اعتقادات و اعمال مردم آفریقا در زمینه ازدواج و طلاق (رابطه جنسی)

فارسی 6404 نمایش |

ازدواج غیابى پس از مرگ فرزند
در بعضى از جوامع اگر پسرى قبل از ازدواج بمیرد پدر و مادر «بطور غیابى» ترتیب ازدواج او را مى دهند، تا رابطه فرد مرده با زنجیره حیات قطع نشود. این ممکن است ربط زیادى با حلقه بیولوژیکى نداشته باشد. این حلقه رمزى در زنجیره حیات است که بسیار خطیر و پر اهمیت مى باشد. پسران یا برادران فوت شده هنوز در مرتبه مردگان زنده هستند و از آنجا که هنوز به خانواده هاى انسانى تعلق دارند در کل غایب نیستند. بنابراین مدتها پس از آن که کسى مرده است ممکن است بچه ها متولد شوند، اما اینها شجره خانوادگى را ادامه مى دهند و دارایى و اموالى را که متعلق به پدر مرحومشان است به ارث مى برند و حتى اگر او را به لحاظ جسمانى نشناسند برایش شراب مى ریزند.

ازدواج با خواهر زن
در جوامع کمترى ازدواج با خواهر زن مرسوم است، یعنى زمانى که زن مى میرد شوهر با یکى از خواهرانش ازدواج مى کند. باورى که در پس این رسم است مشابه با احساسى است که در پس ازدواج با زن برادر که در پاراگراف قبلى توصیف شد نهفته است. در این مورد «خواهر» را مى بایستى در کاربرد گسترده تر این واژه در نظام خویشاوندى درک نمود. اگر زنى بى فرزند باشد، معمولا ترتیبى داده مى شود تا شوهر خواه زنش زنده باشد یا نباشد خواهر او را به زنى بگیرد. باز هم در جوامع کمترى، دو خواهر با یک مرد ازدواج مى کنند. اینها معانى و کاربردهاى ازدواج با خواهر زن است. در هر دو نظام ازدواج با خواهر زن یا زن برادر اثر این آگاهى فلسفى فردى دیده می شود که «من هستم زیرا ما هستیم و چون ما هستیم پس من هستم». وجود فرد شرط وجود گروه است؛ و زمانى که فرد بطور جسمى بمیرد، وجود قانونى اجتماعى او را کم رنگ نمى کند زیرا ما بخاطر من ادامه وجود مى دهد. این تداوم از ارزش روانى عظیمى برخوردار است، این احساس عمیق امنیت را در عالمى که از جهات دیگر مردم آفریقا در آن زندگى مى کنند نا امن است، پدید مى آورد. اگر به آنها با این دیده نگاه کنیم مى بینیم که این نظام خویشاوندى دقیق مانند نوعى سیاست گذارى بیمه عمل مى کندکه هم بعد طبیعى و هم فرا طبیعى زندگى انسان را دربرمى گیرد.

جدایى و طلاق
طلاق «اتفاقى» حساس، در روابط زناشویى است. در موقعیت آفریقایى آنچه که طلاق را تشکیل مى دهد باید بر اساس این واقعیت به آن نگاه کرد که ازدواج نوعى فرایند است. در بسیارى از جوامع این «فرآیند» فقط زمانى کامل مى شود که اولین فرزند بدنیا مى آید، یا زمانى که تمام هدایاى ازدواج پرداخت شده باشد، یا حتى زمانى که اولین فرزند ازدواج مى کند. ازدواج نه تنها زن و شوهر بلکه بسیارى از مردم و نیز انتقال هدایا به شکل احشام، پول یا کار را شامل مى گردد. همین که پیمان کامل ازدواج رسمیت مى یابد، فسخ آن بسیار مشکل است. اگر فسخ آن پیش آید، در این صورت ضایعه بزرگى در جامعه بوجود مى آورد. برخى جوامع آفریقایى وجود دارند که گفته مى شود طلاق در آنها هم رایج و هم آسان است. اما جوامع سنتى دیگرى وجود دارند که در آنها طلاق یا کاملا ناشناخته و یا بسیار نادر است. بیشتر اقوام بین این دو وضعیت قرار دارند. نابارورى و نازایى به خصوص از جانب زن علت هاى طلاق مى باشند. احتمالا این بزرگترین علت واحد است زیرا ناتوانى در بچه دار شدن جریان زندگى را متوقف مى کند. جایى که شوهر سترون یا ناتوان است، «برادرش» مى تواند وظایف آمیزش جنسى را به عهده گیرد و زن را براى او باردار کند. و در نتیجه ازدواج را از گسستن نجات دهد. اگر زن نابارور باشد، شوهر مى تواند زن دیگرى بگیرد و با نگهدارى زن نابارور ازدواج را از خطر نجات مى دهد. دلیل هاى دیگر، ظلم و بی رحمى متسمر از جانب شوهر، انجام دادن (یا گمان) سحر و جادو از طرف زن، بى وفایى همیشگى هر دو طرف و ترک وظیفه یکى از زوجین هستند. در بعضى از جوامع اگر عروس هنگام ازدواج باکره نباشد ازدواج کاملا بهم مى خورد. 

ازدواج مجدد پس از طلاق
ازدواج مجدد پس از طلاق بخصوص در جاهایى که زن داراى چندین بچه است و پس از طلاق آنان را حفظ مى کند معمول است. براى زن نازا و زن یائسه یافتن شوهر مشکل تر است. از آنجا که در کل دختران آفریقایى قبل از بیست و پنج سالگى ازدواج مى کنند، فرایند ازدواجشان زمانى که آنها دوره یائسگى را پشت سر مى گذارند کامل مى شود و به ندرت پس از این زمان طلاق صورت مى گیرد.

جدایى موقت میان زن و شوهر
جدایى موقت میان شوهر و زن بیشتر از طلاق رایج است. این ممکن است به سبب نزاع میان زن و شوهر و یا زن و بستگان شوهر، یا تصور شوهر در دادن میزان کامل هدیه ازدواج توافق شده میان دو خانواده؛ با حسادتهاى میان دو زن، با بی وفایى یک طرف و یا با تنش هایى در خانواده روى دهد. در چنین مواردى زن براى چند روز یا حتى چند سال تا زمان آشتى یا برطرف شدن علت جدایى به خانه اطرافیانش مى رود. این جدایی ها ممکن است طولانى شود تا جایى که هر یک از دوطرف براى خود همسر دیگرى پیدا کنند و ازدواج اول فسخ و در نهایت به طلاق بیانجامد. زندگى جدید شوهر و زن را مجبور به زندگى جدا از هم براى دوره هاى طولانى مى کند، زمانى که مرد براى کار در شهرى دور دست و یا تحصیل در مکانى دور مى رود، و زن را در روستا و یا در مکانى دور از محل تحصیل رها مى کند. حتى چنین جدایی هاى اجتناب ناپذیرى در کل، تاثیر زیانبار خود را بر ازدواج مى گذارند و در موارد جدى به طلاق کامل متوسل مى شوند. جایى که بچه هاى پدر و مادران جدا از هم یا طلاق گرفته وجود دارند، طبعا بهاى سنگینى را مى پردازند. در نظام سنتى آن جا که رابطه خویشاوندى نقش مهمى را در زندگى فرد بازى مى کند، چنین بچه هایى بطور جدى تحت تاثیر طلاق و جدایى آنگونه که در موارد دیگر صادق است قرار ندارند. در وضعیت هاى خانوادگى جدید، طلاق و جدایى خطرهاى بزرگترى را بر بچه هاى درگیر تحمیل مى کند تا در خانواده هاى سنتى. در هر دو مورد معمولا بچه ها با مادر خود بسر مى برند.

مکان و کاربرد رابطه جنسى در زندگى زناشویى
در جوامع آفریقایى رابطه جنسى فقط براى هدفهاى بیولوژیکى بکار نمى رود، بلکه استفاده هاى اجتماعى و مذهبى نیز دارد. آمیزش جنسى در هر ازدواج معمولى و هر اجتماعى از دنیا، براى تولید مثل و لذت نقش آشکار و مهمى را ایفا مى کند. آفریقایی هانى وجود دارند که در میان آنها شعایر مذهبى بطور رسمى یا با رابطه جنسى نمادین یا حقیقى میان زن و شوهر و یا مجریان مناسک مذهبى دیگر آغاز یا خاتمه مى یابد. این به مانند امضا یا مهر رسمى است که در آن رابطه جنسى به عنوان یک عمل مقدس و رسم دینى محسوب مى شود که به ارزشهاى معنوى درونى دلالت مى کند. در بعضى از جوامع مانند نیاکیوسا این عقیده وجود دارد که مایع جنسى براى کودکان خطرناک است و زن در دوران شیردهى خود را از شوهرش دور نگه مى دارد، و یا اگر بچه دارد باید کاملا خود را پس از آمیزش بشوید. در میان مردم نیاکیوسا همچنین باور بر این است که یک زن تازه ازدواج کرده خطر بزرگى براى اولیاى خود است؛ و زنى که پسرش ازدواج کرده نباید دیگر بچه دار شود. در بسیارى از جوامع مزاح و صحبت کردن بچه ها درباره اندامهاى تناسلى پدر و مادر گناه بزرگى به حساب مى آید. اندامهاى جنسى دروازه هاى زندگى اند. براى بسیارى از مردم آفریقا، اندامهاى جنسى و کفل ها قسمتهایى از بدن مى باشند که باید به دقت پوشیده شوند؛ عدم پوشش آنها در چشمان آفریقاییان به منزله عریانى است. شاید این نگرش مذهبى نسبت به غریزه جنسى باشد که کاربردهاى اجتماعى از آمیزش جنسى را سبب شده است.

پرهیز از تماس جسمانى میان افراد
در جوامع آفریقائى در میان چیزهاى دیگر، نظام خویشاوندى شامل ارتباط هایى است که در آنها پرهیز از تماس جسمانى میان افراد به دقت رعایت مى شود. بطور مثال، تماس میان مرد و مادر زنش و یا زن و پدر شوهرش، و یا خواهران و برادران بزرگتر و کوچکتر. پرهیز جسمانى افراد مورد بحث را از تماس جنسى حفظ مى کند. از طرف دیگر در مقابل «رابطه شوخى آمیز» وجود دارد که در آن مردم آزاد و مجبورند که نه تنها از لحاظ اجتماعى با یکدیگر آمیزش داشته باشند بلکه در تماس جسمانى باشند که شامل آمیزش جنسى آزاد و راحت تر خارج از ارتباط مستقیم زن و شوهر است.

رابطه جنسى به عنوان نمایش مهماننوازى
مناطقى وجود دارد که رابطه جنسى به عنوان نمایش مهمان نوازى بکار مى رود. به این معنى که زمانى که مردى به جایى مى رود رسم است که میزبان زنش (دختر یا خواهر) را به میهمان بدهد تا آن دو با هم بخوابند.

حقوق جنسى نسبت به همسران برادران
در جوامع دیگر، برادران حقوق جنسى نسبت به همسران برادران خود دارند (به خاطر آورید که یک شخص صدها برادر دارد که همسران آنان «بالقوه» همسران او نیز به حساب مى آیند). در جایى که نظام گروه سنى بسیار جدى گرفته مى شود، مانند قوم ماسایى، اعضاى یک گروه که به پیمان گروه وارد شده اند مى توانند با همسران دیگر اعضاى گروه روابط جنسى داشته باشند. در مواردى که شوهر تحت شرایط مجبور به زندگى دور از همسر خود است همان افراد ذکر شده (هم سلکان در تشرف) با پذیرش ضمنى جامعه، ترتیبى مى دهند که یک دوست (طبیعتا خویشاوند برادر) نزد زنش رفته و به راحتى با او آمیزش داشته باشد، و تا حدودى نیاز جنسى او را ارضا کند و مانع آمیزش او با غیر شود و تا حدودى او را بارور کند و بچه هاى «پدر» غایب را پرورش دهد. ترتیبات مشابهى در مورد شوهرى که یا بسیار جوان و یا عقیم و نازا است بکار مى رود. تمام اینها استفاده هاى قابل قبول از نیروى جنسى است؛ اما این که تا چه حد واقعا در زندگى حقیقى مراعات مى شوند بدون بررسى درست موضوع نمى توان به آن پاسخ گفت. استفاده هاى مذهبى و اجتماعى از نیروى جنسى مقدس و محترم شناخته مى شود. اگر کسى آنها را نقض کند این موضوع بسیار جدى گرفته مى شود. انواع بسیارى خطاهاى جنسى وجود دارد و به روشنى نشان مى دهد که آفریقاییها استفاده هاى مناسب از غریزه جنسى را مقدس مى انگارند و باید از آنها حراست کرد.

گناهان جنسى در جوامع آفریقایى
آنچه که در جوامع آفریقایى گناهان جنسى شناخته مى شود عبارتند از: گناهان آیینى در جایى پدید مى آیند که به لحاظ عبادات آیینى و تابوها، مردم (شامل زوجهاى ازدواج کرده) از روابط جنسى در اوقات خاص منع مى شوند. وقتى پى به زنا برده مى شود بطور جدى با آن برخورد مى شود. در بعضى از جوامع فرد خاطى (بخصوص مرد)، شلاق زده مى شود، سنگسار مى گردد، مجبور به پرداخت جزا مى شود و باید سر یا قسمتى از بدنش بریده شود. این روش سخت گیرانه در مجازات زنا و دیگر گناهان جنسى در سالهاى اخیر تغییر یا تعدیل یافته است اما کاملا ترک نشده است. زنا، زناى با محارم، تجاوز، فریفتن، هم جنس بازى، خوابیدن با نزدیکان محرم یا حیوانات اهلى، رابطه نامشروع میان خویشان، دیدن آلتهاى تناسلى اولیا توسط بچه ها (به معنى گسترده کلمه)، همه گناهان جنسى را در یک جامعه خاص تشکیل مى دهند. افراد جامعه به تفاوت با این گناهان برخورد مى کنند و مردم آفریقا نسبت به هر نوع انحرافى از عرف قابل قبول درباره همه صورتهاى رابطه جنسى بسیار حساس مى باشند. این نگرشى اساسا مذهبى است، زیرا هر خطایى روابط بدون مشکل جامعه را که شامل افرادى است که از آنها منحرف مى شوند دگرگون مى کند. به آن دلیل، بسیارى از گناهان چه خطا کار تنبیه بدنى شود و یا نشود مى بایستى با طهارت آیینى دنبال گردد، در غیر این صورت ممکن است مصائب و بدبختی هائى را بدنبال آورد. پس ازدواج وظیفه اى مذهبى و مسئولیت هر فرد است. و نقطه اى کانونى را تشکیل مى دهد که مردگان و اعضاى حاضر و آینده جامعه در آن تلاقى مى کنند. ازدواج نقطه امید وانتظار براى مجردها و اعضاى خانواده آنها است؛ وقتى در آنجا بهم مى رسند، و تولید مثل انجام مى گیرد، اکنون فرد ممکن است به آهستگى به سوى ساحت زمنى رانده شود. وظیفه اصلى او انجام مى گردد. جنبه هاى جسمانى انتخاب شریک زندگى، آمادگى براى ازدواج، مراسم واقعى عروسى و هدیه ازدواج، نمایش ظاهرى واقعه اى مذهبى است که مى گوید: «ما داریم امرى مذهبى را انجام مى دهیم». همینطور، جنبه هاى جسمانى مانند بکارت، تولید مثل، چند همسرى، نابارورى، طلاق، ارث بردن زن یا شوهر، استفاده از غریزه جنسى و گناهان جنسى، همه عمدتا به عنوان ابعاد مذهبى ازدواج و زندگى اجتماعى محسوب و تجربه مى شود. بنابراین ازدواج نمایش مقدسى است که هر کس در آن سهمى مذهبى دارد و هیچ شخص عادى نمى تواند خود را از این صحنه پویاى عمل دور نگاه دارد.

 

منـابـع

جان اس. مبیتی- ادیان و فلسفه آفریقایی- مترجم مرضیه شنکایی- نشر ادیان- تاریخ نشر 1383

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد