ابوجعفر احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی (بَزَنطی)
فارسی 66721 نمایش |بزنطی
ابوجعفر احمد بن محمد از اصحاب امام هفتم، امام هشتم و امام نهم شیعیان (ع)، و فقیه برجسته و محدث و راوی موثق و بزرگ شیعه که تولدش سال 152 قمری و لقبش «ابوجعفر» یا «ابوعلی» و به «بزنطی» معروف است. خاندانش و البته به قبیله سکون از شاخه های بزرگ قبیله کنده یمن بود.
جد دوم او «زید» نام داشت که او را به کنیه اش «ابی نصر» می خواندند و از همین جهت بزنطی ما با عنوان «ابن ابی نصر» مشهور می باشد.
بنا به نقل آقابزرگ طهرانی و مامقانی کلمه بزنطی ظاهرا معرب بیزانسی و منسوب به نام مکانی در عراق و نام نوعی پارچه است.
او مردی جلیل القدر و خاندانش در کوفه از افراد معتبر شیعه و شناخته شده و در این راستا پسرعمویش اسماعیل بن مهران قابل ذکر است.
بزنطی در کوفه از اصحاب مورد توجه امام موسی کاظم (ع) بود و بعد از رحلت آن حضرت نخست در شمار (قائلان به وقف) و مدتی واقفی مذهب ماند که امامت را به حضرت کاظم ختم می دانست و اعتقاد به زنده بودن ایشان داشت ولی بعد از مکاتبه ای با امام هشتم حضرت رضا (ع) و دیدن معجزات و براهین قاطع از آن حضرت از مذهب واقفی عدول کرد و امامت حضرت را باور نمود و به مذهب حق بازگشت و نزد آن حضرت منزلتی خاص داشت و اختصاصا بیشتر خدمت حضرت امام جواد (ع) و صحابه آن حضرت بود.
علمای شیعه او را از اصحاب «اجماع» دانسته اند.
بزنطی در دیدگاه بزرگان
کشی او را در شمار 6 فقیه مهم از اصحاب امام هفتم و امام هشتم نام برده و گفته که این 6 نفر طبقه سوم اصحاب اجماع (اصحاب اجماع= جمعی از اصحاب ائمه معصوم (ع) که علمای شیعه به وثاقت و اعتبار منقولاتشان از معصومین اجماع و اتفاق داریم) را تشکیل می دهند.
در منابع امامیه به اعتبار بزنطی تاکید شده آنچنانکه شیخ طوسی او را موثق می داند و نجاشی او را نزد امام رضا و حضرت جواد (ع) عظیم المنزله دانسته است. همچنین سلسله اسناد حدیثی او در سیره نبوی موجب گشته تا شخصیت او در آثار رجالی اهل سنت نیز مورد بررسی قرار گیرد و ظاهرا به سبب مذهب با نقد روبرو گردد.
محقق حلی در قرن 7 ق از وی به عنوان یکی از فقهای متقدم امامیه یاد کرده که نقش او در گسترش دانش فقه تا زمان او همچنان باقی و در محافل شیعه تداول داشته و مورد توجه بوده است در راستای سخن از علم فقه و روش های فقهی باید به مبحث حدیثین مختلفین اشاره کرد که از دغدغه های فکری بزنطی بوده و این امر به طور گسترده در روایات بازمانده از او بازتاب یافته است. به خصوص در این باره از نامه ای که او خطاب به حضرت رضا (ع) نوشته بود که ضمن ابراز نگرانی خود نسبت به اختلاف اقوال فقهی از ائمه اطهار بر جایگاه تقیه در تفسیر این اختلاف تاکید داشت می توان یاد کرد.
باید گفت که او در کتاب «جامع» خود روایاتی با مضمون اندیشه القاء اصول و تفریع فقها به نقل از هشام بن سالم و نقل مستقیم از حضرت رضا (ع) ثبت کرده است و از این رو نامش در کنار رجالی چون هشام بن سالم و صفوان بن یحیی جای گرفته که از اولین مروجان گرایش قطعیه در کوفه بودند و می توان بعد از مرگ هشام بن سالم از شخصیت بزنطی به عنوان نماینده مکتب او در دفاع از مواضع اصولی وی یاد کرد که به نقد دیدگاه های اساسی مکتب هشام بن حکم در باب دانش امام و منابع فقهی ائمه همت گماشت.
روایات
از بعضی روایات به دست آمده که:
این فقیه بزرگ حدود سال 200 ق مدتی در قادسیه اقامت داشته است و در تمام فرصت هایی که پیدا می کرد برای استفاده از محضر ائمه نزد آنها می رفت و بهره مند می شد.
همچنین از بعضی بزرگان اصحاب ائمه نیز دانش آموخت که از میان آنها می توان به افرادی چون عبدالله بن سنان، حماد بن عثمان، جمیل بن دراج، ابان بن عثمان و عاصم بن حمید را نام برد. در معجم رجال الحدیث ج 2 حدود 100 نفر را نام برده که این فقیه از آنها روایت نقل کرده و به گفته شیخ طوسی به دلیل آنکه فقط او و چند نفر دیگر از افراد موثق نقل حدیث می کردند روایات مرسل آنها در حکم روایات مسند می باشد.
حدود 40 نفر نیز از او روایت کرده اند که در میان این راویان و نیز شاگردانش نام شخصیت هایی برجسته چون محمد بن عیسی بن عبید یقطینی که از او دانش آموخته و ابراهیم بن هاشم قمی، حسین بن سعید اهوازی، احمد بن محمد برقی، حسن بن محبوب، علی بن مهزیار به چشم می خورد.
داستانی از شخصیت و موقعیت بزنطی که می گوید:
روزی خدمت حضرت رضا (ع) رسیدم صفوان بن یحیی و محمد بن سنان هم با من بودند. مدتی در خدمت آن حضرت نشستیم و بعد برخاستیم تا از محضر ایشان برویم. فرمودند: «ای احمد شما بنشین.» من بار دیگر نشستم، امام (ع) با من شروع به سخن کرد، من مسائلی از آن جناب پرسیدم و پاسخ می گرفتم تا مدتی از شب گذشت هنگامی که تصمیم گرفتم از منزلش بیرون شوم حضرت فرمود: «ای احمد می روی یا در اینجا می مانی؟»
عرض کردم: «قربانت گردم هر طور اراده فرمایی عمل می کنم.»
فرمود: «در اینجا باش اکنون همه مردم خوابیده اند و پاسبانان در شهر گردش می کنند.»
حضرت برخاست و به اطاق دیگری رفت من در آن موقع سجده شکر به جای آوردم و گفتم: «حجت خداوند برای من ارزش قائل شد و مرا از میان دوستان انتخاب کرد و در منزل خود نگاه داشت.» هنوز در سجده شکر بودم که دیدم با پای مبارک خود مرا متوجه کرد و من برخاستم و دست مرا گرفت و فشار داد و سپس فرمود:
«ای احمد، علی (ع) به عیادت صعصعه بن صوحان رفت. هنگامی که از منزل او بیرون می شد فرمود: ای صعصعه به برادرانت افتخار نکن که من به عیادت شما آمده ام. اینک از خداوند بترس و متوجه اعمالت باش.» این سخن به من گفتند و به حرم شریف خود برگشتند.
آثار
از این مرد بزرگ در حال حاضر اضافه برگزیده ها و اقتباسات برجای مانده، به 3 اثر مهم فقهی اشاره کرد که می توان بسیاری از روایات فقهی او را در کتب اربعه امامیه پیدا کرد.
1- الجامع: که در آثار او در صدر قرار دارد و این کتاب آنچنان که بر پایه دانسته ها از جامعه آن زمان بر می آید دربردارنده مجموعه ای گسترده از اخبار در زمینه های گوناگون معارف دینی به ویژه فقه می باشد. نسخه هایی از این اثر تا قرن هفتم هجری هنوز باقی بود. همچنین اقتباس های سید بن طاووس از یکی از آثار بزنطی ظاهرا برگرفته از همین اثر است.
2- المسائل: ابن ندیم در الفهرست خود، از این اثر یاد کرده و عنوان آن در رساله ابوغالب زراری به شکل گویاتر "مسائل الرضا" ضبط شده است. نیز مجموعه ای از احادیث فقهی به صورت پرسش و پاسخ میان بزنطی و امام رضا (ع) به روایت عبدالله بن جعفر در بخش مربوط به امام رضا (ع) در کتاب «قرب الاسناد» حمیری درج گردیده است.
3- النوادر: شیخ طوسی در فهرست خود به این اثر با عنوان او اشاره کرده و یحیی بن شیبان را راوی آن معرفی کرده است.
ضمنا نجاشی در فهرست آثار بزنطی از دو کتاب متفاوت «نوادر» یاد کرده که نسخه هایی از آن تا قرن 6 ه.ق همچنان برجای بوده است.
باید گفت که نسخه هایی از آثار فقهی روایی او در اختیار ابن بابویه بوده و در لا به لای کتاب من لایحضره الفقیه مورد استفاده اش قرار گرفته هرچند که ابن بابویه سخن از این منابع تصریحی به عنوان آثار مورد استفاده خود نگفته است. (ابن بابویه مشیخه.... 18) بعضی از مورخین کتاب «ما رواه عن الرضا» (ع) را از آثار او می دانند.
ابوجعفر احمد ابی نصر بزنطی در سال 221ه.ق یکسال بعد از وفات حضرت جواد امام نهم شیعیان (ع) از دنیا رحلت نمود.
منـابـع
دانشنامه جهان اسلام به نقل از: الفهرست ابن ندیم، الذریعه، کتاب السرائر، الخرائج و الخرائج، قاموس الرجال و چند منبع دیگر.
دائره المعارف بزرگ اسلامی به نقل از: الفهرست شیخ طوسی، معرفه الرجال، عیون اخبار الرضا، الکافی، میزان الاعتدال، الاختصاص و چند منبع دیگر.
سيد مصطفى حسينى دشتى- معارف و معاریف
حاج شیخ عباس قمی- منتهی الامال
دائره المعارف شیعه
محمد علی مدرس- ریحانه الادب
ابن ندیم- فهرست
کلیــد واژه هــا
1 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها