کتاب تلویحات و مقاومات
English فارسی 41307 نمایش |تلویحات:
سهروردی این کتاب را به عنوان نخستین گام در جهت ریختن شالوده فلسفه اشراق خود، به سنت مشائی به رشته تحریر در آورد. او در این باب چنین می گوید: «... و من، پیش از نوشتن این کتاب (حکمة الاشراق) و حین انجام آن، وقتی موانع مرا از ادامه کار باز می داشت، کتاب هایی به سنت مشائین برای شما نوشتم و اصول فلسفی ایشان را در آن کتاب ها خلاصه کردم. در میان آنها، اثر کوتاهی به نام التلویحات اللوحیه العرشیه است که شامل قواعد بسیاری است و علی رغم حجم کوچکش تمام قواعد فلسفی مشائین در آن خلاصه شده است، و به ترتیب درجه بعد از کتاب لمحات می آید.»
در این اثر، سهروردی مقولات منطق ارسطویی را با کاهش دادن آنها از ده به چهار، تعبیری مجدد می کند و حرکت را به عنوان مقوله جدیدی معرفی می کند و ضمنا می گوید این نه ارسطو بلکه یکی از فیثاغورسیان به نام آخوتاس (ارخوطس) بود که آن مقولات را کشف کرد. با این استدلال که کمیت را می توان به کیفیت تقلیل داد (یعنی، خطی کوتاه "ضعیف تر" از خطی دراز است)، سهروردی تفاوت های کمی را به تفاوت های کیفی تبدیل می کند.
در میان دیگر موضوعات بحث در تلویحات، کلیات و جزئیات، حقیقی و ذهنی، وجود و ماهیت است. به جای تأیید اصالت وجود، که ابن سینا مدافع آن بود، سهروردی مدافع اصالت ماهیت است. مسئله بودن واجب الوجودها و براهین ابن سینا در تأیید بودن (تنها یک) واجب الوجود و نیز برداشتی اشراقی از ارسطو، جزو دیگر موضوعات مورد بحث این کتاب است.
سهروردی در تلویحات شرح مشاهده یا رؤیتی را گزارش می کند که در آن به تصور خود، معلم اول، ارسطو، را می بیند و گفتگوهایی با وی انجام می دهد. این ملاقات، که در حالت خلسه شبیه به خواب رخ داد، بر رشد و گسترش نظریه او درباره تاریخ فلسفه و تمایزی که او میان "حکمت" و فلسفه در شکل استدلالی آن قائل است، تأثیر عظیمی داشت.
ارسطویی که سهروردی بدو اشاره دارد، ارسطوی "تئولوجیا"، یعنی در واقع پلوتینوس، است. سهروردی از ارسطو می پرسد که آیا مشائیون چون فارابی و ابن سینا فیلسوفانی واقعی هستند و ارسطو پاسخ می دهد که: نه، یک در هزار. بلکه، صوفیانی چون بسطامی و تستری حکمای حقیقی اند.
آنگاه سهروردی بحث می کند که چگونه حکمت و علم الاشراق با هرمس شروع شد و در مغرب زمین به شخصیت هایی چون فیثاغورس، انباذقلس امپدکلس، اغاثاذیمون (=شیث)، اسقلینوس و امثالهم منتقل شد تا اینکه به او رسید. در شرق، این علم به دو طریق عمده انتقال یافت، یکی شاه موبدان کهن ایرانی از قبیل کیومرث، فریدون، کیخسرو و دیگری صوفیانی مانند ابویزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی و سرانجام (حسین) منصور حلاج، که تأثیر عمیقی بر سهروردی داشتند.
بهترین چیزی که طالب علم پیش از بحث در حکمت اشراق می تواند بدان تکیه کند، راهی است که من در التلویحات ذکر کرده ام، در خلال بحثی که میان من و حکیم امام الباحثین ارسطو درگرفت.
مقاومات:
مقاومات، که در سنت مشائین و به سبک تلویحات نوشته شده شرح روشن تری بر اندیشه های اشراقی به دست می دهد. سهروردی در مقدمه مقاومات می گوید:
این مختصری است به منزله پیوستنی بر کتابم موسوم به تلویحات که در آن به اصلاح موارد لازمی که قدما در آثار خود آورده اند، مبادرت شده است، و به جهت موجز بودن تلویحات، ذکر آنها در آن اثر میسر نبوده است، زیرا آنچه به اندک بسطی نیاز دارد، با ساخت آن کتاب سازگار نیست و در موضوعات مهمی که فروگذار شده، ایجاز مقصود را بر نمی آورد. این موارد را در اینجا به همراه نکته های مشهوری آوردم و آن را مقاومات نامیدم. مستعینا بالله و متوکلا علیه.
مقاومات را باید ضمیمه ای بر تلویحات به شمار آورد گرچه کمتر ایضاحی و بیشتر جدلی است. سهروردی اشاره می کند که مقاومات راهنمایی برای درک بهتر تلویحات است و مبانی اعتقادی مشائی در آن کامل تر تحلیل شده است.
منـابـع
مهدی امین رضوی- سهروردی و مکتب اشراق- ترجمه مجدالدین کیوانی- صفحه 31-34
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها