کتاب ترجمه رساله بدیعه
English فارسی 7995 نمایش |این کتاب شامل درسهای استدلالی و حلی در جهاد و قضاوت و حکومت زن است و مجموعه ای است تفسیری، روانی، فقهی، علمی و اجتماعی و حاوی بحثی از ولایت فقیه است.
نظر به اهمیت مباحث "رساله بدیعه" که مزیف برخی اشکالات و توهمات در باب حقوق زنان می باشد، برای استفاده عموم به فارسی نیز ترجمه و مستقلا چاپ گردیده است.
معرفی اجمالی نویسنده:
علامه آیت الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی، عالم، فقیه، عارف بزرگ قرن معاصر (پانزدهم هجری قمری) فرزند آیت الله حاج سید محمدصادق طهرانی، که در 24 محرم سال 1345 هـ ق، در تهران به دنیا آمد. دوران کودکی را تحت تربیت پدر بزرگوارش بود و تحصیلات ابتدائی مدرسه و بعد دوره آموزش متوسطه را در رشته مکانیک و ماشین سازی به اتمام رساند. سپس به دلیل علاقه به دروس دین، علوم "حوزوی" را انتخاب و در سن 19 سالگی (بعد از پوشیدن لباس روحانیت) به شهر قم عزیمت کرد. در همان سالهای نخست، جزو اولین شاگردان مرحوم علامه طباطبائی (صاحب تفسیر گرانقدر "المیزان") شد و در درس تفسیر و حکمت و عرفان عملی از خواص یاران ایشان گردید. مدت 7 سال در سطوح مختلف علمی از اساتید بزرگ بهره ها برد و آنگاه برای تکمیل علوم خود، در سن 26 سالگی به عراق رفت و در شهر نجف اشرف ساکن شد.
دروس فقه و اصول و حدیث و رجال را در محضر علمای اعلام چون آیت الله حاج شیخ حسین حلی، سید ابوالقاسم خوئی، سید محمد شاهرودی و آقابزرگ تهرانی، کسب فیض کرد. در همین ایام، بنا به نظر و توصیه علامه طباطبائی، در مسائل سلوکی و عرفانی، به مؤانست و مراوده آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی وصی مرحوم قاضی و آیت الله حاج سید جمال الدین گلپایگانی پرداخت و در ادامه راه، با آیت الله حاج شیخ محمدجواد انصاری همدانی، آشنا شده و نهایتا به حضور عارف بزرگ مرحوم حاج سیدهاشم موسی حداد رسید. در تثبیت پایه های عرفان عملی خود، مجاهده ها و زحمات زیادی کشید و از فیوضات امیرالمؤمنین علی (ع) و عنایات حضرت سیدالشهداء (ع)، دائما بهره مند بود.
سال 1377 هـ ق، در سن 33 سالگی، بعد از اتمام تحصیلات عالیه و رسیدن به فضائل ظاهری و کمالات باطنی، به خاطر ادای تکلیف و ترویج و گسترش علم و دین، به تهران برگشت. بعد از رحلت آیت الله بروجردی و تحرکات طاغوتی حکومت پهلوی، رهبر فقید انقلاب (آیت الله خمینی) را همراهی و فعالیتی مؤثر داشت. علامه بزرگوار پس از 23 سال تلاش و سکونت در تهران، سال 1400 هـ ق، به شهر مشهد هجرت و پانزده سال آخر عمر خود را آنجا گذراند. وی در سال 1416 هـ ق، در ماه صفر، در همانجا رحلت فرمود.
سبب تألیف کتاب
همان طور که علامه طهرانی در سبب تالیف این کتاب بیان داشته اند: «چون دیدم که فرهنگ آمیخته به کفر مادی از شرقی و غربی بر شریعت اسلامی حمله ور شده و اختلافاتی را که در حقوق اسلامی میان زن و مرد به حسب اقتضای فطرت و غریزه خاص هر یک وجود دارد، مورد ایراد قرار داده اند و وجود این اختلافات را سبب سلب حقوق طبیعی زنان در جامعه دانسته و موجب بازداشتن آنان از نیل به کمالات انسانی خود و جای گرفتن در کنج خانه و ذلت و سرافکندگی می شمارند و درمقابل مشاهده کردم که گروهی در پاسخ این اعتراضات اظهار می دارند که: ممنوعیت ها و محرومیت هایی که در حقوق زن نسبت به مرد در نظام اسلام وجود دارد امری الهی است و در آن رعایت مصلحت عمومی منظور گردیده است و برای تشکیل و بقای جامعه ایده آل و مدینه فاضله، وجود یک سلسله محرومیت ها ضروری است و گروهی دیگر، اصلا منکر اختلاف (در حقوق) شده، و هر دو جنس (زن و مرد) را در جمیع حقوق فردی و اجتماعی حتی در مواردی چون جهاد و قضاوت و حکومت مساوی دانسته اند. این بود که بر آن شدم که در اطراف این مسئله اسلامی به طور خلاصه آنچه را که از کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) و معصومین (ع) وارد شده، به رشته تحریر در آورم، و آن را با براهین عقلی و فطری مؤید سازم و حقیقت مسئله و نقاط ضعف هر دو جواب فوق را روشن سازم.»
ساختار بندی کتاب
مباحث این کتاب به دو مرحله زیر تقسیم گردیده است:
1. مرحله اول: بحث کلی در فلسفه حقوق زن و مرد به طور عام؛ (شامل 5 جهت): جهت اول: نظام عالم با تمام کثرات آن نظامی است واحد، پیوسته و بر اساس حق، جهت دوم: نظام عالم، نظامی است جهت دار و هدایت شده؛ جهت سوم: در نظام عالم از حق هیچ موجودی فروگذار نمی شود؛ جهت چهارم: اختلاف قوای ظاهری و باطنی زن و مرد؛ جهت پنجم: تفکیک اعتبار های طبیعی، اجتماعی و سلوکی در زن و مرد.
2. مرحله دوم: ادله شرعی فقهی پیرامون موقعیت زن در زمینه جهاد و قضاوت و حکومت (شامل چهار فصل): فصل اول: بحث در آیه: «الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض؛ مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده.» (نسا/ 34) فصل دوم، بحث در آیه: «و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجة و الله عزیز حکیم؛ مانند همان [وظايفى] كه بر عهده زنان است به طور شايسته به نفع آنان [بر عهده مردان] است و مردان بر آنان درجه برترى دارند و خداوند توانا و حكيم است.» (بقره/ 228) فصل سوم: نظر فقها در عدم جواز تصدی مناصب حکومت و قضاوت برای زن؛ فصل چهارم: روایات در عدم تصدی زن، قضاوت و حکومت و افتاء را در عدم جواز ورود زنان به مجلس شورا.
منـابـع
سید محمدحسین حسینی طهرانی- ترجمه رساله بدیعه در تفسیر آیه «الرجال قوامون علی النسا بما فضل الله بعضهم علی بعض»
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها