابقه فرهنگی ایران بوده و نوشته های آنها عاری از حقیقت است. و جدا که کار تحریف زردشتیان به تکذیب قسمت زیادی از اوستا منجر شد.

قسمت های مختلف اوستا

اوستای کنونی به شش قسمت تقسیم می شود:
1. «گاثاها» یا سرودهای «زردشت» کهن ترین بخش «اوستا» است. این بخش خود پاره ای از «یسنا» است که چون سروده خود «زردشت» است ویژگی دارد و همواره جداگانه از آن نام برده و در دفتر جداگانه نوشته اند. از آن گذشته «گاثاها» شعر است و زبان آن با زبان دیگر بخشهای «اوستا» و دیگر پاره های «یسنا» در آهنگ و در واژه ها و شیوه نگارش یکسان نیست و بسی کهن تر از آنهاست. هر یک از بخشهای «یسنا» را یک «ها» یا «هات» می نامند و «گاثاها» هفده «هات» از 72 «هات»، «یسنا» را در بردارد.
2. «یسنا» یکی از کهن ترین بخشهای نامه مینوی «اوستا» است که 72 بخش دارد و از هر یک از این بخشها را در اوستا (haiti) و در پهلوی و فارسی «هات» یا «ها» می گویند گفتیم که «گاثاها» هفده «هات» از 72 «هات»، «یسنا» است. یسنا سرودهای ستایش دین که در بر دارنده موضوعات گوناگون و مختلفی می شود.
3.«یشتها» واژه «یشت» در معنی با «یسنا» یکسان است و تنها فرقی که دارد این است که «یسنا» به معنی ستایش و نیایش به طور کلی و «یشت» به معنی ستایش و نیایش ویژه ایزدان و امشاسپندان است. بخش «یشتها» شامل 21 «یشت» است که نام بیشتر آنها از نام ایزدانی که سی روز ماه به نام آنهاست، گرفته شده و در ستایش و نیایش آن ایزدان است به اصطلاح سرود است درباره ایزدان یا فرشتگان یا بهتر بگوییم: خدایان غیر از اهورا مزدا!
4. وندیداد، یا تلفظ صحیح آن «ویدیودات» نام از اوستاست که در بیشتر پاره های آن از دستورها و قانونهای زندگی فردی و همگانی مردمان گفتگو می شود و به دیگر سخن وندیداد بخش «فقهی» اوستاست و خواننده را با احکام فرعی آیین «زردشت» که در کارهای روزانه به کار می آید، آشنا می سازد که ظاهرا سالمترین قسمت اوستاست که باقی مانده و محتوای آن شامل 22 فصل است.
5. ویسپه رد، یا «ویسپرد» بخشی از نامه کهن اوستاست شامل سرودهای کوتاهی در ستایش ایزدان و پاکان و پارسایان و همه پدیده های نیک و ستودنی آفرینش است و آن 24 فصل است و کتاب مستقلی نیست و از سایر قسمتهای اوستا جمع و تدوین شده است.
6. خرده اوستا یا «اوستای کوچک» که کتاب ادعیه و اذکار زردشتیان می باشد و این کتاب به کوشش پور داود به فارسی درآمده و 8 بخش دارد.
زردشتیان هفده فصل از «یسنا» را «کاثاها» می نامند و آن از لحاظ زبان و مسایل و مفاهیم مندرجه و سنت متمایز از سایر فصول است. هر کجا به کتابهای زردشتیان انتقاد می شود می گویند فقط گاثاها از گفته های پیغمبر زردشت است و هر چیزی که در گاثا نباشد از اوستا و تعالیم و شرایع زردشت نمی باشد.

اوستا منشأ تضاد و تناقض

در این که زیربنای تعالیم زردشت چیست «ثنویت» یا «پلیتئیسم» (چند خدایی) یا احیانا «توحید» و یگانه پرستی؟ در این باره نیز میان محققان و صاحبنظران اختلاف وجود دارد. باید دید علت این همه اختلافات درباره اصول دین زردشت در میان دانشمندان از چیست؟ در مرحله نخست منشا این اختلافات خود «اوستا» است چه این که طبق تحقیقات اوستاشناسان «اوستا» از سه نوع افکار و عقاید مختلف و متضاد حکایت دارد:
1. بیشمار پرستی، 2. ثنویت، دوگانه پرستی، 3. توحید یگانه پرستی.

دیدگاه دکتر هارلز
دانشمند فرانسوی دکتر هارلز بعد از نقل اقوال مختلف درباره عقاید زردشت، می نویسد: «... در اوستا عقیده بر تعدد خدایان مبنی بر طبیعت پرستی یا "ناتورالیسم" و سپس ثنویت و دوگانه پرستی و بالاخره وحدت و یکتاپرستی همه جا جلوه گر است و این اختلاف در عقاید زردشت در هر یک از جزوات اوستا بلکه در هر فصلی از فصول آن دیده می شود وحدت پرستی وقتی جلوه بیشتری دارد که از خدایان به عبارت "مزدا آفرید" یا "مزداداتا" تعبیر می شود و این وحدت پرستی در کتاب "گاثها" عمومیت دارد اما کتاب "وندیداد" از دوگانه پرستی و ثنویت زردشت و فصول "یسنا" از طبیعت پرستی وی حکایت می کند پرستش خدایان متعدد در "یشتها" بیشتر نمایان است. البته از آن جایی که جزوات اوستا مربوط به زمان واحد و یا هیئتی از نویسندگان نیست بلکه این کتاب پراکنده در زمانهای مختلف و شرایط متفاوت به وسیله نویسندگان متعدد فراهم شده است، بدین جهت تضاد و تناقض در آن قهری است.»

تاویل و توجیه اوستا توسط دانشمندان
دانشمندانی که درباره عقاید زردشت اظهار نظر کرده اند طبق سلیقه و نیت خاصی که دارند، قولی را انتخاب نموده و هر باب و فقره و جمله ای را که بر خلاف نظریه خود دیده اند، در صدد تاویل و توجیه و احیانا تحریف آن بر آمده و کوشیده اند مطالب این کتاب را به اصل و اساس واحد مربوط سازند. در صورتی که این کار، کار درستی نیست، زیرا از مطالعه در مندرجات اوستا می توان سه نوع عقاید و افکار به دست آورد که هر سه با یکدیگر متخالف و متضاد هستند و محققان بی جهت در صدد برآمده اند هر سه عقیده را بر اساس منشا واحد تعبیر و تفسیر نمایند.

ثنوی بودن زرتشت در اوستا

اگر ما اوستای ساسانی را در این باره ملاک قرار دهیم بدون تردید باید گفت زردشت به یک لحاظ «ثنوی» مذهب است و به دو مبدا و منشا قائل است و به یک لحاظ دیگر مشرک بوده و خدایان متعدد و بیشماری را قابل ستایش و نیایش دانسته است این دو مطلب به طور وضوح از ابواب مختلف اوستا فهمیده می شود. در کتاب اوستا دو واژه به طور مکرر استعمال شده است: یکی خوداتا: Khudata و دیگری مزدا داتا Mazda-duta و این واژه می رساند که از دیدگاه آیین زردشتی موجودات عالم به دو قسمت اساسی تقسیم شده است: اولی به معنی خود آفریده و دومی به معنی مزدا آفریده واژه «خوداتا» را «دارمستتر» چنین معنی کرده است: «خوداتا در دین زردشت هم هر چیزی است که از قانون اختصاصی خود پیروی نماید و منوط و وابسته به غیر نمی باشد و در تفسیر پهلوی عبارت از چیزی است که در انجام کارهای خود یا در خویشکاری بی نیاز از غیر باشد.»
«هارلز» دانشمند فرانسوی می نویسد: «موجودات جهان در اوستا به دو دسته تقسیم شده اند یکی خوداتا به معنی و چیزی که قانون وی در خود او است و دیگری چتیداتا Gtidhuta به معنی مخلوق و آنچه از قانون آفرینش پیروی می کند. بنابراین هرکجا لفظ "خوداتا" استعمال شده به معنی سرمدی و خود آفریده و بی نیاز از خالق و آفریده می باشد مثلا عبارت "آنا گرارو کائو یاروشائو" همه جا با لفظ "خوداتا" آمده است و به معنای روشنایی بی پایان خود آفریده است.»
در وندیداد از قول زردشت نوشته است:«ما می ستاییم روشنایی سرمدی خود آفریده را.»

آفریده های زردشت در مندرجات اوستا
از مطالعه در مندرجات اوستا خود آفریده های زردشت را می توان در چهار قسمت خلاصه کرد: 1. روشنایی بی پایان، 2. فضا یا مکان، 3. زمان یا زروان، 4. تاریکی یا ظلمت. این ذوات از خود پدید آمده اند و هرمز یا اهورا مزدا در خلقت و آفرینش آنان هیچگونه دخالتی نداشته است. مثلا «آسمان» و «زمان» مقید به صفت طویل و دراز در اوستا خود آفریده معرفی شده اند چنان که می گوید: «آسمان خود آفریده و زمان بی حد و طویل را می ستاییم.» و در جای دیگر می گوید: «آسمان خود آفریده و زمان بیکران و خود آفریده را می ستاییم.»

خدایان مخلوق اهورا مزدا
این خدایان هر چند خود مخلوق آهورا مزدا، خدای بزرگ زردشت می باشند ولی مخلوق بودن، آنان را از جرگه خدایان خارج نساخته، خود زردشت آنها را به لفظ «ایزد»، «یزدان» و «بغ» نامیده است. در عهد قدیم در میان ملل معمول چنان بود که اکثر خدایان منسوب به یکدیگر بودند و روابط پدر فرزندی و خانوادگی با یکدیگر داشتند و البته این امر مانع از آن نبود که همه مینوی و غیر جسمانی باشند و در ردیف خدایان قرار بگیرند، در کیش زردشت نیز همین مطلب جریان داشته است.

منـابـع

داود الهامى- مقاله اوستا در قبرستان خاموش تاریخ- فصلنامه کلام اسلامى- شماره 33

ابراهیم پورداود- گاتها- صفحه 50- 51، 44

جلیل دوستخواه- اوستا، نامه مینوى آیین زردشت- صفحه 3-4

جان ناس- تاریخ ادیان- ترجمه على اصغر حکمت- صفحه 300

جلال الدین آشتیانى- زردشت مزدیسنا و حکومت- صفحه 338

موسى جوان- تاریخ اجتماعى ایران- صفحه 420، 314، 395- 394

آرتور کریستن سن- ایران در زمان ساسانیان- صفحه 90-110 و 164

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد