اثبات علم غیب پیشوایان
فارسی 3581 نمایش |در اینجا دو راه براى اثبات این واقعیت که پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) اجمالا از اسرار غیب آگاه بودند وجود دارد. نخست این که: مى دانیم دایره مأموریت آنها محدود به مکان و زمان خاصى نبوده، بلکه رسالت پیامبر (ص) و امامت امامان (ع) جهانى و جاودانى است، چگونه ممکن است کسى چنین مأموریت گسترده اى داشته باشد؟ در حالى که هیچگونه آگاهى جز بر زمان و محیط محدود خود نداشته باشد؟ آیا کسى را که مثلا مأمور امارت و استاندارى بخش عظیمى از کشورى مى کنند مى تواند از آن منطقه آگاهى نداشته باشد و در عین حال مأموریت خود را به خوبى انجام دهد؟!
به تعبیر دیگر پیامبر (ص) و امام (ع) در مدت حیات خود باید آن چنان احکام الهى را بیان و اجرا کند که جوابگوى نیازمندیهاى همه انسانها در هر زمان و مکان باشد، و این ممکن نیست مگر اینکه لا اقل بخشى از اسرار غیب را بداند. دیگر اینکه سه آیه در قرآن مجید است که اگر آنها را در کنار هم بچینیم مسأله علم غیب و پیامبر (ص) و امامان (ع) از آن روشن مى شود، نخست اینکه قرآن در مورد کسى که تخت ملکه ی "سبا" را در یک چشم بر هم زدن نزد "سلیمان" آورد (یعنى آصف بن برخیا) مى گوید: «قال الذی عنده علم من الکتاب أنا آتیک به قبل أن یرتد إلیک طرفک فلما رآه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربی؛ کسى که دانشى از کتاب داشت گفت من آن را پیش از آنکه چشم بر هم زنى نزد تو خواهم آورد، و هنگامى که (سلیمان) آن را نزد خود مستقر دید گفت: این از فضل پروردگار من است.» (نمل/ 40)
در آیه دیگر مى خوانیم: «قل کفى بالله شهیدا بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب؛ بگو کافى است براى گواه میان من و شما، خداوند، و کسى که علم کتاب نزد او است.» (رعد/ 43)
از سوى دیگر در احادیث متعددى که در کتب اهل سنت و شیعه نقل شده چنین مى خوانیم که ابوسعید خدرى مى گوید از رسول خدا (ص) معنى «الذی عنده علم من الکتاب» را سؤال کردم، فرمود: «او وصى برادرم سلیمان بن داود بود.» گفتم: «"و من عنده علم الکتاب" کیست؟» فرمود: «ذاک اخى على بن ابى طالب؛ او برادرم على بن ابى طالب است.»
با توجه به اینکه "علم من الکتاب" که در مورد "آصف" آمده "علم جزئى" را مى گوید، و "علم الکتاب" که درباره على (ع) آمده "علم کلى" را مى گوید، تفاوت میان مقام علمى آصف و على (ع) روشن مى گردد.
از سوى سوم در آیه 89 سوره نحل مى خوانیم: «و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی ء؛ ما قرآن را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزى است.»
روشن است کسى که عالم به اسرار چنین کتابى باشد، باید اسرار غیب را بداند، و این دلیلى است آشکار بر اینکه ممکن است انسانى از اولیاء الله، از اسرار غیب به فرمان خدا آگاه گردد.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 25 صفحه 152
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها