معنای واژه خلیل
فارسی 7359 نمایش | ما حضرت ابراهیم (ع) را "خلیل الله" می گوییم. بعضی می گویند علت اینکه به دوست "خلیل" می گویند این است که خلیل از ماده "خلت" است و خلت یعنی حاجت. به دوست از آن جهت "خلیل" می گویند که به نیازمندی های دوستش می رسد، رفع خلت و رفع نیاز از دوستش می کند، یعنی به اعتبار یکی از شرایط و آداب دوستی به دوست "خلیل" می گویند.
ولی من فکر می کنم چنان که برخی عرفا هم گفته اند ریشه این کلمه این نیست. این کلمه از همان ماده "تخلل" است. تخلل یعنی آمیختگی، یکی شدن. اگر خلیل از ریشه "خلت" به معنای حاجت باشد، ما خدا را می توانیم "خلیل ابراهیم" بنامیم ولی ابراهیم را دیگر نمی توانیم "خلیل الله" بگوییم.
خدا را به اعتبار اینکه نیازمندی های ابراهیم (ع) را بر می آورد می توان گفت خلیل ابراهیم است اما ابراهیم چطور؟ ظاهر این است که خلت به معنی آمیختگی است. دو نفر وقتی با همدیگر دوست می شوند، ولو ریشه اش مطامع باشد، بالاخره با یکدیگر اختلاط و امتزاج روحی پیدا می کنند.
مولوی می گوید:
می رود از سینه ها در سینه ها *** از ره پنهان صلاح و کینه ها
دو نفر وقتی با یکدیگر معاشرت کنند ولو مبنای معاشرتشان مطامع و منافع مادی باشد چه بخواهند و چه نخواهند روح آنها با یکدیگر مخلوط می شود. از روح این، روح او متأثر می شود و از روح او روح این و خود به خود در این بین تخلل و اختلاط و امتزاج پیدا می شود.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 5- صفحه 23-24
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها