آیین های عزا و سوگواری در دین یهود
فارسی 5408 نمایش |آیین های عزا و سوگواری در دین یهود
انسان به طور طبیعی در برخی مواقع مانند مرگ دوستان و بستگان نزدیک، یا رهبران دینی و ملی و مصیبت فردی یا اجتماعی غمگین شده و به سوگ می نشیند. یکی از مهمترین این موارد غم و اندوه دینی است که حالت تأثر روانی آن با اندوه شخصی از نظر محتوی و انگیزه تفاوت دارد. در ادیان این حالت نهادینه شده و در قالب یک مراسم دینی خود را می نمایاند. در دین یهود به مناسبت هایی از قبیل رحلت حضرت موسی و دیگر انبیا، مصائب بنی اسرائیل، تخریب بیت المقدس و قتل و کشتار یهودیان سوگواری و عزاداری برگزار می گردد. برخی از آنها ریشه در کتاب مقدس دارد. عهد عتیق به موارد متعددی از سوگ و عزا اشاره می نماید و به خصوص صحیفه مراثی ارمیاء نبی که حاوی نمونه هایی از این حالت است.
اشکال سوگ در کتاب مقدس
1- قریعا (لباس پاره کردن): جامه چاک کردن، یکی از رسوم رایج سوگ در قسمت های نقلی و توصیفی عهد عتیق است نمونه آن جامه دردیدن یا پاره کردن لباس رئوبن است. رئوبن هنگامی که سر چاه برمی گردد و می بیند که یوسف در چاه نیست جامه خود را چاک می زند. (پیدایش: 29: 37) یعقوب (ع) رخت خود را پاره کرد و پلاس در بر کرد و روزهای بسیار برای پسر خود ماتم گرفت و... گفت سوگوار نزد پسر خود به گور فرود می روم. (پیدایش: 35: 37).
الف: عکس العمل یوشع و بزرگان بنی اسرائیل هنگام شکست: عکس العمل یوشع و بزرگان بنی اسرائیل هنگام شکست در عایلا به همین نحو است: «یوشع و مشایخ اسرائیل جامه خود را چاک زده، پیش تابوت خداوند تا شام رو به زمین افتادند و خاک به سرهای خود پاشیدند.» (یوشع 6: 7) واکنش حزقیا به سخنان روشاقه: «چون حزقیا این را شنید لباس خود را چاک زده و پلاس پوشیده.» (دوم پادشاهان 1: 19) (شعیا 1: 37).
ب: مردخای هنگام شنیدن خبر قتل عام یهودیان: «چون مردخای از هر آن چه شده بود اطلاع یافت، جامه خود را دریده پلاس با خاکستر دربر کرد.» (استر: 1: 4)
ج: ایوب هنگام شنیدن مرگ فرزندان: «آن گاه ایوب (ع) برخاسته جامه خود را دریده و سر خود را تراشید.» (ایوب: 20: 1) «دوستان او هنگام تسلیت گفتن با آواز بلند گریستند و جامه خود را دریده خاک به سوی آسمان بر سر خود افشاندند.» (ایوب: 13: 2)
2- جامه دریدن: گاه به معنای گریز از عواطف و احساسات غیر قابل وصف یا به عنوان جایگزین نمادین آسیب و نقص عضو است.
3- پلاس پوشی: تقریبا پلاس پوشی در ماتم به اندازه جامه دریدن رایج بوده است (دوم سموئیل 3:31 مزامیر 12: 30 مراثی 10: 2) حزقیال پیشگویی می کند که ماتم شهر صور با درآوردن لباس های قلابدوزی شده و پوشیدن لباس های خاص عزا خواهد بود: «رخت قلابدوزی خویش را بکنند و به ترس ها ملبس شوند.» (حزقیال 16: 26 و 27: 7) «یوآب زنی دانشمند از تقوع آورد و از او خواست خود را مثل ماتم کننده ظاهر سازد و لباس تعزیت پوشد تا نزد داود بفرستد.» (دوم سموئیل 2: 14) «که بی شباهت به لباس بیوگی که تامار بیوة عرلق (پسر یهودا) پوشید، نیست.» (پیدایش 19-14: 38) میکاه نبی برهنه شدن عزادار را غیر عادی نمی داند. «برهنه و عریان خواهم رفت و مثل شغال ها ماتم خواهم گرفت.» (میکاه نبی 8: 1)
4- خاکریزی بر سر: یکی از انواع آداب عزا که در یهودیت اخیر نیز باقی مانده است. خاک بر سر ریختن است. یوشع و مشایخ اسرائیل بر زمین افتادند و خاک به سر خود پاشیدند. (یوشع 6: 7/ دوم سموئیل 19: 13 / ارمیاء 34: 25 و 26: 6 / حزقیال 30: 27 مراثی 10: 2)
5- خود نیاراستن: اجتناب از پوشیدن زیورآلات، چون قوم این سخنان بد را شنیدند ماتم گرفتند و هیچکس زیور خود را بر خود ننهاد.
6- پرهیز از روغن مالی و تدهین و شستشو: «داود پس از فوت پسرش برخاسته خود را شستشو داد، تدهین کرد.» ( دوم سموئیل 20: 12)
7- روزه گرفتن: در کتابهای (دوم سموئیل 25: 3/ استر 3: 4 عزرا 6: 10/ نحمیا 4: 1) به این مورد اشاره شده است.
8- سینه زدن: اشعیا، عزادار را با وصف سینه زنی توصیف می نماید: «برای مزرعه ای دلپسند و موهای بارور، سینه خواهند زد.»(اشعیاء 12: 32) کلمه معادل سینه زدن در عبری سافد Safad ספד که تعدیل به یک اصطلاح عام برای سوگواری و عزاداری הספד شده است. ابراهیم آمد تا برای ساره ماتم و گریه کند. (پیدایش 3: 22). که حس ماتم و گریه به خود می گیرد: آن نبی به شهر آمد تا ماتم گیرد و او را دفن نماید. (اول پادشاهان 30: 13/ میکاه 8: 1)
ظاهر عزادار
9- قطع مو و ریش: ظاهرا یهودیان به مناسبت مرگ ناداب و ابیهو پسران هارون (ع) به نشانه عزا و سوگ موهای سر خود را بلند و پریشان می کردند. البته کاهنان (از میان لاویان) مثل هارون مجاز به چنین کاری نبودند. موسی، هارون و پسرانش العازار و ایتامار را گفت موهای سر خود را بلند نکنید و گریبان خود را چاک نزنید. مبادا بمیرید. اما خاندان بنی اسرائیل ماتم خواهند کرد. (لاویان 7 و 6: 10) در یهودیت متأخر و جدید برای عزادار واجب و ضروری است که موهایش را بلند کند. در آن روز خداوند خالق به گریستن و ماتم کردن و کندن مو و پوشیدن پلاس خواهد خواند. (اشعیاء 12: 22)
10- سرتراشیدن (کندن موی سر): انبیاء تراشیدن سر را به عنوان یک مراسم و سنت عزاداری معرفی کرده اند. (اشعیاء 12: 22 / ارمیاء 6: 16 / حزقیال 18: 7 / عاموس 10: 8). در همین جهت ایوب هنگام شنیدن مرگ فرزندانش موهای سرش را می تراشد: «باد شدیدی وزیده جوانان مردند. آن گاه ایوب برخاسته جامه خود را درید و سر خود را تراشید و به زمین افتاده و سجده کرد.» (ایوب 21: 1) حتی زن غیر یهودی که در جنگ اسیر شده است می باید تراشیدن سر را به عنوان یک رسم عزاداری رعایت کند. «در میان اسیران زن خوب صورتی دیده عاشق او بشوی و بخواهی او را به زنی خود بگیری پس او را به خانه خود ببرد و سر خود را بتراشد و ناخن خود بگیرد و برای والدین خود یک ماه ماتم گیرد.» (تثنیه 13: 12)
11- عمامه برداری: بنا به توصیه حزقیال نبی برای ابراز تأسف و اندوه برداشتن عمامه از سر مرسوم بوده ا ست. ای پسر انسان ماتم و گریه نکن و اشک از چشمت جاری نشود ماتم مگیر بلکه عمامه بر سرت بپیچ و کفش به پایت بکن و شارب را نپوشان و طعام مردم را نخور.
12- سرپوشی: پوشاندن سر نیز یکی از آداب و مراسم عزاداری شناخته شده است (حزقیال 17: 24) داود چون به فراز کوه زیتون می رفت گریه می کرد و با سر پوشیده و پای برهنه می رفت. (دوم سموئیل 30: 115) (ارمیاء نبی 4 و 3: 14 / استر 12: 6 و 8: 7) لغت شناسان برای معادل عبری پوشش دو ریشه ذکر کرده اند: اولا از ریشه خافا به معنای پوشش و ثانیا از ریشه مشابه عربی حافی به معنای پابرهنه که آن هم هم ریشه با کلمه عبری یاحف Yahef به معنای پابرهنه است. ریشه دوم گواهی حزقیال و اشعیا را در سفر تثنیه اثبات و تأیید می نماید. در کنار تراشیدن سر و ریش، انبیاء رسم قطع و جرح گوشت دست و دیگر جاها را نهی کرده اند. کسی برایشان ماتم نخواهد گرفت و خویشتن را مجروح نخواهد ساخت و موی خود را نخواهند تراشید (ارمیاء 7: 16) هشتاد نفر با ریش تراشیده وگریبان دریده و بدن خراشیده هدایا و بخور آوردند (ارمیاء6: 41) به نظر می رسد آنها از تحریم و نهی چنین مراسم و آداب و رسومی غافل و بی اطلاع بودند.
برای کاهنان یعنی پسران هارون، ایراد جرح و زخم در گوشت، تراشیدن سر و ریش از تمام انواع ماتم و عزا تحریم شده است به استثناء این که در مورد مرگ پدر، مادر، پسر، دختر، برادر یا خواهر مجرد کاهن باشد. سر خود را بی مو نسازید و گوشه های ریش خود را نتراشید و بدن خود را مجروح ننمایند. (لاویان 6: 21) سفر لاویان تراشیدن و کندن مو، خالکوبی و زخمی و مجروح کردن را به عنوان یک رسم عزاداری برای همه بنی اسرائیل تحریم می کند. سر و ریش خود را نتراشید بدن خود را برای مرده مجروح نسازید. (لاویان 28: 19) سفر تثنیه، مجروح کردن بدن و تراشیدن سر را به عنوان یک رسم عزاداری برای تمام بنی اسرائیل تحریم می کند. شما پسران یهوه خدای خود هستید پس برای مردگان، خویشتن را مجروح ننماید و مابین چشمان خود را متراشید. (تثنیه 1: 14) سفر لاویان انگیزه تحریم ها را میل به اجتناب از پلیدی و نجاست در رسوم دینی معرفی می کند. (لاو: 19) در حالی که سفر تثنیه انگیزه تحریم را تلاش برای نیل به قداست می داند. زیرا تو برای یهوه خدایت قوم مقدس هستی و خداوند تو را برای خود برگزیده است. (تثنیه 3: 14)
13- پوشاندن لب: میکاه و حزقیال نبی پوشش لب (بالایی) را به عنوان شیوه ابراز و بیان ماتم و اندوه ذکر کرده اند. برای مرده ماتم نگیر بلکه عمامه بر سرت بپیچ و کفش به پایت بکن و شاربهایت را نپوشان و طعام مردم را نخور. (حزقیال 18: 24) جمیع ایشان لب های خود را خواهند پوشانید. (میکاه 8: 3) سفر لاویان همین رسم را همراه کشف و پریشان کردن مو و جامه دریدن برای مبروصان توصیه می کند اما مبروص گریبان او چاک شده و موی سر او گشاده و شاربهای او پوشیده شود. (لاویان 46: 13) در کتاب مقدس وضعیت مطلوب و آرمانی عزادار و ماتم زده حالت نشستن است. (حزقیال 16: 26) پادشاه نینوا ردای خود را درآورد پلاس پوشیده بر خاکستر نشست. (یونس 7: 3) (ایوب 13: 2) یا حالت خوابیده بر روی زمین در یهودیت متأخر متداول گردید. (دوم سموئیل 31:13 / مراثی 21: 2)
14- دست بر سر: دست گذاردن بر سر بنابر کتاب سموئیل و ارمیای نبی: «تامار خاکستر بر سر خود ریخته و جامه رنگارنگ را که در برش بود دریده و دست خود را بر سرت گذارده روانه شد.» (دوم سموئیل 20: 13) از این نیز دست های خود را بر سرت نهاده. (37:2) آن چنان که در یهودیت متأخر توجه شده، عهد عتیق میان عزا و ماتم قبل از خاکسپاری و بعد از دفن تمایزی قائل نیست.
آداب و رسوم ماتم و سوگواری در بین یهودیت متأخر
آن چه می توان آداب و رسوم ماتم و سوگواری در کتاب مقدس نامید همان است که یهودیت متأخر را به یهودیت متقدم و اولیه پیوند می دهد. از این رو دانیال با پرهیز از گوشت و شراب عزاداری می نماید. (دانیال 23: 10) در حالی که میشنا (کتووت: 4: 4) نواختن نی و فلوت را در مراسم تدفین توصیه می نماید. عهد عتیق سوگواری را با انقطاع و توقف رقص و وسایل موسیقی همراه می داند. شادمانی دف ها تلف شده، آواز عشرت کنندگان باطل و شادمانی بربط ها ساکت خواهد شد. (اشعیاء 9: 24) (ارمیاء 12: 31 / مزامیر 12: 30 / ایوب 31: 30 مراثی 15: 5 / جامعه 4: 3) همان گونه که روحانیون یهودیت متأخر انجام می دهند. از همراهی هدیه دادن با پایان و توقف عزاداری، می توان حدس زد که رسم هدیه دادن برای عزاداران مانند یهودیت متأخر ممنوع بوده است. (کارو: شولحان عاروخ/ یوره دعا 3: 385)
یهودیت اخیر به عنوان تأیید جایگاه ارزشمند اموات و به جهت درخواست رحمت الهی اشکال مختلف عزا و سوگواری را پذیرا گردید. (تعنیت 1: 2) هر یک از مکاتب معاصر انسان شناختی ضمن حمایت و تأکید بر یکی از انگیزه های فوق دیگر گرایش را حذف نمودند. هر دو انگیزه و گرایش در ورای بسیاری از آداب و رسوم عزاداری در کتاب مقدس به چشم می خورد. به نظر برخی از مفسرین هدف و انگیزه مجروح کردن بدن در اصل فراهم کردن زمینه تغذیه از خون برای روح متوفی و مقصود از قطع و کوتاه کردن مو، این که روح بتواند با قدرت نهفته در بدن به حرکت درآید.
منـابـع
عبدالحسین طریقی- مقاله آیینهای عزا و سوگواری در دین یهود- سایت کلیمیان ایران
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها