بررسی اصول مالیات در نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر
فارسی 6414 نمایش |در بخشی از فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر برای حکومت مصر درباره مالیات اینگونه می خوانیم: «و تفقد امر الخراج بما یصلح اهله، فان فی صلاحه و صلاحهم صلاحا لمن سواهم، و لا صلاح لمن الا بهم لان الناس کلهم عیال علی الخراج و اهله، و لیکن نظرک فی عماره الارض ابلغ من نظرک فی استجلاب الخراج، لان ذلک لا یدرک الا بالعماره، ومن طلب الخراج بغیر عماره اخرب البلاد، و اهلک العباد، و لم یستقم امره الا قلیلا، فان شکوا ثقلا او عله، او انقطاع شرب او باله، او احاله ارض اغتمرها غرق، او اجحف بها عطش خففت عنهم بما ترجو ان یصلح به امرهم و لا یثقلن عنک شیء خففت به الموونه عنهم، فانه دخر یعودون به علیک فی عماره بلادک، و تزیین و لا یتک مع استجلابک حسن ثنائهم باستفاضه العدل فیهم، معتمدا فضل فوتهم بما ذخرت عندهم من اجمامک لهم،و الثقه منهم بما عودتهم من عدلک علیهم و رفقک بهم، فربما حدث من بعد احتملوه طیبه انفسهم به فان العمران محتمل ما حملته و انما یوتی خراب الارض من اعواز اهلها، و انما یعوز اهلها لاشراف انفس الولاه علی الجمع و سوء ظنهم بالبقاء و قله انتفاعهم بالعبر؛ وضع مالیات را به صورتی که پرداخت کنندگان مالیات (یا به طور عموم کسانی را که نیاز استفاده از مالیات دارند) تا از لحاظ معیشت اصلاح شوند، مورد تحقیق وزیر نظر قرار بده، زیرا مصلحت همه در اصلاح مالیات و اصلاح حال پرداخت کنندگان، می باشد. همه مردم در معیشت خود نیازمند مالیات و پرداخت کنندگان آن هستند، و نظر و بررسی تو درباره آباد کردن زمین عالی تر و رساتر از نظر بررسی تو در جلب و وصول مالیات باشد، زیرا مالیات بدون آبادی زمین قابل وصول نیست، و هر زمامداری مالیات مطالبه کند بدون آبادی، شهرها، را ویران و بندگان خدا را هلاک می سازد، و زمامداران او پابرجا نمی ماند مگر اندگی و اگر کشاورزان و دهقانان از سنگینی مالیات یا عللی دیگر شکایت کنند، مانند آفات زراعی یا قطع آب رودخانه ها یا چشمه سارها یا نبودن باران و دیگر اقسام اختلالات رطوبت زمین، یا اختلالی در بذرها ی پاشیده شده زمینی که سیل آن را فرا گرفته است، و یا تشنگی و بی آبی قوه آن را گرفته باشد، در این حال مالیات را از دوش آنان سبک کن به طوری که وضع آن کشاورزان و دهقانان به وسیله تخفیف مالیات اصلاح شود، و هرگز کاری را که برای تخفیف مشقت از آنان انجام می دهی سبک مشمار، زیرا این تخفیف خود نوعی ذخیره است که نتیجه آن به خود تو برمی گردد به وسیله آباد کردن شهرهای تو و زیباتر ساختن حکومت و جلب ستایش مردم، و سرور و ابتهاجی که با گسترش عدل در میان آنان، خواهی داشت، در حالی که اعتماد بر آنان خواهی کرد به جهت افزونی قوت آنان به وسیله ذخیره ای که با ایجاد رفاه و آسایش برای آنان به وجود آورده ای، و طمینان خاطر خواهی داشت به جهت عدالت و لطفی که آنان را به آن عادت داده ای (دراین حال است که) اگر حوادثی پیشامد کند (که نیاز به قدرت و اقدام آن مردم داشته باشی) اگر به آنان رجوع کنی با کمال رضایت خاطر و به جهت آبادی که به وجود آورده ای آن حادثه را تحمل خواهند کرد، و جز این نیست که خرابی زمین از فقر و نیاز اهلش ناشی می گردد، و فقر و نیاز مردم از سر کشیدن نفس زمامداران برای اندوختن مال و سوءظن به دوام حکومت و کم بهره بردن از عبرت ها سرچشمه می گیرد.»
وظیفه یکم: وضع مالیات فقط برای آن نیست که مالی از مردم گرفته شود، بلکه هدف اصلی از آن نخست اصلاح معیشت و رفاه حال پرداخت کنند گان مالیات است و سپس تنظیم آن قسم امور اقتصادی جامعه که به گرفتن مالیات نیازمند است، امیرالمومنین (ع) در این مورد حکمتی را بیان فرموده است که فوق العاده جالب است، و همه اولیای امور باید درباره این حکمت دقت نموده و با عمل بر طبق آن، اساسی ترین عامل نظم جامعه را به وجود بیاورند. حضرت می فرماید: (زیرا همه مردم در معیشت خود نیازمند مالیات و پرداخت کنندگان آن هستند) آنان که چه از راه کشاورزی و چه از راه صنایع، چه به صورت مستقیم و چه به طور غیر مستقیم از مواد اولیه، کالاهای ضروری زندگی مردم را آماده می کنند، در حقیقت عوامل بنیادین اقتصاد جامعه هستند، به هرشکل است باید شئون زندگی این مردم در حد لازم و کافی تنظیم شود، و اینان تجلی گاه قدرت و رازقیت خداوندی در روی زمین می باشند، ارزش کار اینان را نمی توان فقط با ملاک مفیدیت در زندگی مردم جامعه مشخص نمود، بلکه به اضافه ملاک مزبور باید پذیرفت که این تولید کنندگان و این تکاپوگران در آماده ساختن زمینه حیات بشری ارزشمندترین فعالیت ها را انجام می دهند، اگرچه امروزه در دین اسلام مانند نظامهای اقتصادی امروزه منابع وصول مالیات چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم متعدد و مختلف می باشد، به طوری که ممکن است در مواردی پرداخت کننده مالیات در پرداخت مالیات، سختی و مشقتی را تحمل نکرده باشد، با این حال همه آن محصولات و منافع که در مجرای مبادلات قرار می گیرد و بر آنچه که در رفع نیازمندیهای زندگی مردم مستهلک می گردد، اثری از کار و تلاش تولید کنندگان وجود دارد، و اگرچه مالیات آنها را خود تولید کنندگان نپردازند (وظیفه آنان نباشد) با این حال به وجود آورده منابع اخذ مالیات (هرچه باشد) همان تولید کنندگانند که مورد توصیه شدید امیرالمومنین (ع) در این وظیفه یکم برای زمامداران هستند.
وظیفه دوم: زمامدار اسلامی بایستی کمال اهمیت را به آباد کردن زمین و آماده کردن دیگر وسائل تولید آن، برای بهره دهی هر چه عالی تر قائل شود، و به همین ملاک زمامدار اسلامی بایستی نظارت و اهمیت شدید را درباره تصحیح و تنظیم هر گونه وسائل تولید مواد زندگی مردم به کار ببندد، اعم از کارخانجات و انواع دستگاه های ماشینی که امروزه همه شئون زندگی بشری را احاطه کرده است. این نظاره و اهمیت دادن شرط اساسی وصول مالیات اداره کننده زندگی همه نیازمندان جامعه بدون ایجاد احساس حقارت در درون آنان می باشد.
عده ای از اشخاص می گویند: باید مسئله اقتصاد را در جامعه طوری تنظیم کرد که هیچ فقیر و مستمندی احساس حقارت ننماید، یا از این راه صدمه بر شرافت و کرامت ذاتی انسان وارد نیاید، و این معنی امکان پذیر نیست مگر به اینکه اصل موضوع مالکیت از بین برود! به نظر می رسد:
اولا- منتفی ساختن موضوع اشکال، هرگز پاسخ اشکال نمی شود، نظیر اینکه ما از عهده فعالیت های تعلیم و تربیتی مردم جامعه برنیائیم، خود را چنین قانع کنیم که اصلا طبیعت انسان شر محض است و او هرگز با روحیه سالم زندگی نخواهد کرد!!
ثانیا- تا کنون هیچ مکتب و هیچ مغز متفکری نتوانسته است راهی پیدا کند که کمیت و کیفیت تولید و تلاش هر انسانی را با کمیت و کیفیت آنچه که استهلاک می کند با معادلات ریاضی حل نماید، شاید بتوان گفت: همانگونه که دو فرد از انسان را نمی توان پیدا کرد که از همه جهات مساوی یکدیگر باشند، همچنان نمی توان با ملاحظه همه شرایط و مقتضیات و موانع در کمیت و کیفیت های تولید و تلاش از یک طرف، و کمیت و کیفیت مواد معیشت به طور عام از طرف دیگر تساوی ریاضی برقرار نمود. بنابراین، همواره عدم تساوی میان تولید و استهلاک در جوامع وجود خواهد داشت. در نتیجه عده ای از مردم از دسترنج و تکاپو و تلاش دیگران بهره مند خواهند گشت، و با منتفی ساختن موضوع (که هرگز امکان پذیر نبوده و نخواهد بود) نمی توان گفت: هر یک از افراد بشر آنچه را که تولید می کنند مستهلک می سازد! پس در حقیقت موضوع مالیات و برخورداری از آن در همه جوامع بشری بوده و خواهد بود.
وظیفه سوم: در وضع مالیات نهایت عدالت و انصاف باید مراعات شود، به طوری که پرداخت کنندگان مالیات که با صرف انرژی های مغزی و عضلانی مواد مفید را تحویل جامعه می دهند نباید احساس سنگینی کنند و نباید با عدم آمادگی وسیله تولید برای فعالیت تولیدی، آنان را تحت فشار قرار داد، بلکه باید در آن مواقع که مشکلاتی برای فعالیت های تولیدی آنان بروز کرده است چه از جهت اختلالات در وسایل تولید و چه از نظر نقص تعلیمات برای پیشبرد معلومات مربوط به تولید، و یا دیگر ناتوانی هایی که ممکن است پیش بیاید، لازم است مقامات مربوط با تکیه به قوانین صالحه برای دفع همه این مشکلات اقدام جدی نماید، با نظر به اجرای این وظایف از طرف زمامداران عادل اسلامی بود که به اعتراف صاحبنظران غیر اسلامی، جوامعی که با پرداخت خراج با مسلمانان همزیستی داشتند، با کمال سهولت و رضایت خاطر، خراج را می پرداختند و بلکه همین عدالت در قضیه خراج بود که موجب می شد کشورهای غیر اسلامی به اسلام برای همزیستی با مسلمین روی بیاورند.
منـابـع
محمدتقی جعفری- حکمت اصول سیاسی اسلام- صفحه 468-471
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها