نقد و بررسی دیدگاه کوفمان در تعریف از دین

فارسی 3851 نمایش |

از نظر کوفمان دین در آرزوی انسان برای تعالی بخشیدن به خویش، ریشه دارد. در این دیدگاه انسان میمونی است که می خواهد خدا باشد، چه آرمانهایی را بپرستد و چه تقلا کند تا خود را به کمال رساند. انسان میمون سرمست خداست.
بررسی
مشکلات این تعریف متعدد است، ما به ذکر برخی از آنها می پردازیم:
الف- چنین مفهوم با عظمتی از کی و بر مبنای چه علل و انگیزه هایی به مغز میمون راه یافته است؟! آیا از مفهوم خدا به عنوان ذاتی با بی نهایت علم و قدرت و حیات و فیض و جمال و جلال که بر مغز و قلب بشری تجلی می نماید به نسبت موجودیت میمونها در برابر انسانهای تکامل یافته نیز راه یافته است؟! راه اثبات این مدعای تخیلی کدام است؟!
ب- آیا در نسل میمونهایی که از صدها قرن پیش تاکنون پا به عرصه وجود گذارده اند یک میمون با خصیصه مزبور دیده شده است؟!
ج- آقا کوفمان، توجه کنید:
پیدایش صنعت و پیدایش آدمی شاید تکرار این موضوع بی فایده باشد که این حادثه عظیم، که در تاریخ کره زمین اهمیت قطعی دارد برای همیشه در لفاف ضخیمی از اسرار پوشیده می ماند و شاید کیفیت آن هیچ وقت برای ما معلوم نشود. این قدر می دانیم که اکثریت دیرین شناسان آن را به حداقل یک میلیون سال قبل یعنی به عهد چهارم معرفت الارضی منسوب می سازند. جدیدترین اکتشافات در دیرین شناسی نوع بشر به جای آن که تاریخ این موضوع را برای ما روشن بسازد، معلوم می دارد که مبادی آدمی بسیار پیچیده و مبهم است و این ابهام تا کنون در حال افزایش است.
اکتشافات جدید، به جای پیشرفت ساده و یک جهتی که سابق بر این تصور می شد شاخه های متعدد و متباعدی را معلوم می سازد که یک چند بیش و کم به وجود آمدند و زیستند و نابود شدند و فقط یک سلسله از آنان باقی می ماند که ابتدا منجر به همسپایانس یا انسان عاقل و پسین بشر امروزی می گردد. سابق بر این دیرین شناسی چنین تعلیم می داد که بشر امروزی از شجره آدمهای میمون شکل یا پیته کانتروپ است که در نتیجه تکامل تدریجی ابتداء آدم نئاندرتال و سپس آدم کرومانیون را به وجود آورد. امروز بعد از اکتشافات وسیع و متعدد در اروپا و آسیا و آفریقا معلوم شده است که فسیلهایی که به دست آمده اند متعلق به سلسله واحد و مشخصی نیستند، بلکه لااقل به چهار سلسله متفاوت تعلق دارند و اجداد ما یعنی در واقع اجداد انسان عاقل کرومانیون نه آدم نئاندرتال است و نه آدم هایدنبرگ. و ما نه از اخلاف آدمهای میمون شکل پیته کانتروپ هستیم و نه از آن آدم چینی یا سینانتروپ اجداد واقعی تا از سلسله ای ماقبل انسان عاقل می باشند که فسیلهای آن مطلقا نامعلوم و ناشناس است.
د- کوفمان هیچ توضیحی در این باره نمی دهد که به چه دلیل این آقای میمون از دهها راه بلکه صدها ارکان و شئون دینی تنها به اشتیاق به خدا شدن اکتفا کرده است؟! و آیا یک پدیده و حرکت از میمون دیده شده است که ارائه دهنده اشتیاق این جانور به رسیدن به خدا باشد؟!

منـابـع

محمدتقی جعفری- فلسفه دین- صفحه 97-99

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها