بررسی فن بدیع
فارسی 3607 نمایش |ادیبان اسلامی، برخی از علوم و مباحث را در پی علم بلاغت آورده اند و آنها را «توابع» علم بلاغت دانسته اند مقصود از این ترتیب یکی این بوده است که طالب علمی که می خواهد فرهنگ ادبی اسلام را بیاموزد، بداند که چه دانش هایی را باید به عنوان دانش ادبی اصلی بخواند و با این عنوان بشناسد و مورد نظر و تمرین قرار دهد، و چه دانش هایی را به عنوان دانش ادبی فرعی و تبعی. در این ضمن، موضوع دیگری نیز مورد توجه بوده است. آن اینکه اگر دانشی تبع دانش دیگر بود، به این معنی است که دانش تابع را باید هنگامی آموخت که دانش متبوع را بدانیم و آموخته باشیم. اینک یکی از توابع بلاغت را مورد بحث قرار می دهیم، یعنی فن بدیع.
فن بدیع
محسنات و صنایع بدیعی، پس از رعایت قواعد و دستورات علم بلاغت (معانی بیان) ارزش تواند داشت، آن هم ارزشی نسبی با رعایت اعتدال در استعمال. حاجی خلیفه می گوید: بدیع دانشی است که بدان وجوهی را شناسند که سخن را قشنگ و زیبا سازد البته پس از رعایت مطالبت سخن با مقتضای حال و روشنی دلالت آن بر مراد چون این وجوه هنگامی زیبایی کلام را سبب شوند که کلام از حسن ذاتی و گوهر اولی برخوردار باشد و آن دو امر را رعایت کرده باشند وگرنه مانند آویختن مروارید است بر گردن خوکان. پس رتبه و جای علم بدیع و استفاده از آن و به کاربردن آن، پس از دو علم معانی و بیان است و به کاربستن قواعد و سفارش های آن دو علم. این امر تا حدی است که برخی از علمای بلاغت بدیع را علمی جدا نداسته اند و آن را دنباله و ذیل همان دو علم قرار داده اند...
فایده علم بدیع، زیبایی بخشیدن به سخن است، تا بی درنگ وارد گوش شود و بی زحمت در دل نشیند. اما مقصود از وضع و تدوین این علم این است که اگرچه گوهر اصلی سخن در گرو زیبایی ذاتی آن است یعنی رعایت اصول علم معانی و بیان، اما زیبایی عرضی نیز می تواند مورد توجه باشد سودمند افتد، زیرا که زیبارویان اگر از زیور ظاهری تهی باشند، چه بسا برخی کوته بینان از دریافت حسن اصلی و زیبایی جبلی باز مانند و از آن زیبایی ها بهره نبرند.
سپس، این وجوه و محسناتی که موجب زیبایی عرضی سخن می شوند، در اصل یا مربوط به زیبایی معنی اند، اگرچه لفظ را نیز به تبع زیبا کنند یا مربوط به زیبایی لفظ. گروه نخست را «محسنات معنوی» خوانند و گروه دوم را «محسنات لفظی». علم بدیع را عالمان متقدم بلاغت در پایان علم بیان آورده اند اما متاخران آن را استقلال بیشتری داده اند و مطالب بسیاری بر آن افزوده اند و قصایدی سروده اند و کتابهایی تالیف کرده اند.
تعریف، مبادی، موضوع
دانش بدیع را گروهی از علوم مستقل ادبی دانسته اند و گروهی تابع بلاغت (معانی و بیان) و در «تعریف» و «مبادی » و «موضوع» و «غایت» آن گفته اند: بدیع دانشی است که بدان می دانند که از چه راهها سخن را نیکو سازند و بیارایند. موضوع آن لفظ عرب است در بدیع عربی، و لفظ فارسی است در بدیع فارسی، از جهت همین آراستن، پس از رعایت فصاحت و بلاغت و غایت آن، تحصیل توان است بر تحسین سخن با به کار بردن محسنات عرضی، دربرابر محسنات ذاتی که از رعایت مسائل معانی و بیان حاصل می شود. نتیجه آن، آراستن سخن است به چنین تحسین و آرایشی. و سود آن، افزودن نشاط شنونده است و پذیرفتن خرد. و مبادی آن، گشت و تامل است در خطابه ها و نامه ها و رساله ها و شعرهایی که صنایع بدیع در آنها به کار رفته است. این آرایش بدیعی بی رعایت مطابقت کلام با مقتضای حال (علم معانی) و بی رعایت رسایی سخن و وضوح دلالت (علم بیان) ارزشی نخواهد داشت.
منـابـع
محمدرضا حکیمی- ادبیات و تعهد در اسلام- صفحه 92-94
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها