توحید و خداشناسی در دین یهود (نامهای خداوند)

فارسی 10302 نمایش |

اسامی و نامهای خداوند در دین یهود

در «تنخ» (تورات و کتب انبیاء بعدی بنی اسرائیل)، «تلمود» و «زوهر»، نام های زیادی به خداوند اطلاق شده است که غیر از یک نام اصلی و اعظم، سایر اسامی به نوعی صفت و لقب برای او محسوب می شوند. بنابراین، غیر از نام اصلی که ویژه و مختص خداوند است، ممکن است سایر اسامی به غیر خداوند نیز نسبت داده شوند. (مانند کلمه «قادره»)

ا. ل
به معنای قادر و توانا. این نام از قدیمی ترین اسامی خداوند است که قوم سامی و عبرانی به کار می برد و بر قدرت خدایی اشاره دارد. این کلمه به معنای کلی «معبود و الهه» نیز به کار می رود. به خصوص در حالت «ا. لیم» که معنای «بت ها» را می رساند. این کلمه به عنوان پیشوند یا پسوند الهی اسامی متداول است، مانند اسامی «الیا»، «الیشا»، «الیهو»، یا «ییسرائل»، «شموئل» (که از شخصیت های مذهبی تنخ هستند). همچنین در القاب خداوند نیز این کلمه استفاده می شود: «ا. ل علیون: قادر متعال»، «ا. ل عولام: قادر جهان»، «ا. ل شدی: قادر مطلق»، «ا. ل روئی: خدای بیننده من» و «ا. ل برت: خدای پیمان و میثاق».

الوه و الوهیم
«الوه» به معنای کلی «خدا» یا الهه به کار می رود و «الوهیم» از لحاظ معنوی، جمع کلمه اول است و هر دو کلمه «ا. ل» مشتق شده اند. الوه معمولا در تقابل با خدای حقیقی و به نشانه معبودان دیگر کاربرد دارد، هر چند که یکی از اسامی و القاب خدا می باشد. کلمه الوهیم معمولا به معنای «خالق» استفاده می شود و بر قدرت الهی (که مجموعه کل قدرت های جهان است) دلالت دارد و عرفای یهود آن را نامی به نشانه خصلت «عدالت الهی» می دانند. در تورات (تنخ) به کرات از این نام به تنهایی یا همراه با نام اعظم خداوند برای اشاره به ذات خدا استفاده شده است. با این وجود، این کلمه، معانی متعددی دارد که متأسفانه نادیده گرفتن آن، گاه موجب سوء تعبیر در معانی تورات گشته است.
کلمه الوهیم به معنای فرشته (یا فرشتگان)، قاضی، داور، سرور و رییس نیز به کار رفته است. به طور مثال خداوند در برانگیختن حضرت موسی برای رهایی قوم بنی اسرائیل، با خودداری موسی به خاطر لکنت زبان مواجه می شود و در پاسخ به او می گوید: «او (هارون برادرت) برای تو با قوم صحبت خواهد کرد، او برای تو به منزله دهان خواهد بود و تو رییس او خواهی بود.» (شموت 4:16) در تورات در این آیه از کلمه الوهیم برای لفظ «ریاست» استفاده کرده است. سفر برشیت در شرح رویارویی حضرت یعقوب با برادرش «عساو» (که پس از سال ها دوری، نوعی عداوت و کینه بین آنها حکفرما بود) آمده است که شب قبل از رویارویی آن دو، «یعقوب تنها ماند و با مردی تا سپیده صبح، گلاویز شد...» و چون صبح شد، او از یعقوب خواست که رهایش کند، اما یعقوب گفت: «تو را نمی فرستم مگر آن که مرا برکت نمایی.» زیرا یعقوب فهمیده بود که او فرشته ای است از جانب خداوند و برای آزمایش او و فرشته گفت «نامت دیگر یعقوب خوانده نشود مگر اسرائیل، زیرا که بر "الوهیم" (فرشته) و انسان ها پیروز گشتی.» (برشیت 32:29) در اینجا کلمه الوهیم به وضوح در معنای فرشته به کار رفته است که برخی از مترجیمن با تعبیر آن به «خدا»، موجبات شک و شبهه را در کلام الهی تورات پدید آورده اند.

ادونای
این نام از کلمه «ادون» به معنای محترمانه و رسمی «آقا» (سرور) گرفته شده است که معنای تحت اللفظی آن «آقا و سرور ماه» می باشد، البته در اکثر موارد، این نام جزء نام های خداوند و اشاره به ذات اوست. علاوه بر این، هنگام دیدن کلمه نام اصلی و اعظم خداوندی که تلفظ آن ممنوع است، از این نام (ادونای) استفاده می شود. هر چند که استفاده و بر زبان راندن همین نام نیز بدون نیاز شرعی و رسمی معمولا ممنوع است و به جای آن از سوی کلمه «هشم» به معنای «آن نام» استفاده می شود.

نام اصلی و اعظم خداوند: یهوه

نام خاص خدا در دین یهود «یهوه» به معنی موجود و باشنده است. این نام در دین یهود بسیار احترام دارد و به زبان آوردن این نام حتی از طریق قرائت تورات نیز حران است. این نام تنها به خداوند اختصاص دارد و هیچ گونه صفتی که به غیر از او اطلاق گردد به شمار نمی رود. بر اثر این تحریم، کسی تلفظ حقیقی آن را نمی داند. چرا که تلفظ آن طبق شرع یهود ممنوع است و تنها در ایام آبادی بیت المقدس (معبد سلیمان)، کاهن اعظم (و در مواردی دیگر کاهنان) در موارد خاص مجاز به تلفظ آن بودند. گاهی در کتب علمی مغرب زمین، از باب احتیاط، آن را بدون حرکت Yhwh"" ثبت می کنند. گروهی از محققان بر آنند که تلفظ حقیقی آن یهوه است.
هنگامی که معبد سلیمان برپا بود، بالاترین مقام مذهبی یهود اجازه داشت سالی یک بار در روز عاشورای تقویم یهود «دهم ماه تشری» (در اوایل پاییز)، در قدس الاقدس آن معبد، نام یهوه را به زبان آورد و دعا کند. هنگام تلاوت تورات نام مزبور به «ادونای» به معنی «آقای من» تبدیل می شود و حرکات همین کلمه را روی آن می گذارند؛ از این رو گاهی آن را یهوه ثبت کرده اند. ابوالبختری وهب ابن وهب که در آغاز عصر بنی عباس به جعل حدیث اشتغال داشت، در یکی از احادیث ساختگی خویش، یاهو را اسم اعظم خدا معرفی می کند و این امر به مزاق صوفیان خوش آمد و آن را ترویج کردند. ترکیب «یاهو» از نظر دستور زبان عربی کاملا غلط است و از یهوه اقتباس شده است. یهو و یاهو نام برخی از بت های خاورمیانه قدیم بوده است. یکی دیگر از نام های خداوند «اهیه اشز اهیه» است که به معنی هستم آنچه هستم. این نام در سفر خروج 3: 14 آمده است ولی بر اثر نسخه برداری افراد کم اطلاع، به آهیا شز اهیا تبدیل گردیده است. این کلمه از اعراب گذاری های متعددی برخوردار است که در متن تورات (تنخ) طبق قانون ویژه ای، اعمال می شود.
این کلمه به علت قداست ویژه در نزد یهودیان، علاوه بر تورات، تنها در کتب مقدس (مانند کتاب های دعا) نوشته یا چاپ می شود و حتی در تلمود یا سایر نوشته های دینی از این کلام استفاده نمی شود. برای خواندن آن از کلمات «ادونای» یا «هشم» استفاده می شود. عرفای یهود، این کلمه را نشانه خصلت «رحمت» خداوند دانسته اند، که گاه در مقابل و گاه در کنار کلمه «الوهیم» به نشانه عدالت الهی قرار می گیرد.

اسامی دیگر
علاوه بر اسامی فوق، در دیگر منابع دینی یهود (تلمود، زوهر، گفتار علمای مذهبی) اسامی و صفات دیگری نیز برای خداوند به کار رفته اند، که تعدادی از آنها به این شرح هستند:
1- «هگاووه؛ (خدای) متعال»
2- «صو ئوت؛ رییس لشکریان الهی (توانا بر همه چیز) جبار و قدرتمند»
3- «یوصر هکل؛ آفریننده همه چیز»
4- «ال هتیشباحوت؛ خدای شایسته سپاس ها مدح ها»
5- «شومر ییسرائل؛ محافظ بنی اسرائیل»
6- «ماگن آوراهام؛ محافظ ابراهیم»
7- «صسور ییصحاق؛ صخره پناه اسحاق»
8- «ملخ ملخه هملاخیم؛ پادشاهی (مسلط) بر پادشاه پادشاهان»
9- «هشامییم؛ به معنای لغوی آسمان که در متون دینی به خداوند نیز اشاره دارد.»
10- «هقادوش باروخ هو؛ (خدای) مقدس متبارک»
11- «ریبونو شل عولام؛ سرور جهان»
12- «هماقوم؛ آن مکان (آن مقام متعالی)»
13- «هارحمان؛ آن (خدای) رحمان»
14- «اوینو شبشامییم؛ پدر ما که در آسمان است.» (پدر آسمانی ما)
15- «شالوم؛ به معنای سلام و صلح و سلامتی، یکی از اسامی خداوند است.»
16- «تمیراد- تمیرین؛ پنهان تر از پنهان ها.»
17- «عتیقاد- عتیقین؛ قدیمی تر از قدیمی ها.»
18- «سیبت کل هسیبوت؛ مسبب تمام سبب ها.»
19- «عیلت کل هاعیلوت؛ علت تمام علت ها.»
20- «ان سوف؛ بی نهایت، ازلی و ابدی.»
21- «اهیه اشر اهیه؛ من آن هستم که تا ابد خواهم ماند.»

مفهوم خدا در دین یهود

خدا در دین یهود «یهوه» و «الوهیم» است. یهوه یعنی کسی که هست و در تورات رازق و مالک هم دانسته شده است. در تورات یهود خدایی یگانه و واحد معرفی شده و خدایان دیگر نفی شده اند. یهوه بزرگ ترین خدا و پادشاه خوانده شده است. در متون یهودی صفات انسانی و اعضاء و دست و پا برای خدا معرفی شده است. در تورات در سفر اعداد آمده است: «موسى با هارون و ناداب و ابهو و هفتاد نفر از شیوخ بنى اسرائیل بالا رفت و خداى اسرائیل را دیدند. زیر پاهایش مثل صنعتى از عقیق آبى شفاف و مانند ذات آسمان در صفا. و بر سروران اسرائیل دست خود نگذاشت. پس خداوند را دیدند و خوردند و آشامیدند.»
یهوه در عین حال که نامرئی است اما در عالم حضور و تجلی دارد و در بین بنی اسرائیل حاضر است. متون یهودی بر قداست و تنزیه و تعالی یهوه تأکید بسیار دارند. یهوه، رأی زمان و مکان و فضا و همه مقولات است. او ضامن عدالت است. او خدایی است غیور و در عین حال آمرزنده و توبه پذیر، او خدایی عادل، مقدس، دوست دارنده و منطقی است نه یک سلطان مقتدر که به دنبال انقیاد و تسلیم مخلوقات در برابر خویش بوده باشد. در پایان کتاب «اشعیای نبی» مفهومی از خداوند را که همه موانع نژادی، زمانی و مکانی را به کناری می نهد به دست می دهند: خداوند قادر، بصیر، عادل، خالق، حاکم و منجی جهان. جهان آکنده از اقتدار و جبروت یهوه است که در اوج آسمان ها، درباری آراسته دارد و بر سریر قدرت و جلال تکیه زده، فرشتگان گرداگردش گوش به فرمان ایستاده اند تا امور را بر وفق گفته هایش نظم بخشند.
اما اگر چه یهوه، خدای جهانیان در بالاترین آسمان ها، در سراپرده قدرت و عز سلطنت خویش آرمیده است اما تجلی ذات و جلال او «شخینا»، حضور او را در همه جا محسوس می سازد. یهوه خود یگانه و بی همتاست و این یگانگی و بی همتایی در آفریده او «آدم» نیز مشاهده می شود. او «آدم» را تنها آفرید تا بی دینان و کافران تصور خدایان متعدد را از ذهن خویش بزدایند و بدین سبب است که تفکر در ترکیب آفرینش این آفریده چراغی دیگر است برای راهیابی بشر به سوی معرفت ذات خدایی و درک علو مقام و عظمت قدر و مرتبه اش. یهوه از حکمیت و اراده و برترین قدرت ها برخوردار است و همه چیز در قبضه قدرت اوست. اما در عین حال از بندگان خود دستگیری می کند. من که یهوه هستم ایشان را اجابت خواهم نمود. او خالق کائنات و کمالات موجودات واحد و أحد و قدیم و صانع و پدیدآورنده همه چیز است. او مدبر عالم است و مشاور و یاوری ندارد. او ازلی و ابدی و ورای زمان است. از آفرینش هدفی دارد و هرگز کاری به عبث نمی کند. او کامل و بی نقص است و از هر عیبی منزه و بری است.
محققان در تفسیر معنای لغوی و وجه اشتقاق یهوه اختلاف کرده اند ولی اغلب آن را به معنای وجود یا «آن که هست»، «آن کس که وجود دارد» گرفته اند. برخی هم گفته اند بیان معنای دقیقی برای آن امکان ندارد. برخی دیگر نیز آن را به معنای «خالق مهمانان آسمان یا بهشت» می دانند. ژیلسون خدای موسی و خدای مسیحی و اساسا خدای کتاب مقدس را «وجود» می داند و می گوید: «اسم خاص خدا وجود است، وجود اسم ذات اوست و دو صفت اصلی خدا وجود و عدم تناهی است که آگوستین و توماس آکویناس و قدیس بوناونتوره و سایر متکلمان بزرگ مسیحی نیز بر آن تأکید کرده اند.»

نحوه ایجاد و گسترش مفهوم ذات خداوند در دین یهود

سربلندی دین یهودی در نحوه ایجاد و گسترش مفهوم ذات خداوند در این دین بوده است. این گسترش، مراحل مختلفی را طی کرده است. یکتاپرستی آن هدیه حضرت موسی نبوده است. در اولین فرمان از مجموعه ده فرمان، وجود خدایان دیگری غیر از یهوه مورد انکار قرار نگرفته است، اما عبرانیان از پرستش آنها منع شده اند. (سفر خروج، باب بیستم، آیه 3، سفر تثنیه، باب پنجم، آیه 7) حتی چهره چنان برجسته ای مثل حضرت داود (ع) که از معماران اصلی حیات قومی یهود است احساس می کرد که تبعید از کشورش به معنای جدا شدن از پرستش یهوه است (کتاب اول سموئیل، باب بیست و ششم، آیه 19).
تا حدود قرن هشتم پیش از میلاد و شاید حتی تا ایامی نزدیکتر به تبعید بابل، وفاداری عبرانیان به یهوه مانع از این نمی شد که آنان برای مردم دیگر حق مشابهی در مورد پرستش خدایانشان قائل شوند. در اثر رهبری یک عده پیامبران برجسته عبرانی از عاموس نبی تا پیامبر بزرگ و ناشناخته دوران تبعید بود که راه طولانی شناخت مفهوم واقعی توحید گرایانه وجود خدای واحد عالم، قدم به قدم طی شد. ابتدا چهار پیامبر قرن هشتم پیش از میلاد، عاموس، هوشع، اشعیا و میکاه نبی، یهوه را صرفا بر حسب مبانی اخلاقی معرفی کردند. بدین ترتیب که وی خدایی عادل، مقدس، دوست دارنده و منطقی است و نه سلطانی مقتدر که به دنبال انقیاد و تسلیم مخلوقات در برابر خویش باشد. سپس پیامبران قرنهای ششم و هفتم پیش از میلاد، به ویژه ارمیا و حزقیل نبی، مسئولیت اخلاقی افراد در مقایل یهوه را مورد تأکید قرار دادند. آنها اعلام کردند که افراد درستکار، و نه قوم یهود به عنوان یک مجموعه، زیربنای اساسی برای تحقق هدف خیرخواهانه خداوند در مورد جهان را تشکیل می دهند.
اولین اشاره ضمنی به اینکه غیر یهودیان نیز می توانند در پرستش یهوه مشارکت داشته باشند در کتاب ارمیای نبی، باب دوازدهم آیات 15-17، وجود دارد. در نهایت، فصول ماندگار کتاب اشعیای نبی، ابواب چهلم تا پنجاه و پنجم که احتمالا مربوط به سالهای پایانی دوران تبعیدند، ادراکی از خداوند را که همه موانع نژادی، زمانی و مکانی را به کنار می نهد به دست می دهند. خداوند قادر، بصیر، عادل، خالق، حاکم و منجی جهان از بندگان خویش می خواهد این پیام الهام بخش را از طریق ایثار و تحمل رنج پیش ببرند. این قرائت تبشیری و جهانی طرح الهی به تعالیم عیسی مسیح (ع) منتهی شد.

منـابـع

مهراب صادق نیا- مقاله خداى عهد عتیق- فصلنامه هفت آسمان- شماره پانزدهم

شیوا همتی- مقاله خدا در ادیان- سایت آفتاب

جلال الدین آشتیانی- تحقیقی در دین یهود- صفحه ۲۲۴-۲۰۳

کدارناث تیواری- دین‌شناسی تطبیقی- ترجمه سید ابوطالب فنایی و محمد ابراهیمیان

بوبر- کسوف خداوند- ترجمه عباس کاشف- صفحه 53-54، 102

پارکز- خدایان و آدمیان- ترجمه محمد بقایى- صفحه 98-102 و 113

ویل دورانت- تاریخ تمدن- جلد 1 صفحه 273 و 362-366

مریم شنکایى- بررسى تطبیقى اسماء و صفات الهى- صفحه 161

آلن آنترمن- باورها و آیین های یهودی- مترجم رضا فرزین- صفحه 39-47

رابرت ا. هیوم- ادیان زنده جهان- ترجمه عبدالرحیم گواهی- صفحه 291-292

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد