محدودیت های علم

فارسی 2010 نمایش |

علم به موازات اینکه دقیق و مشخص و جزئی است و درباره هر امر جزئی قادر است هزاران مساله بیاموزاند، دایره اش محدود است، محدود است به چه؟ به آزمون. تا آن حد پیش می رود که عملا بتواند آن را تحت آزمایش درآورد. اما مگر می توان همه هستی را و همه جنبه های هستی را در بند آزمون درآورد؟! علم مثلا در تعقیب علت ها و سبب ها و یا در تعقیب معلول ها و اثرها عملا تا حد معینی پیش می رود و بعد به "نمی دانم" می رسد.

علم مانند نورافکن قوی در یک ظلمت یلدایی است که محدوده ای معین را روشن می کند بدون اینکه از ماورای مرز روشنایی خبری بدهد. آیا اینکه جهان آغازی و فرجامی دارد یا از هر دو طرف بی نهایت است قابل آزمایش است، یا عالم وقتی که به این نقطه می رسد، آگاهانه یا نا آگاهانه، بر شهپر فلسفه می نشیند و اظهار نظر می کند؟
از نظر علم، جهان کهنه کتابی است که اول و آخر آن افتاده است، نه اولش معلوم است نه آخرش. این است که جهان بینی علمی، جزء شناسی است نه کل شناسی. علم، ما را به وضع برخی اجزای جهان آشنا می کند نه به شکل و قیافه و شخصیت کل جهان.
جهان بینی علمی علما مانند فیل شناسی مردمی است که در تاریکی، فیل را لمس می کردند، آن که گوش فیل را لمس کرده بود فیل را به شکل بادبزن و آن که پای فیل را لمس کرده بود آن را به شکل ستون و آن که پشتش را لمس کرده بود آن را به شکل تخت می پنداشت.

منـابـع

مرتضی مطهری- جهان بینی توحیدی- صفحه 12-11

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد