پیامدهای اظهارنظر غیر متخصص در مسایل دینی
فارسی 2701 نمایش | در بعضی مسائل همه مردم به خود حق می دهند که اظهار نظر کنند. در قدیم درباره مسایل بهداشتی، مطلب این چنین بود. اگر کسی می گفت من فلان ناراحتی دارم، هر کس که می شنید اظهار نظر می کرد که بله، علتش این است و اثرش این است و چاره اش و علاجش هم این است. دیگری که می شنید به نحوی دیگر اظهار نظر می کرد. حق اظهار نظر را همه برای خود محفوظ می دانستند و اگر احیانا نفوذ و قدرتی می داشتند و لااقل بیمار نوعی رو در بایستی از آنها می داشت، او را مجبور می کردند که این دستور را که نتیجه اش قطعی است به کار ببندد. کمتر فکر می کردند که اظهار نظر در مسایل بهداشتی نیازمند به تخصص است؛ باید پزشک بود، داروشناس بود، باید سال ها نزد استاد درس خواند، باید مدت ها تجربه علمی آموخت. اما گویی همه خود را پزشک می دانستند. الان هم در میان یک طبقه وضع همین است.
در مسایل دینی نیز عینا همین طور بود و هنوز هم همین طور هست و ادامه دارد. همه کس به خود حق می دهد که در این باره اظهار نظر کند. مسایل دینی خصوصا قسمت های خداشناسی و توحید از جمله پیچیده ترین مسایل علمی است که همه کس شایستگی اظهار نظر ندارد. البته اساس خداشناسی آن اندازه که عموم مردم مکلف اند بدانند و ایمان داشته باشند، ساده و فطری است؛ اما یک قدم که آن طرف تر برویم، بحث اسماء و صفات خداوند و افعال و قضا و قدر الهی به میان می آید و فوق العاده پیچیده می گردد.
به تعبیر امام علی (ع) بحث قضا و قدر الهی "دریایی عمیق است". تنها نهنگ ها می توانند در اعماق این دریا شناوری کنند. شناسایی و بررسی صفات و اسماء ذات حق کاری نیست که از همه کس ساخته باشد و حال اینکه می بینیم همه کس خود را در این قسمت اهل نظر می داند و به بحث و اظهار نظر و استدلال می پردازد و گاه سر از سخنان مضحکی در می آورد.
می نویسند کشیشی می خواست "اصل غائیت" (هدفمندی خلقت) را تعریف کند و بیان کند که نظام جهان یک نظام هدفدار است و جهان یک جریان هدفداری را طی می کند و از این راه می خواست حکمت باری تعالی و علم و اراده او را به ثبوت برساند و البته چنانکه می دانیم این مطلب دشواری نیست، از خلقت هر موجودی می توان شاهد آورد؛ اما کشیش خطوط روی طالبی را به عنوان مثال ذکر کرد، گفت علت اینکه خطوط منظم روی طالبی کشیده شده این است که وقتی ما می خواهیم طالبی را برای افراد خانواده تقسیم و قاچ کنیم، قبلا محل گذاشتن کارد مشخص باشد که عادلانه تقسیم کنیم و بچه ها دعوا نکنند و جار و جنجال راه نیندازند!
همچنین می گویند شخصی در پاسخ به این مطلب که چرا خداوند به کبوتر بال داده است اما به شتر نداده است؟ جواب می داد: اگر شتر بال می داشت، دیگر برای ما زندگی نمی ماند، شتر پرواز می کرد و خانه های خشت و گلی ما خراب می شد!
از دیگری پرسیدند چه دلیلی بر وجود خدا هست؟ گفت: تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها!
ضعف منطق هایی که غالبا دیده می شود که افراد نا وارد در مسائل مربوط به حکمت الهی، عدل الهی، قضا و قدر الهی، اراده و مشیت الهی، قدرت کامله الهی، جبر و اختیار، حدوث و قدم عالم، قبر و برزخ و جهان آخرت و بهشت و جهنم و صراط و میزان و غیره از خود نشان می دهند و غالبا مستمعان آنها می پندارند که آنچه این جاهلان و بی خبران می گویند متن تعلیمات دینی است و این ها به اعماق آن تعلیمات رسیده اند، یکی از موجبات بزرگ لا مذهبی و گرایش های مادی است.
چقدر مصیبت است برای اهل معرفت که افرادی که نه با مکتب الهیون آشنا هستند و نه با مکتب مادیون، از هرج و مرج و بی نظمی که در سیستم تبلیغات دینی خصوصا در جامعه تشیع وجود دارد استفاده کرده و در رد مادیون کتاب می نویسند. لاطائلاتی به هم می بافند که اسباب تمسخر و استهزاء است. بدیهی است که چنین تبلیغاتی به سود مادیگری است.
منـابـع
مرتضی مطهری- علل گرایش به مادیگری- صفحه 161-163
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها