حکومت زیاد در بصره و کوفه

فارسی 5007 نمایش |

زیاد در مقابل برادر خواندگی معاویه که بزرگ برایش بود، فرمانبردار معاویه شد. وی ابتدا حکومت بصره را یافت، سپس کوفه و ناحیت شرقی نیز بدان افزوده گشت. زیاد با مردم این منطقه آن چنان که در خور آن بودند رفتار کرد.
وی در ربیع الآخر سال چهل و پنج هجری به بصره در آمد. نخست، برای آن که زهر چشمی از مردم بگیرد، خطبه معروف خود را که "بتراء" نامیده شده است خواند و در ضمن آن گفت: به خدا سوگند من ولی را به گناه مولی و مقیم را به گناه مسافر و تندرست را به گناه بیمار می گیرم، تا آن جا که یکی از شما دیگری را بببند و بگوید: سعد خود را برهان که سعید تباه شد! مبادا از این پس کسی شبانه بیرون آید که خون او را خواهم ریخت... زبان و دست های خود را از من بازدارید تا از دست و زبان من در امان باشید، از پاسخ یک دو تن که برخاسته و گفتار او را ستوده اند، معلوم می شود زیاد این مردم را خوب می شناخته است. مردمی که چون درشتی ببینند فروتنی می کنند، و چون فروتنی ببینند، درشتی می نمایند. چه، پس از شنیدن این خطبه بود که همه تکلیف خود را دانستند و دیدند کسی به سر وقت آنان آمده که با زبانی که بدان آشنا هستند سخن می گوید. گرفتن، به زندان انداختن، بستن و کشتن آغاز شد. زیاد پس از نماز عشاء کسی را می گفت تا سوره «بقره» یا سوره ای دیگر را بخواند و چون خواندن سوره پایان می یافت به قدر این که مردی چندان راه برود تا از دیده پنهان گردد، مهلت می داد، سپس صاحب شرطه خود را می گفت هر کس را دیدی بکش! شبی مردی بیابانی را نزد او آوردند. زیاد از او پرسید:
- دستور مرا نشنیده ای!
- نه به خدا.
- راست می گویی، اما کشتن تو به سود مردم است. سپس فرمان داد تا گردن او را زدند.
چون زیاد گفته بود بی گناه را به جرم گناهکار خواهد گرفت، هرکس از بیم جان خویش نگهبانی دیگری را به عهده می گرفت. این سیاست خشن که با طبیعت آن مردم سازگار بود آرامش را در بصره و کوفه و اطراف و در راه های ارتباطی این شهرها برقرار ساخت، تا آن جا که اگر از کسی چیزی در رهگذر می افتاد، دیگری جرئت برداشتن آن را نداشت، تا خداوند مال برسد و مال خود را بردارد. در این دوره، مردم چنان آسوده خاطر بودند که شب در خانه خود را نمی بستند.
چون در سال پنجاهم هجرت مغیره بن شعبه، حاکم کوفه مرد، معاویه حکومت این شهر را نیز به زیاد سپرد و زیاد نیمی از سال را در بصره و نیمی را در کوفه به سر می برد. فجایعی که با امر او در این شهر رخ داد کمتر از بصره نیست. زیاد در مشرق دو سپاه ترتیب داد که یکی از خراسان تا لاهور پیش راند و دیگری تا آن سوی آمو دریا رفت؛ و این لشکر بود که برای نخستین بار با ترکان درگیری پیدا کرد.

منـابـع

سیدجعفر شهیدی- تاریخ تحلیلی اسلام- صفحه 186-185

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها