نابینا محشور شدن کور باطنان در آخرت
فارسی 3450 نمایش |آیه قرآن کریم که می فرماید: «من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبیلا» چه میخواهد بگوید؟ هر کسی در این دنیا کور (دل) باشد در آن دنیا کورتر است (اسراء/ 72). نمی خواهد بفرماید کسی که چشم سرش کور باشد چنین است (العیاذ بالله). ابن ام مکتوم از اصحاب حضرت رسول (ص) کور بود. داستان سوره "عبس" را بعضی گفته اند مربوط به خود حضرت رسول است، بعضی گفته اند مربوط به عثمان است و بعضی گفته اند حضرت رسول به اعتبار اینکه سرگرم هدایت دیگران بودند این کار را کردند، یعنی وقتی او وارد شد حضرت آن احترامی را که شایسته او بود به جا نیاوردند به واسطه اینکه سرگرم هدایت دیگران بودند. بعضی گفته اند نه، منظور عثمان است و او تکبر کرد، به هر حال آیه قرآن نازل شد: «عبس و تولی* ان جاءه الاعمی؛ آن شخص (چهره خود را) عبوس کرد، رویش را ترش کرد و پشت کرد که کوری وارد شد» (عبس/ 1-2). چرا؟! کوری ظاهر که عیبی شمرده نمی شود. پس قرآن که میگوید "هر که در این جهان کور باشد در آن جهان کورتر است" خودش می خواهد برساند که ای مسلمان! تو تنها همین چشم سر نیستی ، کوشش کن چشم دلت باز شود.
در آیه ای دیگر قرآن کریم می فرماید: «و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیامه اعمی» آنکه از یاد من اعراض کند، آنکه خدا را آن نور آسمان و زمین را فراموش کند، آنکه در خانه دل خودش را بر این نور ببندد و خانه دل خودش را تاریک نگه دارد، اثرش در این دنیا این است که همیشه در زندگی احساس فشار میکند، ثروت دنیا و سلطنت دنیا را هم که به او بدهند باز هم در فشار است، و اما در آخرت ما او را کور محشور میکنیم و او در آخرت به ما اعتراض می کند، می گوید «رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا؛ پروردگارا من که در دنیا چشم داشتم، چرا مرا کور به این دنیا آوردی؟» می دانید به او چه جواب می دهند؟ جواب می دهند که بینایی آن دنیا به درد این دنیا نمی خورد، اینجا یک بینایی دیگری لازم دارد که باید در آنجا به دست می آوردی. «قال کذلک اتتک آیاتنا فنسیتها و کذلک الیوم تنسی؛ می فرماید: بدین سان بود که آیات ما به تو رسید ولی آنها را فراموش کردی و همان گونه امروز فراموش می شوی» (طه/ 124-126). تو آن چشم بینا را در دنیا پیدا نکردی که آیات ما را ببینی، آیات ما جلوی چشمت بود و نمی دیدی، کور بودی، بدیهی است که اینجا هم کوری، هر که در دنیا چشم باطن داشته باشد اینجا هم چشم دارد، چشم ظاهر که ملاک نیست.
در آیه ای از سوره مبارکه حدید (13) نیز صحنه ای از قیامت را بیان می کند: «یوم یقول المنافقون و المنافقات للذین امنوا انظرونا نقتبس من نورکم» منافق ها، مردان و زنان منافق، در قیامت اهل ایمان را میبینند که با چراغ و نورانی وارد می شوند در حالی که خودشان تاریکند و بی چراغ. این روسیاهان به مؤمنین می گویند التفاتی به ما بکنید که ما از نور شما استفاده کنیم. جواب میدهند: متأسفانه این نور برای غیر، قابل استفاده نیست، «قیل ارجعوا وراءکم فالتمسوا نورا» این نور را در دنیا باید به دست آورد، برگردید به دنیا، از آنجا نور را باید به دست آورید، این چراغی است که آنجا باید به دست آورید، «فضرب بینهم بسور له باب باطنه فیه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب؛ آن گاه میان آنها دیواری زده شود که آن را دری است که اندرون آن رحمت است و بیرونش روی به عذاب دارد»
دو نفر در قیامت ممکن است دوش به دوش یکدیگر راه بروند در حالی که برای یکی جهان روشن باشد، همه جا روشن باشد، و آن دیگری همه جا را تاریک میبیند، برای اینکه آن چراغ، چراغ باطن است، هر کسی که در باطنش آن چراغ روشن باشد، به نور آسمان و زمین روشن باشد، به نور خدا روشن باشد، همه چیز برای او روشن است، و آنکه چراغ قلبش خاموش است و تاریک هست، همه جا را تاریک میبیند، به این و آن التماس میکند که همسایه! از آن نورت به ما هم به قرض بده، می گویند متأسفانه قرض دادنی نیست.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 4- صفحه 192-195
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها