خدا در عقاید و باورهای مردم آفریقا (مفاهیم مذهبى)

فارسی 4902 نمایش |

تندر و آذرخش از نظر مردم آفریقا
بسیارى از قبایل مانند قبایل بامبوتى و باوندا، الو، ایلا، تندر را صداى خدا مى دانند. قبایل دیگر مانند گیکویو و زولو آن را حرکت خدا قلمداد مى کنند و بعضى قبایل مانند یوروبا و تیو، تندر را نشانه اى از خشم خدا مى دانند. تندر به عنوان اله، خروس پرنده و یا موجودى دیگر توسط برخى قبایل از جمله آبالوییا، بانیورو، باسوگا، تونگا، یوروبا تشخص مى یابند. عقاید مربوط به آذرخش شبیه عقایدى است که درباره تندر رواج دارد، زیرا این دو پدیده ارتباط تنگاتنگى با یکدیگر دارند. مردم گیکویو آذرخش را سلاح خدا مى دانند که هنگام حرکت از یک مکان مقدس به مکان دیگر بوسیله آن راه را پاک مى کند، مردم نوئر و شونا معتقدند که خداوند در آذرخش متجلى یا آشکار مى شود. شمار قابل ملاحظه اى از قبایل مانند باچوا، بامبوتى، ایلا، لانگى، زولو و قبایل دیگر، آذرخش را ابزار خداوند مى دانند که با آن خطاکاران را تنبیه مى کند و خواسته هایش را عملى مى نماید. قبایلى مانند بامبوتى، با نیارواندا، ایگبو و یوروبا وجود دارند که به آذرخش به عنوان اله یا موجود زنده دیگرى تشخص مى بخشد.

باد، طوفان و تگرگ در باور مذهبی مردم آفریقا
در چند مورد باد با خدا پیوند دارد. بعضى اقوام بطور استعارى وجودى مانند باد یا هوا و یا وجودى را که مانند باد حرکت مى کند توصیف مى کنند و اقوام دیگر مى اندیشند که باد یکى از ابزارهائى است که خداوند با آن با قدرت زیاد در آسمان سیر مى کند. قبایل شونا و تونگا و زولو طوفان ها را تجلیات خدا مى دانند و مردم قبیله واتومباتو آنها را نشانه هاى خشم خدا مى دانند. مردم بامبوتى که از طوفانها بسیار مى ترسند، تصور مى کنند که آنها را براى کیفر اعمال و گفته هاى شریرانه بکار مى برد. همچنین مردم تسوانا تگرگ را کیفر خدا براى انحراف از عرف مقرر مى دانند. مانند آسمانها، زمین موجودات و پدیده هاى طبیعى فراوانى دارد، و باورهاى گوناگون آنها را به خدا نسبت داده یا معناى مذهبى دیگرى به آنها مى بخشد.

آسمان و زمین، اولین مخلوقات خداوند
گفته مى شود آسمان و زمین اولین موجوداتى توصیف مى شوند که خداوند آنها را خلق کرد. در میان چندین جامعه این باور وجود دارد که در گذشته هاى دور آسمان و زمین یا پل یا طناب به هم متصل بودند، اما پل شکسته شد و دو قسمت جهان از هم جدا گشتند. نقل مى شود که برخى قبایل مانند هایا و قبایل دیگر اله یا روحى زمینى دارند که احتمالا مظهر یا تجسم انسان است. زمین لرزه ها تقریبا بطور مکرر در ناحیه دره شکاف بزرگ وجود دارند که مسبب لرزیدن زمین هستند. در مناطق مختلف قاره مانند نیجریه، زامبیا و حوزه هاى آبریزهاى کنگو اساطیر فراوانى وجود دارد که از سیلى عظیم در روزهاى آغازین سخن مى گویند که سبب نابودى بشریت و حیوانات شد. بدون شک طغیان سالانه این رودخانه هاى بزرگ در گذشته موجب صدمه فراوانى به حیات و دارایى انسانى و نیز به حیوانات جنگل شده است. چنین صدمه اى در اسطوره شناسى اقوام مورد بحث تجسم یافته است و در طى قرنها به حیات خود ادامه داده است. در بعضى مناطق، مردم به رودخانه ها و جویبارها اوصاف بشرى مى بخشند یا خدایان و ارواح بزرگ را به آنها نسبت مى دهند. این موضوع در میان قبایل آکولى دارند. بعضى از قبایل مانند لوگبارا و لانگى بر این باورند که صخره ها تجلى خداوند مى باشند. مردم قبیله لوودو، به خدایان تپه ها اعتقاد دارند. به برخى غارها و حفره ها معناى مذهبى داده مى شود. در بسیارى از جوامع، مانند آکامبا، باسوتا، الو، یاا و جوامع دیگر، گفته مى شود که خدا نخستین انسانها را از درون حفره یا غار بیرون آورد. مردم قبیله شونا غارهاى مقدس و مشهور خود را دارند که تصور مى شود خدا از درون آن ها سخن مى گوید. یک افسانه گیسویى زندگى مى کرد. بعضى از قبایل آتش مقدس را نگه مى دارند و یا براى مقاصد مذهبى از آن استفاده مى کنند. قوم هررو آتش هاى مقدسى در محرابهاى دهکده دارند و از هر جهت رفاه و سعادت مردم پیوند تنگاتنگى با آن دارد. آنها اشاره مى کنند که خداوند مسئول این آتش است، که نماد حیات ملى، خوشبختى و ارتباط با جهان نامرئى است. قبیله گیگویو آئین تطهیر محصولات را در زمان شروع حمل آنها انجام مى دهند. بخشى از این مراسم شامل روشن کردن آتش مقدس و حمل آن به تمام مناطق است. مردم به آن به چشم «آتش پاک کننده» مى نگرند و مشتاقانه براى حمل آن با شاخه هاى کوچک و بردن به خانه هایشان که در آنجا آتشهاى قدیمى خاموش شده صبر مى کنند. و نمى گذارند آتش جدید تا فصل آینده زمانى که مراسم تکرار مى شود خاموش گردد. این آتش نماد فرآیند مرگ در رستاخیز و غلبه تجدید حیات بر نابودى و فساد است. احتمالا برگزارى این مراسم عمیقا پر معنى امروزه تقریبا از بین رفته است. مراسم برداشت محصول قبیله ناندى نیز شامل برافروختن آتش مقدس و نیایشها به درگاه خدا هم براى سلامت مردم و هم براى گله است.

مفاهیم مذهبى رنگهاى گوناگون در باور مردم آفریقا
به رنگهاى گوناگون مفاهیم مذهبى و کاربردهاى متفاوتى نسبت داده مى شود. تعدادى از قبایل سیاه را رنگ مقدس خود مى دانند. در میان باوندا، لو،ناندى،ندبل، شونا، حیوانات سیاه رنگ براى خداوند قربانى مى کنند و یا در مراسم مذهبى مورد استفاده قرار مى گیرند و از طرف دیگر قبایل آبالویبا، باگاندا، واتومباتو، گوفا، فقط حیوانات و یا پرندگان سفید رنگ را در مناسک مذهبى شان استفاده مى کنند زیرا سفید رنگ مقدس آنهاست. اطلاع اندکى از دیگر رنگ ها وجود دارد.

مفاهیم مذهبى اعداد در باور مردم آفریقا
به اعداد مانند رنگها، مفاهیم مذهبى نسبت داده مى شود. آگاهى درباره این جنبه از عقاید مردم آفریقا بیان بسیار اندک است، و تنها مى توان چند مثال واقعى را ذکر نمود. به نظر مى رسد عدد «چهار» میان مردم ناندى مقدس و یا داراى حرمتى ویژه است، عدد «شش» براى مردم شونا و جى مقدس است و شش گوسفند یا گاو را براى خدا قربانى مى کنند. هم مردم آکامبا و هم واگوسو، تابوهایى در رابطه با عدد «هفت» دارند، که اشاره مردم آکامبا به «هفت سگ» ناظر به همین معنا است. عدد «نه» براى قبیله باگاندا مقدس است و تمام هدایا، پیشکش ها، قربانی ها، ظروف مقدس باید عدد نه یا ضریبى از آن باشد. شمارش مردم و چهارپایان زنده در بسیارى از جوامع آفریقایى تا حدى بخاطر ترس از این است که بدبختى نصیب کسانى مى شود که شمارش مى گردند و تا حدى نیز به سبب این که مردم نه افراد مستقل بلکه اعضاى متشکل جامعه هستند و نمى توانند مانند اعداد تعریف شوند.

جهان مذهبى در باورهای مردم آفریقا
این مساله به روشنى از آنجا ناشى مى شود که از نظر مردم آفریقا این جهان مذهبى است. طبیعت به وسیع ترین معناى کلمه موجود یا پدیده اى بى روح و تهى از احساس نیست: بلکه آکنده از معناى مذهبى است. حتى در جایى که پدیده ها و اشیاى طبیعى از حیات زیستى برخوردار نیستند انسان براى آنها زندگى قایل مى شود. خداوند در پشت و درون این پدیده ها و اشیاء دیده مى شود: آنها مخلوقات او هستند، او را متجلى مى سازند و حضور و هستى اش را نشان مى دهند. جهان نامریى با این پدیده ها و موجودات واقعى طبیعت نشان داده مى شود. دنیاى غیب شدیدا بر دنیاى مشهود تاثیر دارد. یکى از دیگرى مى گوید، و مردم آفریقا زمانى که به دنیاى مرئى مى نگرند، مى شنوند و یا احساس مى کنند عالم غیب را «مى بینند». این یکى از اساسى ترین میراث هاى مذهبى مردم آفریقاست. جوامع سنتى آفریقا نسبت به بعد روحانى هستى که بسیار عمیق، غنى و زیباست نه کور بوده اند و نه کر. دوبعد جسمانى و روحانى تنها دو بعد از یک جهان هستند. این بعدها در یکدیگر جفت مى شوند تا آن حد که در زمانها و مکانهائى ظاهرا یکى واقعى تر از دیگرى است، اما جدا از دیگرى نیست. براى مردم آفریقا این جهان مذهبى یک مساله دانشگاهى نیست، بلکه تجربه اى عملى است که در اعمال عبادى به اوج خود مى رسد.

پرستش خدا
مردم آفریقا به شیوه هاى متعدد و گوناگون به دنیاى روحانى خود که عمیقا از آن آگاه اند، پاسخ مى دهند. این پاسخ عموما شکل پرستش را بخود مى گیرد که در گفته ها و اعمال گوناگون ابدى مى شود. این اعمال ممکن است در قالب کلمه یا عمل، رسمى یا غیر رسمى، بالبداهه یا با قاعده، جمعى یا فردى، آیینى یا غیر آیینى باشد. آنها از جامعه اى به جامعه دیگر و از محلى به محل دیگر فرق مى کنند. براى نمونه، گزارش مى کنند که اقوامى مانند دینکا و نوئر تمام ساعات بیدارى خود را در اعمال عبادى صرف مى کنند، در حالى که در طرف دیگر، جوامعى وجود دارند که گزارش مى شود فقط اعمال عبادى اندک و اتفاقى دارند. اکثریت آفریقاییها بین این دو وضع قرار دارند، و اعمال عبادى آنان هم از طریق نیازهاى فورى و هم اعمال موروثى شان سامان مى یابد.

الف ـ قربانیها و هدایا
قربانی ها و هدایا یکى از رایج ترین اعمال عبادى در میان مردم آفریقاست و مشتى از آنها نمونه خروار است. قربانی ها به مواردى اشاره مى کند که زندگى حیوانى به منظور هدیه حیوان، بطور کامل یا بخشى از آن به خداوند، موجودات فوق طبیعى، ارواح، مردگان زنده، نابود مى شود. هدایا به موارد باقى مانده اى که شامل کشتن حیوان نمى شود، و عمدتا پیشکش مواد غذایى و اقلام دیگر است اشاره مى کند. در بعضى موارد، قربانیها و هدایا به یک یا بیشتر از موارد زیر هدایت مى گردند: خداوند، ارواح، مردگان زنده. دریافت کنندگان هدایا در گروه هاى دوم و سوم ارواح و مردگان زنده واسطه اى بین خدا و انسانها شناخته مى شوند، لذا چه عبادت کنندگان از آن آگاه باشند یا نباشند، خدا دریافت کننده نهایى قربانیها و هدایا است.

نظریات در مورد کارکرد و معنى قربانیها و هدایا
چهار نظریه عمده براى توضیح کارکرد و معنى قربانیها و هدایا ارائه شده است. آنها عبارتند از: نظریه هدیه. بعضى از این مفاهیم احتمالا هنگام اهداء قربانیها در ذهن مردم آفریقا حضور دارند، اما هیچیک از نظریه ها دلیل قانع کننده اى براى این اعمال ارایه نمى کنند. مى توان اضافه نمود که باید توازن هستى شناسانه بین خدا و بشر، ارواح و بشر، در گذشتگان و زندگان حفظ شود. زمانى که این توازن به هم مى خورد، مردم احساس بدبختى و رنج مى کنند، و یا از دچار شدن به آنها مى ترسند. از سوى دیگر دادن هدایا و قربانیها تمهیدى روانشناختى براى بازگرداندن این توازن هستى شناختى است. همچنین عمل و موقعیتى براى ایجاد ارتباط میان خدا و انسان، ارواح و انسان یعنى عوالم روحانى و مادى است. هنگامى که این اعمال بسوى مردگان زنده هدایت مى شوند، آنان نماد دوستى یعنى تصدیقى از این نکته هستند که در گذشتگان هنوز عضوى از خانواده هاى انسانى شان و نشانه هاى از احترام، و یادآورى براى مردگان زنده هستند. افراد خانواده ها و گروههاى خانوادگى، به طور کل، قربانی ها و نذور خود را به مردگان زنده اهدا مى کنند، اما جوامع بزرگتر آنها را تنها به خدا و یا از طریق ارواح محلى یا قومى (یا ملکوتیان) به خدا اهدا مى کنند.

تفاوت رسم قربانیها و هدایا
با این وجود، رسم قربانی ها و هدایا بطور گسترده متفاوت است. نمونه هاى واقعى از نقاط مختلف آفریقا این نکات را روشنتر مى کند. مردم قبیله آبالوییا معتقدند که خداوند «ذات یگانه اى است که شعایر مذهبى و قربانی ها براى او برگزار مى گردد و یا اهدا مى شود» آنان مناسبت هاى رسمى دارند که در آنها قربانیهایى به خدا تقدیم مى کنند، از جمله زمان تولد، نام گذارى، و ختنه افراد، و نیز در مراسم ازدواج و دفن مردگان و زمان برداشت محصول. هنگام تقدیم قربانى به درگاه خدانیایش مى کنند، و در مراسم تدفین براى آرامش مردگان زنده دعا مى خوانند، در حالى که هنگام برداشت محصول اظهار شادى مى کنند و شکر نعمت خداوند را به جا مى آورند. مردم قبایل آکامبا و گیکویو نیز در مناسبتهاى مهم، مانند آئینهاى گذار، زمان کاشت، قبل از رسیدن محصول، زمان برداشت اولین میوه ها، در مراسم تطهیر دهکده پس از امراض واگیردار، و مهم تر از همه هنگام تاخیر یا کمبود باران قربانیهایى تقدیم مى کنند. مردم قبیله گیگویو معمولا از گوسفندى به رنگ خاص استفاده مى کنند، اما مردم آکامبا از گاو نر، گوسفند یا بزهایى با یک رنگ و هنگام خشکسالى شدید، آنها قبلا بچه اى را که در معبدى زنده بگور مى کردند به رسم قربانى تقدیم مى نمودند. اقوام آکان و آشانتى، محرابهائى در خانه هاى رعیتى خود دارند که در آنها هدایائى از غذا، بخصوص تخم مرغ و شراب مى گزارند. این هدایا به خدا تقدیم مى شود و با دعا براى سلامت مردم همراه است. کوتوله هاى باچوا و بامبوتى که براى تامین معیشت خود به جمع آورى میوه و شکار حیوانات متکى هستند در دادن سهمى از گوشت حیوان، میوه و عسل به خداوند بسیار محتاط هستند و معتقدند که اگر در انجام آن قصور کنند، شخص بیمار خواهد شد و یا هرگز حیوانات بیشترى را نخواهد کشت. زن با چوایى هنگامى که باردار مى شود، غذا مى پزد، و قسمتهایى از آن را به جنگل مى برد و درآنجا آنها را به خدا تقدیم مى کند و مى گوید: «اى خدایى که این بچه را به من بخشیده اى، این را بگیر و بخور!». قوم باروست که به عنوان واسطه بین آنان و خدا عمل مى کند اهدا مى کنند. اگر کیرانگا در وساطت شکست بخورد، در این صورت آنها مستقیما به خدا رومى کنند. مردم انکور مى اندیشندکه خدا انتظار هیچ قربانى را ندارد،لذابراى خداوند قربانى نمى کنند. درعوض هدایارا به ارواح و مردگان زنده مى دهند. مردم باگاندا نیز قربانیها و هدایا را به خدایان ارواح و مردگان زنده اهدا مى کنند. مردم قبیله ایلا مناسبتهاى متعددى دارند که در آنها قربانیها و هدایائى به خداوند تقدیم مى کنند. شکارچیان در موفقیتى که موقعیتى در شکار ندارند و یا حیوانى را کشته اند همین عمل را انجام مى دهند. مسافرین نیز هنگامى که به رودخانه اى مى رسند همین کار را انجام مى دهند، آنان مقدارى آب را برداشته به روى زمین مى پاشند و آب را با دعایى که خواهان هدایت، مراقبت و سعادت آنها از خداوند است تقدیم مى کنند. وقتى که کسى در صبح چپق مى کشد، مقدارى از دود آن را به خدا هدیه داده و از او براى این که در آن روز سلامت او را تامین نموده سپاسگزارى مى کند، و از او مى خواهد که روزى توام با شادکامى داشته باشد. طى بیمارى جدى رئیس خانواده آب و غذایى را که در آستانه راست خانه قرار داده هدیه داده و دعا مى کند که خداوند بیمار را شفا دهد.
(ادامه دارد...).

منـابـع

جان اس.مبیتی- ادیان و فلسفه آفریقایی- مترجم مرضیه شنکایی- نشر ادیان- تاریخ نشر 1383

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد