ماهیت شرور
فارسی 2608 نمایش |یک تحلیل ساده نشان می دهد که ماهیت شرور، عدم است، یعنی بدیها همه از نوع نیستی و عدمند. این مطلب، سابقه زیادی دارد. ریشه این فکر از یونان قدیم است. در کتب فلسفه، این فکر را به یونانیان قدیم و خصوصا افلاطون نسبت می دهند، ولی متأخران آن را بیشتر و بهتر تجزیه و تحلیل کرده اند. مقصود کسانی که می گویند شر عدمی است این نیست که آنچه به نام شر شناخته می شود وجود ندارد، تا گفته شود این خلاف ضرورت است، بالحس و العیان می بینیم که کوری و کری و بیماری و ظلم و ستم و جهل و ناتوانی و مرگ و زلزله و غیره وجود دارد، نه می توان منکر وجود اینها شد و نه منکر شر بودنشان، و هم این نیست که چون شر، عدمی است پس شر وجود ندارد، و چون شری وجود ندارد پس انسان وظیفه ای ندارد زیرا وظیفه انسان مبارزه با بدیها و بدها و تحصیل خوبیها و تأیید خوبها است، و چون هر وضعی خوب است و بد نیست، پس باید به وضع موجود همیشه رضا داد و بلکه آن را بهترین وضع ممکن دانست.
در قضاوت عجله نکنید، نه می خواهیم منکر وجود کوری و کری و ستم و فقر و بیماری و غیره بشویم و نه می خواهیم منکر شریت آنها بشویم و نه می خواهیم سلب مسئولیت از انسانها بکنیم و نقش انسان را در تغییر جهان و تکمیل اجتماع نادیده بگیریم. تکاملی بودن جهان -و بالخصوص انسان- و رسالت انسان در سامان دادن آنچه بر عهده اش گذاشته شده است جزئی از نظام زیبای جهان است. پس سخن در اینها نیست، سخن در این است که همه اینها از نوع عدمیات و فقدانات می باشند و وجود اینها از نوع وجود کمبودها و خلأها است و از این جهت شر هستند که خود، نابودی و نیستی و یا کمبودی و خلأ هستند، و یا منشأ نابودی و نیستی و کمبودی و خلأند، نقش انسان در نظام تکاملی ضروری جهان، جبران کمبودها و پر کردن خلأها و ریشه کن کردن ریشه های این خلأها و کمبودهاست.
تحلیل اینکه شر، عدمی است، اگر مورد قبول واقع شود، قدم اول و مرحله اول است، اثرش این است که این فکر را از مغز ما خارج می کند که شرور را کی آفریده است؟ چرا بعضی وجودات خیرند و بعضی شر؟ روشن می کند که آنچه شر است از نوع هستی نیست بلکه از نوع خلا و نیستی است، و زمینه فکر ثنویت را که مدعی است هستی، دو شاخه ای و بلکه دو ریشه ای است از میان می برد.
منـابـع
مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 158-160
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها