عدی یکی از یاران باوفای امام علی علیه السلام
فارسی 7025 نمایش |عدی بن حاتم، نزد معاویه آمد در حالی که سالها از شهادت امام علی، گذشته بود. معاویه می دانست که عدی یکی از یاران قدیمی مولا است. خواست کاری بکند که این دوست قدیمی بلکه یک کلمه علیه حضرت سخن بگوید، گفت: «عدی این الطرفات؟؛ پسرانت چه شدند؟» (عدی سه پسر داشت که در سنین جوانی در رکاب حضرت در جنگ صفین شهید شده بودند)، عدی گفت: در رکاب حضرت علی با تو در زیر پرچم کفر بودی جنگیدند و شهید شدند. معاویه گفت: علی در مورد تو با انصاف برخورد نکرد چرا که پسران خودش را نگه داشت و پسران تو را به کشتن داد. عدی گفت معاویه، من در مورد علی با انصاف نبودم چرا نمی بایست امروز علی (ع) در زیر خروارها خاک باشد و من زنده باشم، ای کاش من مرده بودم و علی زنده بود. معاویه دید تیرش کارگر نیست، سبک این مرد این بود که وقتی می دید کارش با خشونت پیش نمی رود لین می شد، گفت عدی الان دیگر کار از این حرفها گذشته است، دلم می خواهد چون تو با او زیاد بودی مقداری از کارهایش را برایم تعریف کنی که چه می کرد.
این مرد شروع به صحبت کردن درباره علی (ع) کرد، گفت: یکی از خصوصیات او این بود: «یتضجر العلم من جوانبه و الحکمه من نواحیه»؛ مردی بود که علم و حکمت از اطرافش می جوشید. مقابل ستمکاران نیرومند بود و در مقابل ضعیفان ضعیف. با اینکه در میان ما می نشست هیچ تکبری نداشت و بدون امتیاز می نشست اما خدا یک هیبتی از او در دل مردم قرار داده بود که بدون اجازه نمی توانستیم حرف بزنیم و ... بعد گفت معاویه! می خواهم منظره ای را که به چشم خودم دیدم برایت بگویم. در یکی از شبها علی را در محراب عبادت دیدم. دیدم مستغرق خدای خویش است ولی سنش را به دست مبارک گرفته می گوید:آه، آه از این دنیا و آتشهای آن و ...، آنچنان عدی، علی را وصف کرد که دل سنگ معاویه تحت تأثیر قرار گرفت به طوری که با آستینش اشکهای صورتش را پاک می کرد آن وقت گفت: دنیا عقیم است که مانند علی بزاید و او مردی است که دشمنانش درباره فضل و فضیلت او گواهی می دادند. «و مناقب شهد العدو بفضلها و الفضل ما شهدت به الاعداء؛ و مناقبی که دشمن به آن ها گواهی داده است و فضیلت این است که دشمن به آن اعتراف کند».
منـابـع
اسلام و مقتضیات زمان
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها