نفوذ و تاثیر دین بودا و ادیان چینی بر آئین شینتو
فارسی 6703 نمایش |دین شینتو
دین شینتو که از روزگاران بسیار قدیم و به یاد نماندنی دین ملی ژاپن بوده است. سومین دین کهنسال جهان است. شین تو که دین بومى مردم و حاصل زندگى و خوى آنان بود، بستگى تنگاتنگى با سنت هاى ملى و نهادهاى اجتماعى داشت. شین تو در اصل یک دین سازمان نیافته بود، که دشوار بشود گفت داراى یک نظام اعتقادى است؛ اما کیش آن در اندیشه ها و احساس هاى این ملت خوب تجسم یافته است و نفوذ آن در سراسر فراز و فرودهاى تاریخ ملت پایدار مانده است. وحدت ملى و همبستگى اجتماعى همیشه با احترام به خاندان فرمانروا حفظ مى شد و باور به خاستگاه آسمانى اورنگ پادشاهى از پرستش بانو خداى خورشید جدایى ناپذیر بود. با آن که فکرشان آسمانى اورنگ پادشاهى در تاریخ توسعه یافته و با کیش وابسته خدایان نیاکانى و پهلوانان ملى همراه بوده، اما همیشه در نهادهاى سیاسى و اجتماعى یک نقش اصلى ایفا کرده است. نقش فکر ماندگارى خانواده و اهمیت زندگى مشترک اجتماعى کمتر از چیزهاى دیگر نبود؛ هنرهاى دلاورى و وفادارى، همچنین رعایت وفادارانه سنت هاى خانوادگى، همیشه عوامل اصلى دین بومى بودند. چند و چون سرنوشت این دین نیاکانى در یک رژیم صنعتى مثل امروز مسئله خطیرى است، با این همه باید به طور کامل به نقشى که هنوز شین تو در اندیشه ها و حیات این ملت دارد، اشاره کرد. این دین در میان ادیان عالم، از جهت نقشی که در شکل دادن به نظر سیاسی و ثبات ملی پیروان خود داشته است منحصر به فرد است. دین شینتو از جهت تحمل عملی نسبت به سایر ادیان عالم بسیار شگفت انگیز می باشد. اسطوره شینتو بسیار در هم آمیخته و طولانی است و باید به دقت در آن نگریست و وقایعی را که در حول و حوش مبدأ و منشاء آن به وقوع پیوسته و موجب و موجد وقایع و حوادث عظیم شده در نظر آورد.
نقوذ مذاهب و ادیان بیگانه در ژاپن
دین، به مثابه آراء، عقاید انسان در تاریخ بشر هیچ گاه در محدوده جغرافیایى و مرزهاى ملى و نژادى، متوقف نشده و به دیگر سرزمین ها نفوذ کرده است. و در ژاپن نیز این وضعیت وجود دارد. در اوایل ادوار باستانی تاریخ ژاپن شینتوی قدیم به صورت متشکل و معلومی در نیامده بود. ولی همین که تمدن چینی در کشور ژاپن خرد خرد نفوذ کرد در قرن پنجم میلادی آن دین شکل واضحی به خود گرفت. و یک جنبه فرهنگی ملی حاصل کرد. تأثیر تمدن و ادیان چینی در کشور ژاپن و دین شینتو سراسر زندگانی ملی آن کشور را دستخوش تغییر قرار داد و آثار مهم و نتایج برجسته در تاریخ آن دیار باقی گذاشت. ژاپنی ها به سرعت تمام افکار و آداب همسایه خود را اقتباس کردند و حوایج طبیعی زندگانی خود را با آن وفق دادند. و صورتی کامل تر به آن بخشیدند. دین شینتو با ادیان چینی بودیسم، کنفوسیوس و تائوئیسم در مسیر تحولات تاریخی خود ارتباط پیدا کرده و از آنها متأثر گشته است.
ارتباط دین بودا و آئین شینتو
دین بودایی که ریشه در هند داشت و در چین بومی شده بود از طریق چین وارد ژاپن شد و همراه خود مقداری آثار ادبی و هنری و افکار تازه و اندیشه های گوناگون به کشور ژاپن ارمغان آورد. غلبه و استیلای بودیسم در ژاپن در قرن ششم م. به اوج خود رسید و طبقات عالی اجتماعی همه به آن دین گردن نهادند. در آن موقع در درون آن ملت احساس می شد که بین دین شینتوی ملی قدیم با مذهب بیگانه و نو رسیده بودایی تلفیق و ترکیبی به عمل آید. این پیشامد و بحران دینی باعث شد که شینتوئیزم در برابر بودیزم تقریبا مضمحل شده رو به زوال نهاده طبقة متفکر و نورانی جامعه ژاپن همگی این روش ترکیبی را پذیرفتند. بدین منوال رسوم و کتب و ادعیه و تمام تشریفات بودایی در معابد شینتو رواج یافت و معمول گردید. دولت ژاپن در این مدت وسایلی بر انگیخت که دین شینتو را از خطر محو و زوال مصون دارد. پس به دو طریق یکی مثبت و دیگری منفی شروع به عملیاتی کرد اولا از طریق منفی یک سلسله تغییرات و تأویلات برای افسانه ها و اسطوره های شینتو بوجود آورد. به طوری که در نظر منتقدین شکاک و متفکران مملکت قابل قبول باشد. ثانیا: از طریق مثبت، دولت ژاپن سعی می کرد که مذهب شینتو را مانند یک عامل فعال و قوی و نیروی محرک ملی بر پایه اخلاقی و شالوده تاریخی استوار سازد. علاوه بر این تاثیرات، آیین بودا در خدمت آن بود که حیات دینى ژاپنى ها را به اوج برساند و نیروى زیست به آن بدهد و این کار را از راه برانگیختن آرمان هاى کلى و پالودن احساس هاى دینى و زیبایى شناختى آن ها کرد. دین بودا را مردم اول براى این پذیرفتند که اشتیاق هایشان را براى رسیدن به یک فراسو ارضا کنند، و این دین مصالح فراوانى براى نظر فرارونده یا متعالى فراهم آورد و جان مردم را به بینش هایى گسترده تر و اسرارى عمیق تر از آنچه تاکنون در خیالشان بود هدایت کرد. هنرها و ادبیات قویا برانگیخته شد؛ روش هاى تربیت روحى به گونه اى دقیق و سنجیده ساخته و پرداخته شد؛ نهادهاى مذهبى سازمان یافت؛ یک نظام کیهان شناسى و آخرت شناسى آموخته شد، با صحنه هایى از حیات آینده که به طور گرافیکى ترسیم شده بود، و نیز آن اعمال رازورانه که آیین بودا با خود آورده بود. آیین بودایى که به ژاپن آورده شد مهایانه بود، یعنى گردونه یا طریقت بزرگ، همراه با کیش هاى بسیار سویه و نظام هاى فلسفى اش. این شکل از آیین بودا که اندیشه ها و اعمال گوناگون را جذب کرده بود و با آسیاى میانه و چین تماس داشت، تمام آن عناصر بسیار گونه را به ژاپن آورد. اما ژاپنى ها همیشه آماده اند که زیاده روى ها و گزافه گویى هاى آن را خنثى کنند و مراحل گوناگون آیین بودا را با نیازهاى خود سازگار کنند. به این ترتیب آیین بوداى ژاپنى شاخه اى کاملا متمایز از آیین بوداست که با همه گونه هاى قاره اى آن فرق دارد. به نکته دیگرى هم باید اشاره کرد، به این معنى که نه فقط مقدارى از کتاب ها و سنت هایى که در هند و چین از میان رفته اند در ژاپن نگهدارى مى شوند، بلکه از طریق آن ها مى توان رد توسعه مستمرى از شکل هاى مختلف آیین بودا را دنبال کرد.
تأثیر آیین مهایاناى بودایى بر دین شینتو
آیین مهایاناى بودایى در حدود سال 552 م. به ژاپن وارد شد و پس از برخورد با شینتو، سرانجام بسیارى از عناصر بودایى را به مذهب شینتو منتقل کرد. پرستش خدایان ملى و امپراطور، کرنش و قربانى براى مردگان و وطن پرستى از آداب این آیین است. نوعى فتوت به نام بوشید و (Bushido) یعنى طریقه دلاوران که تا اندازه اى از آیین زن الهام مى گرفت، جوانمردى و مقاومت براى شرف را الزام مى کرد. بر این اساس سربازان هنگام شکست، طى مراسمى با یک خنجر مخصوص که در سراسر عمر آن را همراه داشتند، شکم خود را پاره مى کردند و شهید راه وطن شدند. آیین شینتو نیز بارها نوسازى شده است و پرستش امپراطور از سال 1946 توسط خود وى منسوخ گردیده است. اکنون در ژاپن این آیین در کنار آیین بودا به حیات خود ادامه مى دهد.
ریوبو
سرانجام، آیین بودا در ژاپن در قرن هشتم میلادى کاملا رواج یافت و مقامات کشور آن را پذیرفتند. در آن زمان لازم شد که میان آیین بومى و قدیم شینتو از یک سو و آیین بیگانه و نورسیده بودایى از سوى دیگر تلفیقى صورت گیرد. در آن هنگام برخى از روحانیون بودایى اعلام کردند در مکاشفات خود دانسته اند که خدایان باستانى ژاپن در حقیقت هر کدام بودى ستو بوده اند و آنجا ظهور کرده اند. همچنین گفتند اماتراسو یعنى خداى خورشید همان ظهور کامل بودا در کشور ژاپن بوده است. این مکتب را ریوبو، یعنى شینتوى ترکیبى نامیدند و به تبلیغ آن پرداختند. بدین شیوه آیین شینتو نوسازى شد و احیا گردید.
معابد بودائى
معابد بودائى در ژاپن با چوب منقش و داراى کنده کاری هاى بسیار زیبائى است. زیباترین معابد بودائى در شهر توکیو و اطراف آن قرار دارد. قربانیان جنگ و شهیدان راه وطن در گورستانى مخصوص جاى ویژه اى دارند و اسامى آنان بر الواحى نوشته شده است. بودائیان، به موعظه و اندرزهاى اخلاقى، تهذیب اخلاق و انجام مراسمى شبیه فرقه کاتولیک روى مى آورند.
روحانیت ژاپنى
با گذشت زمان و ریشه دار شدن مذهب مهایانه در کشور ژاپن، قدرت روحانیون این مذهب به تدریج گسترش یافت و ابداعات و انحرافات زیادى توسط آنان رواج گرفت. روحانیون به خرید و فروش گناهان پرداختند و خرید و فروش عمر و افزایش آن از ابتکارات روحانیت شین تو یا مهایانهى جدید گردید. پدران ژاپنى براى تقرب به درگاه خدایان، پسران خود را به پیشوایان (روحانیون) مى فروختند. این سنت از دیرباز در میان مردم ژاپن رایج بود و در اواخر قرن هفدهم ممنوع گردید. این کودکان در خدمت روحانیون مهایانه لباس زنان را مى پوشیده و به زشت ترین کارها (لواط و...) واداشته مى شدند. و این آغاز انحطاط اخلاقى ژاپن بود. در سال 1549 میلادى که مذهب کاتولیک در ژاپن راه یافت، مورد استقبال بسیار قرار گرفت، علت پذیرش مذهب کاتولیک، اراده امپراطوران ژاپن بود که بدان وسیله مى خواستند از نفوذ روحانیت مهایانه که در تمام مسائل کشور دخالت مى کردند، بکاهند. در سال 1852 میلادى امپراطوران ژاپن که زیر نفوذ روحانیون مهایانه قرار داشتند، از تبلیغ مذهب کاتولیک جلوگیرى کردند و آزار و شکنجه مسیحیان ژاپن آغاز گردید که عده فراوانى از آنان کشته و یا اخراج شدند. مذهب مهایانه پشتوانه خوبى براى بسط امپراطورى و تحکیم قدرت سیاسى امپراطوران بود؛ زیرا در این مذهب مقامى خدائى داشتند. ادغام دو مذهب مهایانه و شینتو، آئین شین تو را پدید آورد. این مذهب توسط امپراطوران، مذهب رسمى ژاپن اعلام شد. با انحلال مذهب مهایانه، روحانیون قدرت و نفوذ خود را از دست دادند. اما امروز مذهب مهایانه دومین مذهب رسمى کشور است و در برخى شهرها و اکثر روستاهاى ژاپن رواج کامل دارد. روحانیون ژاپنى (بودا، شین تو و...) به قرائت متون مقدس مشغول مى شوند، آواز مى خوانند، زانو مى زنند، براى تشریفات مذهبى ناقوس نواخته مى شود، شمع روشن مى شود، کندر و عود و مشک مى سوزند، مؤ منین دعا مى کنند و حمایت بودا را طلب مى کنند.
تفاوتهای دین بودا و آیین شین تو
دین بودا هم اکنون دین اکثر مردم ژاپن، بودائى است و نقطه مقابل آئین شین تو مى باشد. دین شین تو خدایان بى شمارى را در محدوده عقاید خود قرار داده؛ ولى دین بودا از نظر اصولى و بنیادى این عقیده را رد کرده و قبول ندارد. شین تو به بقاى دائمى پس از مرگ، بدون مجازات گناهکاران و پاداش نیکوکاران، معتقد است، ولى بودا چنین باورى به تناسخ ندارد و کاملا مخالف آن است. در قرن هفدهم میلادى بین این دو مذهب مغایر، اتحاد و ائتلافى برقرار شد. به این صورت که خدایان بى شمار شین تو مظاهر بودا لقب گرفتند و بدین سان این دو دین به هم نزدیک شدند. آئین بودا به پاره اى اعتقادات شین تو در داد و قبول کرد که مردگان به مدت یکصد سال در نزد زندگان منزل دارند و بعد براى دریافت پاداش زندگى جدید آشکار مى گردند.
ارتباط آئین شینتو با دین کنفوسیوس
یکی دیگر از ادیان چینی که در ژاپن رواج یافت و با دین شینتو ارتباط پیدا کرد. دین کنفوسیوس بود که در ابتدای قرن اول میلادی با تمدن چین به آن کشور وارد گردید و مورد استقبال مردم قرار گرفت. تا قرن هفدهم م. نفوذ آن محدود به بعضی از نواحی مرزی بود و دایره نفوذ این دین وارداتى بیشتر در میان کشاورزان بود. ولی اکنون کتب آئین کنفوسیوس در سراسر آن کشور رایج است. و در فرهنگ آن دیار تأثیر دارد. آموزه دین کنفوسیوس مصالح و موادى براى نهادهاى اجتماعى، سازمان سیاسى و نظام دهى احکام اخلاقى فراهم آورد. شین تو آغازین مفهوم روشنى از وفادارى یا حرمت به والدین نداشت، و این ها فضایلى است که نقش بسیار مهمى در حیات اخلاقى این مردم داشت. خود همین نام این فضایل را آیین کنفوسیوس آورد، که به آموزه اخلاق مدارى، نظام مندى مى بخشد و روش هاى آموزش آن را به دست مى دهد. این جا متافیزیک چینى و اعمال دینى هم نقشى داشتند، اما به روش هاى غیب گویى بدل شدند. اخلاق کنفوسیوسى، که به زمینه اى متافیزیکى آراسته بود، و بعدها به ژاپن رسید، شکل اندیشه هایى چینى را داشت که تفکر هندو در آن دست برده بود. اخلاق خانوادگی و آداب نیرومند دین کنفوسیوس با روح ملت ژاپن مطابقت دارد و عشق خانوادگی و احترام گذشتگان دین شینتو را تشکیل می دهد. نفوذ اندیشه کنفوسیوسى در ژاپن، همیشه در حوزه نهادهاى حقوقى و آموزشى، مشخص تر از قلمرو احساس دینى بود؛ نهادهاى شهرى و آموزه اخلاقى، یارمندى هاى چینیان به ژاپن بود.
ارتباط آئین شینتو با دین تائو
سومین دین چینی که با آئین شینتو ارتباط پیدا کرد دین تائو است. در بین ادیان چین، دین تائو یکی از سه دینی است که در کنار ادیان بودایی و کنفوسیوس به عنوان سه مذهب با آئین شینتو در ارتباط بوده به رسمیت شناخته شده است. لازم به ذکر است تائویسم اکنون سالهاست که در کشور ژاپن در ارتباط با دین شینتو رو به انحطاط و زوال نهاده است و می توان گفت فعلا در ژاپن امروزی مذهبی مرده تلقی می شود و دولت آنرا طرد و منع می کند، ولی با همة اینها مردم بیشماری به مبادی سحر و جادو بسیار علاقه دارند. در طی قرون متمادی مردم ژاپن از میان ادیان مختلف که اکثرا از ادیان چینی بود که در آن دیار نفوذ کرد، یکی را انتخاب نکردند. و آنچه پذیرفتند ترکیبی از سنن باستانی آئین شینتو و دین بودا است که گاهی با مکتب اخلاقی دین کنفوسیوس، ترکیب گردیده است. در قرن هجدهم و نیمه اول قرن نوزدهم م. بعضی از متفکرین بزرگ مانند (موتوری و هیواتا) دین شینتو، آئین بومی و ملی ژاپن را تجلیل کردند و آنرا در مقابل ادیان چینی، بودا و کنفوسیوس قرار دادند. در خلال این دوران ادیان تائویی و کنفوسیوس نیز بر دین شینتویی تأثیر گذاشتند به خاطر تأثیر و نفوذی که هر سه ادیان چینی روی دین شینتویی بر جای گذاشته بود، روحانیون شینتو فرمول مصالحه آمیز زیر را برای مردم بیان کردند. (برای سلوک اخلاقی، مردم بر مقررات کنفوسیوس تکیه می کنند. قلمرو مسایل درونی به ادیان شینتویی و بودایی واگذار گردیده است. به عبارت دیگر، دین کنفوسیوسی برای اخلاق مردم کار می کند و ادیان شینتویی و بودایی به دین ایشان می پردازد.
نتیجه
به این طریق، تاریخ دین ها و اصول اخلاقى ژاپن برهمکنش نیروهاى گوناگونى را نشان مى دهد که حیاتشان بیشتر در ترکیب نمودار مى شود تا در تضاد. مى گویند شاهزاده شوتوکو بنیانگذار تمدن ژاپنى، سه نظام دینى و اخلاقى موجود ژاپن را به ریشه، ساقه ها و شاخه ها، و گل ها و میوه هاى درخت مانند کرده است. شین تو آن ریشه است که در خاک منش مردم و سنت هاى ملى نشانده شده؛ آیین کنفوسیوس در ساقه و شاخه هاى نهادهاى آموزشى دیده مى شود؛ آیین بودا گل هاى احساس دینى را شکوفا کرد و میوه هایش زندگانى روحى بود. این سه نظام را اوضاع و احوال آن زمانه ها و نبوغ مردم در یک کل مرکب حیات روحى و اخلاقى ملت قالب زده و ترکیب کرده بود. اما در قرن پانزدهم خط فاصل میان آیین بودا و نظام هاى دیگر مشخص شد، و سرانجام آن ترکیب در سیر قرون بعد تجزیه شد. با این همه، این سه نظام چنان از درون و با ظرافت در جان و دل مردم عجین شده اند که حتى ژاپنى هاى امروزى هم، دانسته یا ندانسته، در آن واحد پیروان این آموزه هاى گوناگونند، و هیچ نظامى را به طور مطلق کنار نگذاشته اند. باید در این فرآیند امتزاج به یک نکته اشاره کرد و آن تساهلى است که در آن مى بینیم. در سراسر این تاریخ تماس و ترکیب، فقط نمونه هایى استثنایى از اذیت و آزار و جنگ هاى دینى به چشم مى خورد و این تا حد زیادى ناشى از طبیعت عمل گراى این مردم بود که آن ها را از دویدن به سوى کرانه ها یا زیاده روى ها و تعصب باز مى داشت. علت دیگر را باید در سرشت خود دین هاى وارداتى جست. آیین کنفوسیوس یک نظام اخلاقى عملى بود که چندان توجهى به اعتقاد و عقیده جزمى نداشت، در حالى که آیین بودا دینى بود که به طور چشم گیرى ایده الیستى و تساهل گرا بود. این دو نظام هرگز گرفتار کشاکش نشدند، مگر موقعى که کنفوسیوسى هاى متعصب قرن هفدهم، شروع کردند به حمله کردن به آیین بودا، براى انگیزه اى که صرفا دینى نبود. (اما به طور کلى مى توان گفت که تساهل رواج یافت، و این هنگامى بود که این تماس هرگز نه به هماهنگى کامل منجر شد و نه به جذب کامل یکى در دیگرى. نبود چنین تخاصمى شاید تا حدى ناشى از میل به جدا نگه داشتن جنبه هاى فرا رونده یا متعالى آرمان دینى از اخلاق عملى زندگى روزمره باشد، چنان که گویى تقسیمى میان این دو مرحله از زندگى وجود داشت. همیشه راه حل را در مصالحه عملى مى جستند نه در جست و جوى نظرى یا عقلى پیامدها. بنابراین دین شینتو مجموعه ای است از عقاید باستانی مردم ژاپن و سنت های کهن که ریشه در آنیمیسم دارد تا قرن ششم ق. م از این دین نامی نبود، اما پس از نفوذ دین بودا و تائویی و کنفوسیوس در ژاپن برای مقابله با دین بودایی و دو دین بزرگ چینی، دین شینتویی شکل گرفت. در طى قرون متمادى مردم ژاپن از میان ادیان و مذاهب گوناگون که به آن دیار راه یافت، هیچ یک را به طور کامل انتخاب نکردند و آنچه را قبول کردند، ترکیبى بود از سنن باستانى مذهب شین تو و آئین بودا که گاهى با مکتب اخلاقى دین کنفوسیوس در هم آمیخته مى شد. در سال 1868 میلادى که قدرت واقعى کشور در اختیار فرزند رب النوع خورشید میکادو امپراطور ژاپن، قرار گرفت. دین شین توى باستانى دین رسمى کشور اعلان شد و تشکیلات بودائى از دولت جدا گردید. در حال حاضر این ادیان هر کدام به گونه ای در میان مردم ژاپن حضور دارد. در عین حال اکثر مردم از هر دو دین (شین تو و بودا) پیروى مى کنند و از سال 660 ق. م تا امروز تحولات فراوانى بر اثر دگرگونی هاى اجتماعى آن کشور پدید آمده و هم اکنون ژاپن در زمینه صنعت و تکنولوژى جدید با کشورهاى بزرگ و پیش رفته جهان رقابت چشم گیرى دارد. این تحول حیرت انگیز و غیر قابل انتظار در کشورى که مهد خرافات و اساطیر بوده و هست، صرفا پس از آنکه به دکان رهبانان و کاهنان و روحانیان دغلکار و جاهل پرور ژاپن پایان داده شد و علم و عقل و آزادى علمى، هنرى و... روى کار آمد، حاصل شد.
منـابـع
رابرت. ا. هیوم- ادیان زنده جهان- انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی- صفحه 211
جان بی ناس- تاریخ جامع ادیان- صفحه 428-425
فلیسین شاله- تاریخ مختصر ادیان بزرگ- انتشارات طهوری- صفحه 200
ریچارد کلارنس- ادیان در جوامع امروز- ترجمه عبدالرحیم گواهی- انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی- جلد 2- صفحه 544
عبدالله مبلغى آبادانى- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- ج 1
ماساهارو آنهساکى- فصلنامه هفت آسمان- ترجمه ع. پاشایى- شماره 5- مقاله دین شینتو
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها
بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد
-
تاریخچه و پیشینه دین شینتو (ادیان کنفوسیوس)
-
عقاید و باورهای ابتدایی و باستانی مردم ژاپن (تمدن)
-
درون مایه های تفکر شینتویی در ژاپن
-
سنت های دینی در تاریخ ژاپن
-
وضعیت و جایگاه دین در ژاپن معاصر (فرقه ها)
-
نقدهای کلی وارد بر دین شینتو
-
عقاید و باورهای ابتدایی و باستانی مردم ژاپن (ارواح)
-
وضعیت و جایگاه دین در ژاپن معاصر (نوع جدیدى از دین جدید)