نمونه هایی از هماهنگی تعلیمات اسلام با فطرت و طبیعت

فارسی 4075 نمایش |

در اسلام یک اصل اجتماعی هست به این صورت: «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه؛ تا آخرین حد امکان در برابر دشمن نیرو تهیه کنید و نیرومند باشید» (انفال/ 60). این اصل را کتاب یعنی قرآن کریم به ما تعلیم می‏دهد. از طرف‏ دیگر، در سنت یک سلسله دستورها رسیده است که در فقه به نام سبق و رمایه معروف است، دستور رسیده که خود و فرزندانتان تا حد مهارت‏ کامل، فنون اسب سواری و تیر اندازی را یاد بگیرید. اسبدوانی و تیراندازی جزء فنون نظامی آن عصر و بهترین وسیله تهیه نیرو و نیرومند شدن در مقابل دشمن در آن عصر بوده است. ریشه و اصل قانون سبق و رمایه اصل «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه» است، یعنی تیر و شمشیر و نیزه و اسب از نظر اسلام اصالت ندارد و جزء هدفهای اسلامی نیست، آنچه‏ اصالت دارد این است که مسلمانان باید در هر عصر و زمانی تا آخرین حد امکان از لحاظ قوای نظامی و دفاعی در برابر دشمن قوی باشند. در حقیقت، لزوم مهارت در تیر اندازی و اسبدوانی جامه ‏ای است که به‏ تن برای دستیابی به نیرومندی در برابر دشمن پوشانده شده است، و به عبارت دیگر، مهارت در تیر اندازی شکل اجرائی نیرومند بودن در آن عصر و زمان بوده‏ است.
لزوم نیرومندی در مقابل دشمن، قانون ثابتی است که از یک احتیاج‏ ثابت و دائم سرچشمه می‏گیرد، اما لزوم مهارت در تیر اندازی و اسبدوانی‏ مظهر یک احتیاج موقت است و با مقتضیات زمان و توسعه عوامل فرهنگی و فنی تغییر می‏کند و چیزهای دیگر از قبیل لزوم مهارت در به کار بردن‏ سلاحهای امروز جای آن را می‏گیرد. مثال دیگر: پیغمبر اکرم فرموده است: «طلب العلم فریضة علی کل سلم و سلمة؛ طلب دانش بر هر مسلمان‏ واجب است». دانشمندان اسلامی به ثبوت رسانیده ‏اند که وجوب تحصیل دانش از نظر اسلام‏ در دو مورد است: یکی در موردی که تحصیل ایمان، به دانش بستگی دارد، و دیگر در مواردی است که انجام یک وظیفه بدان بستگی پیدا می‏کند. در مورد دوم می‏گویند وجوب طلب دانش تهیوی است، یعنی برای‏ این است که انسان را برای عمل و انجام وظیفه آماده نماید. اینجاست که تحصیل علوم از نظر وجوب و عدم وجوب به حسب مقتضیات‏ زمان متفاوت می‏شود.
در برخی از زمانها انجام تکالیف اسلامی حتی تکالیف‏ اجتماعی از قبیل تجارت، صنعت، سیاست و غیره نیاز چندانی به تحصیل‏ دانش ندارد، تجربیات عادی کافی است، ولی در زمان دیگر مانند زمان ما انجام این وظایف آنچنان پیچیده و دشوار است که سالها درس و تخصص لازم‏ است تا انجام تکالیف اجتماعی اسلامی (واجبهای کفایی) امکان پذیر گردد. از این رو تحصیل علوم سیاسی و اقتصادی و فنی و غیره که در عصری واجب‏ نبود در عصر دیگر واجب می‏شود. چرا؟ چون اجرا و عملی ساختن اصل لزوم‏ حفظ حیثیت و عزت و استقلال جامعه اسلامی که یک اصل ثابت و دائم است در شرایط این زمان جز با تحصیل و تکمیل دانش حاصل نمی‏شود، و انجام این‏ تکلیف در شرایط و زمانهای مختلف به یک شکل نیست. از این گونه مثالها زیاد می‏توان پیدا کرد. تشریح بدن میت که در عصر ما برای پیشرفت علم ضروری شناخته شده است‏ یکی از مصادیق باب تزاحم است. چنانکه می‏دانیم اسلام احترام بدن مسلمان و تسریع در مراسم تجهیز میت را لازم‏ شمرده است. از طرفی قسمتی از تحقیقات و تعلیمات پزشکی در عصر ما متوقف بر تشریح است. دو مصلحت در جهت مخالف یکدیگر قرار گرفته ‏اند. بدیهی است مصلحت تحقیقات و تعلیمات پزشکی بر مصلحت تسریع تجهیز میت‏ و احترام بدن او ترجیح دارد. در صورت انحصار به میت مسلمان و کافی‏ نبودن غیرمسلمان، و با مقدم داشتن میت ناشناخته بر میت شناخته شده و رعایت بعضی خصوصیات دیگر، به حکم قاعده اهم و مهم از تشریح بدن‏ میت مسلمان رفع منع می‏شود. این قاعده نیز مثالهای فراوان دارد.

منـابـع

مرتضی مطهری- ختم نبوت- صفحه 60-64

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد