حرمة ذبائح اهل الکتاب
فارسی 4136 نمایش |یکی دیگر از آثار فقهی عالم ربانی و مروج علوم آل البیت (ع) مرحوم شیخ محمد بهاء الدین عاملی می باشد که به زبان عربی تألیف یافته است. چنانچه شیخ در ابتدای رساله می نویسد این اثر را به درخواست ابوالمظفر الشاه عباس الحسینی الموسوی الصفوی تألیف نموده است. در مقدمه خود می نویسد: "رسولی از ملک روم بدین دیار آمد و اظهار داشت علمای روم پس از مسئله امامت بزرگترین نکته ای که در تشنیع علمای شما دارند آن است که ذبایح اهل کتاب را حرام می دانید در حالی که خداوند در آیه «الیوم أحل لکم الطیبات وطعام الذین أوتوا الکتاب حل لکم وطعامکم حل لهم والمحصنات من المؤمنات والمحصنات من الذین أوتوا الکتاب من قبلکم إذا آتیتموهن أجورهن محصنین غیر مسافحین ولا متخذی أخدان ومن یکفر بالإیمان فقد حبط عمله وهو فی الآخرة من الخاسرین؛ امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال شده است طعام اهل کتاب بر شما حلال است و طعام شما نیز بر آنها حلال است و نیز زنان پارسای مؤمنه و زنان پارسای اهل کتاب، هرگاه مهرشان را بپردازید ، به طور زناشویی نه زناکاری و دوست گیری، بر شما حلالند و هر کس که به اسلام کافر شود عملش ناچیز شود و در آخرت از زیانکاران خواهد بود» (مائده/ 5) بر حلالیت این ذبایح اشاره دارد. به همین سبب شاه عباس از خواست رساله ای در این باب بنویسم و چون این رساله را نوشتم به دیار روم فرستادند."
شیخ در این رساله ابتدا نظرات علمای اسلام در خصوص حکم ذبایح اهل کتاب را بیان می دارد و چنانچه شیخ می نویسد جمهور علمای امامیه مانند شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی، ابی حمزه و ابن ادریس و... بر حرمت ذبایح اهل کتاب اتفاق دارند، خواه هنگام ذبح نام خداوند بر آنها برده شود و خواه نشود. در این نظر حنابله با جمهور علما اتفاق دارند؛ اما حنفی ها، شافعی ها و مالکی ها قائل به اباحه ذبایح اهل کتاب هستند. در این میان افرادی چون شیخ صدوق و ابن عقیل معتقدند اگر بر ذبایح آنها نام خداوند برده شود ذبیحه آنها بر ما حلال است.
در این کتاب شخ حجت هر یک از مذاهب بر ادعایشان را بیان می دارد و سپس به احتجاج و نقد مخالفین حرمت ذبایح اهل کتاب می پردازد.
معرفی اجمالی نویسنده:
محمدبن عزالدین شیخ حسین جبعی عاملی حارثی همدانی، فقیه، محدث، مفسر ریاضی، حکیم، ادیب، شاعر به زبان فارسی و عربی و جامع علوم عقلیه و نقلیه و در مجموع از دانشمندان بزرگ ایرانی شیعه، که در سال 953 هجری قمری در «بعلبک» جبل عامل، به دنیا آمد. در همان کودکی همراه پدرش به ایران آمد و نزد او عربی، تفسیر و حدیث را یاد گرفت و سپس نزد علمای دیگر در قزوین و دیگر شهرهای ایران، تحصیلاتش را ادامه داد. بعد از طی تمامی مراحل علمی و رسیدن به کمالات، به دستور شاه عباس ریاست علمی مذهبی اصفهان به او واگذار و پس از فوت پدرش "شیخ علی منشار"، لقب "شیخ الاسلامی" از طرف شاه عباس صفوی به او تفویض شد. سال 984 هـ ق، همراه پدرش به حج رفت و در سال 1008 هـ ق، همراه شاه عباس کبیر پیاده به مشهد مقدس سفر کرد. وی سفرهای دیگری به هرات، آذربایجان، دمشق، فلسطین و مصر و عراق نمود. در هر شهری مورد احترام فوق العاده بود و ملاقات هایی با بعضی از اهل کمال و علما و فضلا داشت و گاهی نیز مباحثات علمی و مذهبی با پیشوایان مذاهب دیگر داشت و بالاخره به ایران برگشت و در اصفهان در گذشت. از اساتید او می توان ملاعبدالله یزدی، صاحب حاشیه تهذیب المنطق را نام برد و از شاگردان او، ملامحسن فیض کاشانی، ملاصدرا شیرازی و مجلسی اول و ملامحمد صالح مازندرانی می باشند. آثار و تألیفات بسیاری داشته و کشکول شیخ بهائی و طومار شیخ بهائی از جمله آنهاست. وفات او، در شوال 1032 هـ ق و مزارش در شهر مقدس مشهد می باشد.
ساختاربندی کتاب:
ترجمه المولف، اصله و نسبه، مولده و وفاته، حیاته الاجتماعیه و السیاسیه، اساتذته و تلامیذه، مولفاته، شعره.
موضوع البحث، بحث معاصر عن ذبایح اهل الکتاب
هذه الرساله، اسلوب التحقیق
المقدمه فی سبب التألیف
مذاهب علماء الاسلام
حجه الامامیه
احتجاج المذاهب الاخری
احتجاج الحنابله فی تحقیق البحث
المصادر.
منـابـع
شیخ بهایی- حرمة ذبائح اهل الکتاب
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها