لذت ها و رنج های روحی و جسمی
فارسی 3802 نمایش | در این دنیا بدون شک ما دو لذت داریم، روان شناسی هم دو نوع لذت برای انسان می شناسد (و دو نوع رنج هم داریم)، لذت های جسمانی (و لذت های روحانی)، که خود لذت جسمانی هم باز روحی است، یعنی اگر روح نباشد جسم لذت نمی برد. مقصود از "لذت جسمی" لذتی که جسم می برد نیست، چون جسم قطع نظر از روح، یک مرده و یک جماد است. لذات جسمانی یعنی لذاتی که انسان با روحش می برد از راه جسم و به عبارت دیگر لذات عضوی. لذات عضوی خاصیتش این است که اولا اختصاص دارد به یک عضو معین و ثانیا با یک محرک بیرونی ارتباط دارد، یعنی در وقتی است که یک تأثیر متقابلی است میان یک عامل بیرونی و عامل درونی.
مثلا انسان اگر دستش را بگذارد روی حریر، خوشش می آید، احساس می کند که دستش خوشش می آید، دیگر آن وقت پایش خوشش نمی آید، چشم یا گوشش هم خوشش نمی آید. علاوه بر این تابع یک عامل بیرونی هم عجالتا هست، یعنی دستش در اثر تماس با یک شی ء دیگر خوشش می آید، این تماس که برطرف بشود، لذت هم برطرف شده.
لذتی که انسان از یک آواز می برد از راه گوش است نه از راه چشم. باز لذت چشم اختصاص به چشم دارد، چنان که دردهای جسمی هم همین طور است. اگر سوزنی به کف دست انسان فرو برود انسان درد را در همین جا احساس می کند، یعنی آن وقت دیگر دندانش درد نمی کند، می گوید دستم درد می کند، واقعا احساس می کند دستش درد می کند.
وقتی که انسان دندانش درد می کند باز درد را در آن احساس می کند و نمی گوید چشمم درد می کند.
این است که لذت ها و دردهای جسمی را انسان در یک عضو معین و در یک محل معین احساس می کند. ولی لذت های روحی و همچنین دردهای روحی، عضو معین ندارد. مثلا انسان اگر احساس موفقیت کند، فرض کنید قهرمانی رفته مسابقه قهرمانی داده و فاتح شده، او احساس لذت و بهجت می کند. لذت و بهجت او جا ندارد (که) بگوییم او الان کجای بدنش خوشش می آید؟ (آیا) یک جای معین و یک نقطه معینی از بدنش هست که آنجا الان خوشش می آید؟ یالعکسش، وقتی که شکست می خورد که از شکست خودش رنج می برد، آیا یک عضو معینی از او درد می کند؟ هیچ عضوی درد نمی کند.
آدمی که شکست می خورد و رنج می برد یا آدمی که خدای ناخواسته عزیزی از او از دست رفته و غصه عزیزش را می خورد، هیچ عضوی از او درد نمی کند اما رنج می برد. نه مثل این است که در سلولی از سلول های مغزش سوزنی فرو کنند، نه، در هیچ عضوی از اعضای بدنش یک جرحی که جرح طبی شناخته بشود وارد نشده، ولی انسان به تمام وجودش دارد رنج می برد.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 5- صفحه 37-38
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها