پاداش زیارت امام حسین علیه السلام
فارسی 6505 نمایش |1- «عن الحسن بن موسى الخشاب عن بعض رجاله عن أبی عبد الله ع قال إن زائر الحسین صلوات الله علیه تجعل ذنوبه جسرا [على باب داره ثم یعبرها کما یخلف أحدکم الجسر وراءه إذا عبر؛ حسن بن موسى الخشاب از قول بعضى از دوستانش از امام صادق (ع) روایت کرده است که مى فرمود: گناهان زائر قبر حسین (ع) بصورت پلى درآمده و بر درب خانه اش قرار مى گیرد، و او از روى آن پل عبور مى کند، مانند کسى که از پل بگذرد و آن را پشت سر نهاده است، (یعنى گناهان را نیز پشت سر قرار داده و از آنها پاک شده باشد)».
2- «عن الحسن بن ثویر بن أبی فاختة قال قال أبو عبد الله ع یا حسین إنه من خرج من منزله یرید زیارة قبر الحسین بن علی ع إن کان ماشیا کتب له بکل خطوة حسنة و محی عنه سیئة فإن کان راکبا کتب الله له بکل حافر حسنة و حط بها عنه سیئة حتى إذا صار فی الحائر کتبه الله من المفلحین المنجحین حتى إذا قضى مناسکه کتبه الله من الفائزین حتى إذا أراد الانصراف أتاه ملک فقال له إن رسول الله ص یقرئک السلام و یقول لک استأنف العمل فقد غفر الله لک ما مضى؛ حسین بن ثویربن ابى فاخته، از امام صادق (ع) روایت کرده است که به من فرمود: اى حسین! هر کس به قصد زیارت قبر حسین بن على (ع) از خانه اش بیرون آید، اگر پیاده باشد خداوند به ازاى هر گامى که برمى دارد حسنه اى برایش ثبت و گناهى از او پاک مى کند. و اگر سواره باشد، خداوند به ازاى هر قدمى که مرکبش بر مى دارد، حسنه اى براى او مى نویسد و گناهى از او پاک مى سازد. و هنگامى که به حائر حسینى برسد خداوند او را از رستگاران و حاجت رواشدگان منظور مى فرماید. و چون اعمالش را تمام کند، خداوند او را از افراد ظفرمند و پیروز ثبت مى کند، و هنگامى که مى خواهد (به شهر و دیار خود) باز گردد، فرشته اى به نزد او آمده و به او مى گوید که رسول خدا (ص) به تو سلام مى رساند و مى فرماید که: عملت را از نو آغاز کن که خداوند گناهان گذشته تو را بخشید».
3- «عن بشیر الدهان عن أبی عبد الله ع قال إن الرجل لیخرج إلى قبر الحسین ع فله إذا خرج من أهله بأول خطوة مغفرة لذنوبه ثم لم یزل یقدس بکل خطوة حتى یأتیه فإذا أتاه ناجاه الله فقال عبدی سلنی أعطک ادعنی أجبک اطلب منی أعطک سلنی حاجتک أقضها لک قال قال أبو عبد الله ع و حق على الله أن یعطی ما بذل؛ بشیر دهان (روغن فروش) از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: کسى که به قصد زیارت قبر امام حسین (ع) (از خانه خود) بیرون مى آید، به ازاى هر گامى که برمى دارد به تدریج از گناهانش آمرزیده مى شود و قدم به قدم پاکتر مى گردد تا به قبر مطهر برسد، در آن هنگام خداوند به او خطاب مى کند که: اى بنده من! از من بخواه تا خواسته ات را برآورم، مرا بخوان تا تو را اجابت کنم، مرا بخوان تا تو را حاجت روا کنم، هر چه مى خواهى بخواه تا تو را عنایت کنم. مى گوید که: امام صادق (ع) در دنباله گفتارش فرمود: بر خداوند است که آنچه را که وعده کرده است انجام دهد».
4- «عن صالح بن الحارث بن المغیرة عن أبی عبد الله ع قال إن لله عز و جل ملائکة موکلین بقبر الحسین ع فإذا هم الرجل بزیارته أعطاهم ذنوبه فإذا أخطأ [خطا محوها ثم إذا أخطأ [خطا ضاعفوا له حسناته فما تزال حسناته تضاعف حتى توجب له الجنة ثم اکتنفوه فقدسوه- و ینادون ملائکة السماء أن قدسوا زوار قبر حبیب حبیب الله فإذا اغتسلوا ناداهم محمد ص یا وفد الله أبشروا بمرافقتی فی الجنة ثم ناداهم أمیر المؤمنین علی ع أنا ضامن لحوائجکم و دفع البلاء عنکم فی الدنیا و الآخرة ثم اکتنفوهم عن أیمانهم و عن شمائلهم حتى ینصرفوا إلى أهالیهم؛ حارث بن مغیره از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: خداوند متعال فرشتگانى بر مزار حسین (ع) گمارده است، و هنگامى که کسى قصد زیارت مى کند خداوند گناهان او را به فرشتگان مى دهد، و چون گام برمى دارد آن فرشتگان گناهانش را پاک مى کنند و با گام دیگر حسنات او را چند برابر مى سازند، و به تدریج حسنات وى افزایش پیدا مى کند تا جایى که بهشت بر او واجب مى شود، سپس فرشتگان در اطراف او حلقه مى زنند تا او را پاک سازند، و بعد به فرشتگان آسمانها خطاب مى کنند که: زائران قبر حبیب دو حبیب خداوندى را (یعنى حضرت پیامبر و حضرت امیرالمؤمنین) از آلودگیها پاک و پاکیزه کنید. و اگر زائران، غسل زیارت کنند، رسول خدا (ص) به آنان خطاب مى کند: اى میهمانان خدا! شما را به همنشینى و همراهى من در بهشت بشارت باد! سپس امیرالمؤمنین على (ع) آنان را ندا مى کند که: من ضامن برآورده شدن حاجتها و دور کردن بلا و گرفتاریهاى شما در دنیا و آخرت. سپس آنها را فرشتگان از سمت راست و چپ در برمى گیرند و از آنان محافظت مى کنند تا به خانه هاى خویش باز گردند».
5- «عن زید الشحام عن أبی عبد الله ع قال زیارة قبر الحسین ع تعدل عند الله عشرین حجة و أفضل من عشرین حجة؛ زید شحام از امام صادق (ع) روایت کرده است: (ثواب) زیارت قبر امام حسین (ع) برابر بیست حج است، بلکه برتر از بیست حج».
6- «عن أبی سعید المدائنی قال دخلت على أبی عبد الله ع فقلت له جعلت فداک آتی قبر الحسین ع قال نعم یا أبا سعید ائت قبر ابن بنت رسول الله ص أطیب الطیبین و أطهر الطاهرین و أبر الأبرار و إذا زرته کتب الله لک به خمسا و عشرین حجة؛ ابوسعید مدائنى مى گوید که: بر امام صادق (ع) وارد شدم و به آن حضرت عرض کردم: فدایت گردم! من به زیارت قبر حسین (ع) بروم؟ فرمود: آرى اى ابوسعید! قبر پسر رسول خدا (ص) را زیارت کن که نیکترین نیکان و پاکیزه ترین پاکیزگان و نیکوکارترین نیکوکاران است، و اگر به زیارت قبر او نایل آیى خداوند ثواب بیست و پنج حج را براى تو ثبت مى کند».
7- «عن شهاب عن أبی عبد الله ع قال سألنی فقال لی یا شهاب کم حججت من حجة قال فقلت تسعة عشر قال فقال لی تتمها عشرین حجة یکتب الله لک زیارة الحسین ع؛ شهاب مى گوید که: امام صادق (ع) از من پرسیدند: اى شهاب! چند بار به حج رفته اى؟ عرض کردم: نوزده بار، حضرت فرمود: یک بار دیگر که به حج بروى تا بیست بار حج خانه خدا را کرده باشى ثواب یک بار زیارت قبر حسین (ع) در نامه اعمال تو ثبت مى گردد».
8- «عن حذیفة بن منصور قال قال أبو عبد الله ع کم حججت فقلت تسعة عشر قال فقال أما إنک لو أتممت إحدى و عشرین حجة لکنت کمن زار الحسین بن علی ع؛ حذیفه بن منصور مى گوید که: امام صادق (ع) از من پرسید: چند بار به حج رفته اى؟ عرض کردم: نوزده بار، فرمود: اگر دو بار دیگر به حج بروى تا بیست و یک بار کامل شود، مانند کسى خواهى بود که قبر حسین بن على (ع) را زیارت کرده باشد».
9- «عن صالح النیلی قال قال أبو عبد الله ع من أتى قبر الحسین ع عارفا بحقه کان کمن حج مائة حجة مع رسول الله ص؛ صالح نیلى از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: هر کس قبر حسین (ع) را زیارت کند -در حالى که به حق آن حضرت عارف باشد- مانند کسى خواهد بود که صد بار در رکاب رسول خدا (ص) به حج رفته باشد».
10- «عن مالک بن عطیة عن أبی عبد الله ع قال من زار قبر أبی عبد الله کتب الله له ثمانین حجة مبرورة؛ مالک بن عطیه از امام صادق (ع) روایت کرده است: هر کس قبر ابا عبدالله (ع) را زیارت کند، خداوند (ثواب) هشتاد حج صحیح را در نامه عملش ثبت مى فرماید».
11- «عن موسى بن القاسم الحضرمی قال ورد أبو عبد الله ع فی أول ولایة أبی جعفر فنزل النجف فقال یا موسى اذهب إلى الطریق الأعظم فقف على الطریق فانظر فإنه سیجیئک رجل من ناحیة القادسیة فإذا دنا منک فقل له هاهنا رجل من ولد رسول الله ص یدعوک فیجی ء معک قال فذهبت حتى قمت على الطریق و الحر شدید فلم أزل قائما حتى کدت أعمى و أنصرف و أدعه إذ نظرت إلى شی ء مقبل شبه رجل على بعیر قال فلم أزل أنظر إلیه حتى دنا منی فقلت له یا هذا هاهنا رجل من ولد رسول الله ص یدعوک و قد وصفک لی قال اذهب بنا إلیه قال فجئته حتى أناخ بعیره ناحیة قریبا من الخیمة قال فدعا به فدخل الأعرابی إلیه و دنوت أنا فصرت باب الخیمة أسمع الکلام و لا أراهما فقال أبو عبد الله ع من أین قدمت قال من أقصى الیمن قال فأنت من موضع کذا و کذا قال نعم أنا من موضع کذا و کذا قال فما جئت هاهنا قال جئت زائرا للحسین ع فقال أبو عبد الله ع فجئت من غیر حاجة إلا الزیارة قال جئت من غیر حاجة لیس إلا أن أصلی عنده و أزوره و أسلم علیه و أرجع إلى أهلی قال أبو عبد الله ع و ما ترون من زیارته قال نرى فی زیارته البرکة فی أنفسنا و أهالینا و أولادنا و أموالنا و معایشنا و قضاء حوائجنا- قال فقال له أبو عبد الله ع أ فلا أزیدک من فضله فضلا یا أخا الیمن قال زدنی یا ابن رسول الله قال زیارة أبی عبد الله ع تعدل حجة مقبولة متقبلة زاکیة مع رسول الله ص فتعجب من ذلک فقال إی و الله حجتین مبرورتین- متقبلتین زاکیتین مع رسول الله ص فتعجب من ذلک فلم یزل أبو عبد الله ع یزید حتى قال ثلاثین حجة مبرورة متقبلة زاکیة مع رسول الله ص؛ موسى بن قاسم حضرمى نقل کرده است که امام صادق (ع) در اول خلافت ابوجعفر منصور دوانیقى، وارد نجف شد، و به من فرمود: اى موسى! برو و در بزرگراه منتظر باش که همانا مردى از سمت قادسیه خواهد آمد، وقتى به تو نزدیک شد به او بگو: یکى از فرزندان رسول خدا (ص) تو را طلبیده است، و او به همراه تو خواهد آمد. راوى مى گوید: رفتم و سر راه ایستادم در حالى که گرماى هوا بسیار شدید و طاقت فرسا بود و آمدن آن مرد به طول کشید و چیزى نمانده بود که از امر امام خود (به خاطر گرماى شدید هوا) سرپیچى کنم و بازگردم که دیدم از دور چیزى شبیه کسى که بر شتر سوار باشد به طرف من مى آید، به آن نقطه خیره شدم تا به نزدیکى من رسید. به او گفتم: اى مرد! در این حوالى یکى از فرزندان رسول خدا (ص) تو را مى طلبد و او نشانى تو را به من داده است، گفت: مرا به خدمت او ببر. راوى مى گوید: با هم آمدیم تا در نزدیکى سراپرده امام شتر خود را خوابانید، حضرت او را به نام فراخواند و آن مرد عرب بر حضرت وارد شد، من در نزدیکى خیمه ایستاده بودم و کلامشان را مى شنیدم ولى آنها را نمى دیدم، امام صادق (ع) از او پرسید: از کجا مى آیى؟ عرض کرد: از دورترین نقطه یمن، حضرت فرمود: پس تو از اهالى فلان محلى؟ عرض کرد: آرى. حضرت فرمود: پس چرا به اینجا آمده اى؟ عرض کرد: آمده ام تا امام حسین (ع) را زیارت کنم. حضرت فرمود: پس این مسیر طولانى را فقط براى زیارت طى کردى و نه چیز دیگر؟ عرض کرد: حاجتى ندارم جز اینکه در کنار قبر شریفش نماز بخوانم و او را زیارت کرده و بر او سلام کنم و سپس به شهر و دیار خود برگردم. امام صادق (ع) به او فرمود: از زیارت او چه نتیجه اى مى بینید؟ عرض کرد: ما زیارت او را مایه خیر و برکت بر خود و خانواده و فرزندان و اموال و زندگانى و برآورده شدن حاجاتمان مى بینیم. راوى گوید: سپس حضرت فرمود: اى برادر یمنى! نمى خواهى بیشتر از اینها (که گفتى) بهره و فضیلت آن را براى تو بگویم؟ عرض کرد: بفرمائید اى فرزند رسول خدا (ص). حضرت فرمود: براستى (ثواب) زیارت اباعبدالله با (ثواب) یک حج مقبول و پذیرفته شده و پاکیزه که همراه با رسول خدا انجام شده باشد، برابرى مى کند. آن مرد اعرابى تعجب کرد، حضرت فرمود: آرى، به خدا سوگند با دو حج درست و مقبول و پاکیزه همراه با رسول خدا برابرى مى کند. تعجب آن مرد از این کلام بیشتر شد، و امام صادق (ع) همچنان بر فضیلت زیارت مى افزود تا آنکه فرمود: با (ثواب) سى حج درست و مقبول و پاکیزه که همراه با رسول خدا انجام شده باشد برابرى مى کند».
منـابـع
شیخ صدوق- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال- صفحه 91
محمدبن علی ابن بابویه- پاداش نیکیها و کیفر گناهان- صفحه 241
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها