پندار مردم درباره فرزند داشتن خداوند
فارسی 4160 نمایش | در میان معتقدان به تعدد خدایان، کسانی یافت می شوند که برای خدای سبحان دختران و پسران خیالی تراشیده و بدان معتقد شده اند. خداوند در سوره صافات از قول ایشان می فرماید: «فاستفتهم ألــربک البنات و لهم البنون* ام خلقنا الـملئکه إنثــا و هم شهدون* ألا إنهم من إفکهم لیقولون* ولد الله و إنهم لکذبون* أصطفی البنات علی البنین* ما لکم کیف تحکمون؛ از ایشان بپرس: آیا پروردگارت دخترانی دارد و پسران از آن آنهاست؟! آیا ما فرشتگان را مؤنث آفریدیم و آنان ناظر بودند؟! بدانید اینها با این دروغ بزرگشان می گویند: «خداوند فرزند آورده!» راستی را که آنان دروغگویانند! آیا خداوند دختران را بر پسران ترجیح داده است؟ شما را چه شده؟ درباره خدا چگونه قضاوت می کنید.؟!» (صافات/ 149-154)
در سوره زخرف می فرماید: «وجعلوا الـملئکه الـــذین هم الرحمن إنثا أشهدوا خلقهم ستکتب شهادتهم و یسئلون* و قالوا لوشآء الرحمن ما عبدنهم ...؛ فرشتگان را که بندگان خدای رحمانند مؤنث پنداشتند؛ آیا آفرینش آنان را شاهد بوده اند؟! گواهی آنان نوشته و بازخواست می شوند. و گفتند: اگر خدا می خواست ما آنها را پرستش نمی کردیم.» (زخرف/ 19-20)
«ام اتخذ مما یخلق بنات و أصفکم بالبنین؛ آیا خداوند از میان آفریدگانش، دختران را برای خود گرفته و پسران را برای شما برگزیده؟!» (زخرف/ 16)
«و إذا بشر أحدهم بما ضرب للرحمن مثلا ضل وجهه مسودا و هو کظیم؛ در حالی که هر گاه یکی از آنان را به همان چیزی که برای خدای رحمان در پندار خود تراشیده و مثال آورده، بشارت دهند، رخسارش سیاه شده و خشمگین می گردد!» (زخرف/ 17)
این مشرکان، فرشته ها را در قالب بتهای: لات و عزی و منات، پرستش می کردند؛ و این سه را پیکر و تندیس ملائک می دانستند.
خداوند در سوره نجم می فرماید: «افـــرایتم اللات و العزی* و منوة الثالثه الاخری * الکم الذکـر و له الانثی * تلک اذا قسمه ضیزی* ان هی الا اسماء سمیـتموها انتم و اباءکم ما انـزل الله بها من سلطان ان یتبعون الا الظن و ما تهوی الانفس و لقد جاءهم من ربهم الهدی؛ به من بگوئید: آیا بتهای: لات و عزی و منات که سومین آنهاست (دختران خدایند؟!) آیا سهم شما پسر است و سهم خدا دختر؟! (با آنکه به گمان شما دختران بی ارزشند!) در این صورت چنین تقسیمی ناعادلانه است! (چنین نیست بلکه) اینها نامهائی است که شما و پدرانتان بر آنها نهاده اید، خداوند هیچ دلیلی بر صحت این پندار نازل نکرده؛ آنان تنها از گمان و حدس و هوای نفس پیروی می کنند، در حالی که هدایت پروردگارشان به آنان رسیده است.» (نجم/ 19-23)
«ان الذین لا یومنون بالآخره لیسمون الملائکه تسمیه الانثی * و ما لهم به من ان یتبعون الا الظن و ان الظن لایغنی من الحق شیئا؛ آنان که به آخرت ایمان ندارند، فرشتگان را دختران خدا می نامند! آنان بر این گفته خود دلیلی ندارند، تنها از حدس و گمان پیروی می کنند، در حالی که حدس و گمان هرگز آدمی را از حق بی نیاز نمی کند!» (نجم/ 27- 28)
برخی دیگر از مشرکان، اجنه را پرستش می کردند، خداوند درباره آنان در سوره انعام فرمود: «وجعلوا الله شــرکاء الجن و خلقهم و خـرقوا له بنین و بنات بغیر علم سبحانه و تعالی عما یصفون* بدیع السموات و الارض انی یکون له ولد و لم تکن له صاحبه و خلق کل شیء و هو بکل شی علیم؛ برای خدا همتایان و انبازانی از جن قرار دادند، در حالی که آنان آفریده خدا هستند، و برای او بدون هرگونه دلیل و دانشی پسران و دختران تراشیدند، منزه است خدا، و برتر است از آنچه توصیف می کنند. او پدیده آورنده آسمانها و زمین است؛ چگونه ممکن است فرزندی داشته باشد در حالی که همسری نداشته؟! او همه چیز را آفریده؛ و به همه اشیاء آگاه است.» (انعام/ 100-101)
و در سوره سبا فرموده: «و یوم یحشر هم جمیعا ثم یقول الملائکه اهولا ایاکم کانوا یعبدون* قالوا سبحانک انت و لینا من دونهم بل کانوا یعبدون الجن اکثرهم بهم مؤمنون؛ و روزی که خداوند همه آنان را در بر می انگیزد و به فرشتگان می گوید: " آیا اینان شما را می پرستیدند؟!" می گویند: منزهی! تنها تو ولی مائی نه آنان؛ بلکه جن را پرستش می کردند و بیشترشان به آنها ایمان داشتند!» (سبأ/ 40-41)
این گروه از مشرکان که ملائکه را پرستش می کردند، در عصر ما وجود ندارند. آنان منقرض شده و تنها یادی از کردارشان به جای مانده است. اما آنان که در زمان ما هنوز باقی مانده و می گویند خداوند پسر دارد، نصاری هستند که در سوره توبه درباره آنان فرموده: «و قالت الیهود عزیر ابن الله و قالت النصاری المسیح ابن الله ذلک قولهم بافو اههم یضاهون قول الذین کفروا من قبل قاتلهم الله انی یؤفکون؛ یهود گفتند: "عزیر پسر خداست! " و نصاری گفتند: " مسیح پسر خداست!" این سخنی است که بر زبان می آورند و با گفتار کافران پیشین دمساز می شوند، خدا آنان را بکشد، از راه حق به کجا منحرف می شوند؟!» (توبه/ 30)
در سوره نساء می فرماید: «یا اهل الکتاب لاتغلوا فی دینکم و لا تقولوا علی الله الا الحق انما المسیح عیسی ابن مریم رسول الله و کلمته القیها الی مریم و روح منه فامنوا بالله و رسله و لاتقولوا ثلثه انتهوا خیر لکم انما الله اله واحد سبحانه ان یکون له ولد ما فی السموات و ما فی الارض و کفی بالله وکیلا * لن یستنکف المسیح ان یکون عبدالله و لا الملئکه المقربون و من یستنکف عن عبادته و یستکبر فسیحشر هم الیه جمیعا؛ ای اهل کتاب! در دینتان غلو و زیاده روی نکنید! و درباره خدا سخن به غیر حق نگویید! عیسای مسیح پسر مریم فرستاده خدا و کلمه اوست که به مریم القاء نمود؛ و روحی از طرف او بود، پس، به خدا و پیامبرانش ایمان آورید، و نگویید: " خداوند سه گانه است!" او چنین گفتاری باز ایستید که برای شما بهتر است! به یقین خدا تنها معبود یگانه است؛ او منزه است که فرزندی داشته باشد؛ هر چه در آسمانها و زمین است از آن اوست، و همین بس که خدا مدبر و کارگردان آنها باشد. مسیح پسر مریم هرگز از اینکه بنده خدا باشد ابا ندارد؛ و فرشتگان مقرب او نیز چنین اند، هر کس از عبادت و بندگی خدا روی برتابد و تکبر ورزد، به زودی همه آنان را نزد خود جمع خواهد کرد.» (نساء/ 171-172)
و در سوره مائده می فرماید: «لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم و قال المسیح یا بنی اسرائیل اعبدوا الله ربی و ربکم انه من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجنه و ماواه النار و ما للظالمین من انصار* لقد کفر الذین قالوا ان الله ثالث و ما من اله الا واحد و ان لم ینتهوا عما یقولون لــیمسن الذین کفروا منهم عذاب الیم * افلا یتوبون الی الله و یستغفرونه الله غفور رحیم* ما المسیح ابن مریم الا رسول قدخلت من قبله الرسل و امه صدیقه کانا یأکلان الطعام انظر کیف نبین لهم الایات ثم انظر انی یؤفکون* قل اتعبدون من دون الله ما لایملک لکم ضرا و لا نفعا و الله هو السمیع العلیم؛ آنان که گفتند: "خداوند همان مسیح پسر مریم است" مسلما کافر شدند، در حالی که خود مسیح گفت: خدا را که پروردگار من و شماست بپرستید، زیرا، هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است؛ و جایگاه او دوزخ است؛ و ستمکاران، یار و یاوری ندارند. آنان که گفتند:" خداوند، یکی از سه خداست " به یقین کافر شدند؛ هیچ معبودی جز معبود یگانه نیست؛ و اگر از آنچه می گویند دست برندارند، عذاب دردناکی به کافران آنها خواهد رسید. آیا به سوی خدا باز نمی گردند، و از او طلب آمرزش نمی کنند؟ درحالی که خداوند آمرزنده و مهربان است. مسیح پسر مریم، فقط فرستاده خدا بود که پیش از او نیز فرستادگان دیگری بوده اند؛ مادرش زن بسیار راستگوئی بود؛ و هر دو غذا می خورند؛ بنگر چون نشانه ها را برای آنان آشکار می سازیم! و بنگر چگونه از حق منحرف می شوند. بگو: آیا جز خداوند چیزی را می پرستید که مالک سود و زیان شما نیست؟!" و خداوند شنوا و داناست.» (مائده/ 76-72)»
و باز در همان سوره فرموده: «لقد کفر الذین قالوا ان هو المسیح ابن مریم قل فمن یملک من الله شیئا ان اراد ان یهلک المسیح ابن مریم و امه فی الارض جمیعا و لله ملک السموات و الارض و ما بـینهما یخلق ما یشاء و الله علی کل شیء قدیر؛ آنان که گفتند: "خدا همان مسیح پسر مریم است". به یقین کافر شدند؛ بگو :" اگر خدا بخواهد مسیح بن مریم و مادرش و همه افراد روی زمین را نابود کند، چه کسی می تواند جلوگیری کند؟ حکومت آسمانها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد از آن خداست؛ هرچه بخواهد می آفریند؛ و او بر هر چیزی تواناست.» (مائده/ 17)»
و در سوره آل عمران فرموده: «ان مثل عندالله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له فیکون؛ مثل عیسی نزد خدا همچون آدم است که او را از خاک آفرید، سپس به او فرمود: "موجود باش" او هم فورا موجود شد.» (آل عمران/ 59)
و در سوره مریم فرمود: «و قالوا اتخذ الرحمن ولدا* لقد جئتم شیئا ادا * تکاد السموات یتفطرن منه و تنشق الارض و تخر الجبال هدا* ان دعوا للرحمن ولدا* و ما ینبغی للرحمن ان یتخذ ولدا* ان کل من السموات و الارض الا الرحمن عبدا؛ و گفتند: خداوند رحمان فرزندی برای خود برگرفته است. " راستی را که سخن منکر و ناپسندی گفتید! نزدیک است به خاطر این سخن آسمانها از هم متلاشی گردد، و زمین شکافته شود و کوهها از هم فرو ریزد. از این رو که برای خدای رحمان فرزندی قائل شدند! در حالی که هرگز برای خداوند رحمان سزاوار نیست که فرزندی برگزیند. هیچکس در آسمانها و زمین نمی ماند مگر آنکه با خضوع و بندگی به نزد خدا آید.» (مریم/ 93-88)»
خداوند در آیات سوره اخلاص بر همه گفتار و پندار این گروه خط بطلان کشیده و فرموده: «بسم الله الرحمن الرحیم، قل هو الله احد* الله الصمد * لم یلد و لم یولد* و لم یکن له کفوا احد؛ بگو: خداوند یکتا و یگانه است؛ خداوند بی نیاز مطلق است؛ هرگز نزاده، و زاده نشده؛ و همتا و همانندی برای او نیست.»
منـابـع
سید مرتضی عسگری- عقاید اسلام در قرآن کریم- صفحه 49-55
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها